The Ratio of Social Convergence and Development: A Case Study of Hormozgan Province
Subject Areas : Special
Parviz Salari Sardari
1
,
Abazar Ashtari Mehrjardi
2
*
,
Akbar Ashrafi
3
1 - PhD candidate in Sociology (Political Sociology), Islamic Azad University, Science and Research Branch Tehran, Iran
2 - Assistant Professor, Department of Social Studies of Science and Technology, Institute for Cultural and Social Studies, Tehran, Iran
3 - Assistant Professor, Department of Political Science, Islamic Azad University, Central Tehran Branch, Tehran, Iran
Keywords: Development, Social Integration, Ethnic and Religious Divergence, Ethnic and Religious Convergence,
Abstract :
Today, the issue of modernity and the weakening of the symbolic unity created by monarchies, religion, a sense of belonging to the country, and other factors have caused social integration to become a social and cultural issue at both the micro and macro levels, and ultimately a factor that drives and inhibits development. This article attempts to provide a general overview of this field by presenting quantitative evidence and integrating research findings. Accordingly, our most important goal in this article is to qualitatively examine the relationship between social cohesion and development in Hormozgan province.
In this article, using thematic analysis, we want to show how by reducing existing divergences and strengthening social cohesion, it will be possible to overcome the status quo and achieve development. Accordingly, our most important findings in two sections are the components and importance of social cohesion in development. Including 9 items: relying on common points and avoiding marginalization - recognizing all ethnicities and religions and fair distribution of services and facilities - forward-looking and the level of honesty and urban culture - the desire to maintain peace in individual and social life - solidarity and social capital - continuing respect for religions from ancient times - coexistence and convergence of ethnicities and religions - public trust - warm-hearted people of the province) And analysis of developmental factors and trust-building in social integration (including 10 cases of not being isolated from political and cultural relations - having ethnic groups share in government services - distributing facilities without considering tasteful behavior - distributing positions based on merit and competence - resolving the socio-economic gap between natives and non-natives - Development of infrastructure and livelihood facilities - attention to health justice - medical services in the region - balanced development based on collective interests - solving multilateral deprivations - creating trust between the people and the government and resolving pessimism) are presented
1. احمدی، سیدعباس و جعفری، سامان،1394،بررسی زمینه های همگرایی و واگرایی در میان اقوام ایرانی،هشتمین کنگره انجمن ژئوپلیتیک ایران همدلی اقوام ایرانی انسجام و اقتدار ملی،سنندج،
2. اشتری مهرجردی، اباذر. تبیین عوامل اجتماعی اخلاق کار (مورد مطالعه: اعضای هیات علمی دانشگاههای شهر تهران)، نشریه صنعت و دانشگاه. شماره 55-56، (1401).
3. اشتری مهرجردی، اباذر، سالاری، پرویز، اشرفی، پرویز. (1402) صورتبندی مطالعات همگرایی اجتماعی طی سه دهه گذشته، نشریه صنعت و دانشگاه. شماره 59، .
4. امینی زاده، سینا، بوستانی، داریوش. (1395). همگرایی و واگرایی هویتهای ملی، مذهبی و جهانی (مطالعه موردی: دانشجویان دانشگاه شهید باهنر کرمان). توسعه اجتماعی، 10(3)، 111-138. (1395).
5. بارسلطان، سيده رويا، (1394)، بررسي عوامل مؤثر بر همگرايي قوميتها با تأکيد بر ساختار امنيت کشور ايران، علوم و فنون رزمي، دوره 4، شماره 13
6. باصری، احمد، عباسیان، شیرزاد، کریمی، بهروز. (1396). رابطه بین سرمایه اجتماعی و همگرایی قومیتی در استان آذربایجان غربی. فصلنامه مدیریت بحران و وضعیت های اضطراری. 9(34). 115-141. (1396).
7. برزگر، نصرت، لطفی، حیدر، حسن آبادی، داود، رضویان، محمد تقی(1398). نقش سیاستهای قومی و مذهبی در مشارکت اقوام در امنیت، توسعه همه جانبه و همگرایی با تأکید بر ترکمنهای شمال و شمال شرق ایران. فصلنامه جغرافیا (برنامه ریزی منطقه ای).9(34).433-455..
8. بيرو، آلن( 1375 )، "فرهنگ علوم اجتماعي"، ترجمه: باقر ساروخاني، تهران: انتشارات كيهان.
9. پورجلالي، محمدرضا، (1395)، نقش توسعه سياسي در همگرايي و واگرايي قومي در ايران (مطالعه موردي: عرب هاي استان خوزستان)، كنگره بين الملي عوم اسلامي و علوم انساني
10. نوذری، حسین علی.1376. ضرورت همگرایی جامعه شناسی و تاریخ؛ نگاهی به رابطه نظریه اجتماعی و تاریخ. نشریه تاریخ معاصر ایران، تابستان 1376 – شماره2. ص122-93.
نسبت همگرایی اجتماعی و توسعه: مورد مطالعه استان هرمزگان
* پرویز سالاری سرودری ** اباذر اشتریمهرجردی *** اکبر اشرفی
* دانشجوی دکتری رشته جامعه شناسی گرایش سیاسی دانشگاه آزاد واحد علوم تحقیقات، تهران، ایران.
** استاديار گروه مطالعات اجتماعی علم و فناوری موسسه مطالعات فرهنگي و اجتماعی. تهران، ایران.
*** استادیار گروه علوم سیاسی دانشگاه آزاداسلامی، واحد تهران مرکز ، تهران، ایران.
kbr.ashrafi@iauctb.ac.ir
تاریخ پذیرش: 01/07/1404 تاریخ دریافت: 26/02/1404
چکیده
امروزه، مساله مدرنیته و سست شدن وحدت نمادین که نظام های پادشاهی، مذهب، احساس تعلق به کشور و دیگر عوامل ایجاد می کرد، باعث گردیده تا همگرایی اجتماعی به یک مساله اجتماعی، فرهنگی هم در سطح خرد و هم در سطح کلان و نهایتا عامل پیش برنده و بازدارنده توسعه بدل گردد. در اين مقاله سعي بر آن دارد که با ارائه شواهد كمي و تلفيق يافتههاي پژوهشي چشمانداز کلي این حوزه برساخت کند. بر همین اساس مهمترین هدف ما در این مقاله بررسی کیفی نسبت میان همگرایی اجتماعی و توسعه در استان هرمزگان است.
در این مقاله با روش تحلیل مضمون میخواهیم نشان دهیم که چگونه با کاهش واگرایی های موجود و تقویت همگرایی اجتماعی امکان فراروی از وضع موجود و دستیابی به توسعه فراهم خواهد آمد. بر همین اساس مهمترین یافته های ما در دو بخش مولفه ها و اهمیت همگرایی اجتماعی در توسعه (شامل 9 مورد تکیه بر نقاط مشترک و پرهیز از حاشیهها- به رسمیت شناختن تمام اقوام و مذاهب و توزیع عادلانه خدمات و امکانات- آیندهنگری و میزان صداقت و فرهنگ شهری- تمایل به حفظ آرامش در زندگی فردی و اجتماعی- همبستگی و سرمایه اجتماعی-تداوم احترام به مذاهب از قدیم- همزیستی و همگرایی اقوام و مذاهب- اعتماد عمومی- مردم خونگرم استان) و تحلیل عوامل توسعه ای و اعتماد سازی در همگرایی اجتماعی(شامل 10 مورد عدم دور افتادگی از مناسبات سیاسی و فرهنگی-داشتن سهم اقوام در خدمات دولتی-توزیع امکانات بدون در نظر گرفتن رفتار سلیقهای -توزیع سمت بر حسب لیاقت و شایستگی- حل شکاف اجتماعی اقتصادی میان بومیان و غیربومیان-توسعه زیرساختها و امکانات معیشتی -توجه بر عدالت بهداشتی-خدمات درمانی در منطقه-توسعه متوازن بر اساس منافع جمعی-حل محرومیتهای چندجانبه-ایجاد اعتماد میان مردم و دولت و حل بدبینیها) ارایه شده است.
واژههای کلیدی: توسعه، همگرایی اجتماعی، واگرایی قومی و مذهبی، همگرایی قومی و مذهبی.
نوع مقاله: علمی
نویسنده عهدهدار مکاتبات: اباذر اشتری مهرجردی Ashtari@iscs.ac.ir
چکیده
|
مردمان سرزمين خود هستند تا از اين طريق يکپارچگي در سطح ملي دست يابند [1]. هويت قومي نيز همچون هويت ملي، بخشي از هويت كلي فرد راتشكيل ميدهد. ايران كشوري باتنوع فرهنگي و قومي بسيار است. |
1- مقدمه و طرح موضوع يکي از مهمترين ستون های توسعه در هر کشوری، وفاق و انسجام اجتماعي، داشتن احساس تعلق و تعهد بالا به ارزشها و ميراث فرهنگي يک جامعه است؛ از اين رو همه دولتها در پي شناساندن تاريخ و فرهنگ خود به مردمان سرزمين خود هستند تا از اين طريق يکپارچگي در سطح ملي دست يابند [1]. |
اجتنابناپذير، سيال، نسبي و خودجوش که با همفکري، همياري و هماهنگي داوطلبانۀ افراد جامعه در مناسبات گوناگون فرهنگي، مذهبي، اجتماعي، اقتصادي و سياسي پيش روي افراد قرار ميگيرد. انسجام موقعيتي است که در آن افراد جامعه با تعهدات مشترک اجتماعي و فرهنگي به يکديگر پيوند ميخورند. انسجام اجتماعي در حوزۀ تعاملي معين، شکل و معنا پيدا ميکند. گوناگوني و تنوع جامعۀ ايراني، به انحاي مختلف، بر امکان و استعداد برقراري انسجام اجتماعي تأثير گذاشته است. امروزه از مفهوم انسجام ملي و اجتماعي به عنوان اهرمي توفيق آفرين و اساس هويت و اعتبار جامعه، اقبال فراواني شده است (فرهمند و همكاران، 1394). شكافهاي قومي، مذهبي و زباني به دليل ماهيت هويتيشان، از آنجا كه منشأ خواستههايي است كه تحقق آنها از طريق گفتگو بسيار مشكل و در مواردي غير ممكن است، ميتوانند منشأ به خشونت كشيده شدن قلمرو سياست و ناپايداري نظام سياسي باشند. بررسي وضعيت جوامع ناهمگن نشان ميدهد كه شكافهاي قومي، مذهبي و زباني يكي از مهمترين منابع كشمكش و منازعه سياسي در آنها بوده است. تنها جوامعي كه روند ملتسازي را به شيوه موفقيتآميزي تجربه كردهاند، توانستهاند شكافهاي قومي، مذهبي و زباني را كم اثر نمايند. در اين جوامع خشونتهاي سياسي به تدريج جاي خود را به مشاركتها و پيكارهاي سياسي نهادينه شده و غير خشن دادهاند. با تثبيت شكافهاي اجتماعي، به تدريج از فعاليت مخرب آنها كاسته شده و مشاركت سياسي شكل نويني به خود گرفته است [3].
نسبت همگرایی اجتماعی و توسعه: مورد .../ اباذر اشتریمهرجردی و همکاران 130 |
با توجه به اينكه اين استان زيستگاه اقوام گوناگون و مذاهب مختلف است، مسائل قومي و مذهبي بارزتر است. برخي مطالعات انجام شده درباره اقوام نشان ميدهد كه برخي از اقوام و مذاهب احساس نابرابري و نارضايتي قومي قوي تري نسبت به ديگران دارند. بررسی عوامل موثر بر همگرایی اجتماعی، بدلیل فرصتها و تهدیدهای موجود در استان هرمزگان از اهمیت خاص برخوردار است و مساله اصلی پژوهش بررسی نقش مناسبات قومی و مذهبی در قالب همگرایی اجتماعی بر توسعه منطقه است تا بتوان امنیت پایدار را در این استان فراهم کرد.
در حالی که تنوع قومی و مذهبی میتواند به غنای فرهنگی منجر شود، مدیریت این تنوع به گونهای که از بروز تنشها و تفرقه جلوگیری کند، چالشی بزرگ در راه دستیابی به توسعه محسوب میشود. مسئولان و جوامع محلی باید به دنبال راههایی برای تقویت همکاری و درک متقابل بین گروههای مختلف باشند تا از این تنوع به عنوان یک نیروی مثبت برای توسعه و پیشرفت استفاده کنند.
در عین حال، استان هرمزگان علیرغم میراث غنی فرهنگی خود با چالش های نوسازی و توسعه اقتصادی به ویژه حفظ هویت فرهنگی خود در میان تغییرات سریع مواجه است. تلاشها برای حفظ سنتهای فرهنگی و در عین حال ادغام مزایای رشد اقتصادی ادامه دارد. به طور خلاصه، فرهنگ هرمزگان ملیلهای پر جنب و جوش از تأثیرات تاریخ دریایی، جمعیت متنوع و موقعیت جغرافیایی استراتژیک آن است.
در سالهای اخیر، توسعه بنادری مانند بندرعباس به عنوان بخشی از برنامههای اقتصادی گستردهتر، بر پویایی اجتماعی-اقتصادی هرمزگان تأثیر گذاشته است. این توسعه باعث جذب کارگران و مشاغل از سایر نقاط ایران و خارج از کشور شده است و تنوع جمعیتی و فرهنگی منطقه را بیشتر کرده است. در حالی که این امر باعث رشد اقتصادی شده است، اما چالشهایی را از نظر ادغام گروههای متنوع و حفظ میراث فرهنگی در میان مدرنیزاسیون سریع ایجاد میکند. همچنین منطقه شاهد تغییرات جمعیتی تحت تأثیر مهاجرت بوده است که منجر به ترکیبی از قومیتها در مراکز شهری مانند بندرعباس شده است که بافت اجتماعی را بیشتر پیچیده
میکند. این مهاجرت به پوسیدگی شهری و شکلگیری جوامع حاشیهنشین در حلبیآبادها کمک کرده است و نابرابریهای اجتماعی-اقتصادی را که اغلب با تنشهای قومی و ینوعی ضدتوسعه تلقی می شود، مرتبط است، برجسته میکند.1
علاوه بر این، مشکلات اقتصادی در استانهای همجوار مانند سیستان و بلوچستان که با توسعهنیافتگی و فقر مشخص میشود، پویاییهای اجتماعی، اقتصادی و قومیتی در استان تأثیر گذاشته است.2
در باب اهمیت این مقاله میتوان گفت سياستهای توسعه در ايران، چه قبل از پيروزي انقلاب اسلامي و چه بعد از آن همواره به منظور تنظيم و کنترل روابط گروههاي قومي، به تدوين سياستهاي قومي اقدام کرده است. سياستهاي مزبور به رغم اشتراک در هدف غايي خود که همان انسجام بخشي و ايجاد حس همبستگي در اقوام گوناگون بوده، در برخي از اجزا، عناصر و شيوههاي اجرا نقاط قوت و ضعفهايي وجود دارد. بنابراين بررسي وضعيت انسجام اجتماعي ميتواند به حل مسائل اجتماعي، بر ساخت توافق عمومي، هموارکردن مسير توسعه و توسعۀ اجتماعي منجر شود.
نسبت همگرایی اجتماعی و توسعه: مورد .../ اباذر اشتریمهرجردی و همکاران 131 |
عدم همگرایی اجتماعي و هويت ملي در ارتباط با کيفيت روابط اجتماعي فرد با نظام کلان اجتماعي است. در صورت تقويت مناسبات و روابط فرد با جامعه، هويت جمعي فرد در سطح ملي شکل ميگيرد. اعتقاد به ضرورت وجود جامعه ملي، احساس و اعتقاد و تمايل به عضويت در اين جامعه و احساس تعلق خاطر مشترک و احساس تعهد افراد به اجتماع ملي از مهمترين ابعاد اين مسأله است. اولويت و ارجحيت هويت جمعي هر فردي تابعي از کمّ و کيف و درجهاي از تعلق و وابستگي است که وي به يکي از اجتماعات و گروههاي عضو دارد.
در اين مقاله سعي بر آن دارد که با ارائه شواهد كمي و تلفيق يافتههاي پژوهشي چشمانداز کلي این حوزه برساخت شود. بر همین اساس مهمترین هدف ما در این مقاله بررسی کیفی نسبت میان همگرایی اجتماعی و توسعه در استان هرمزگان است.
2- چارچوب تئوریک
در ابتدا به پیشینه و سوابق پژوهشی در این حوزه خواهیم پرداخت.
در بررسی مطالعات تجربی داخلی و خارج از کشور در سه دهه اخیر، می توان مطالعات انجام شده را از نظر موضوعی و حوزه توجه، روش تحقیق، از نظر طولی یا مقطعی بودن، از نظر جامعه آماری و نمونههایی از اجتماعات قومی، سطح تحلیل، کمی یا کیفی بودن، تاریخ انجام مطالعه دستهبندی کرد. در این مطالعه معیار برای دستهبندی مطالعات،
دستهبندی موضوعی است، که در ادامه به جمعبندی آنها پرداختهایم.
پژوهشگر در بررسی متون داخل و خارج کشور، پژوهشی جامع کیفی و کمی دراینخصوص نیافت. به دليل اكتشافي بودن ماهيت پژوهش و استفاده از پژوهش متوالي اكتشافي كه بخش كيفي پژوهش غالب است، اين پژوهش فاقد فرضيه است. احتمال دارد پس از پايان بخش كيفي، فرضيههايي مطرح شود كه در بخش كمي مورد ازمون قرار گيرد.
[1] . https://iranspaceire.com/en/features/65499/
[2] .https://iranprimer.usip.org/blog/2020/aug/06/irans-troubled-provinces-baluchista
نسبت همگرایی اجتماعی و توسعه: مورد .../ اباذر اشتریمهرجردی و همکاران 132 |
جدول 1. سوابق پژوهش در داخل کشور
ردیف | نویسنده و سال | عنوان | استان | گروه مورد مطالعه | نمونه | شیوه نمونه گیری | متغیرهای پژوهش | هویت قومی | مکان | رشته نویسندگان | نوع سند | |
| صفایی و همکاران (1400) | بررسي جامعه شناختي نقش عوامل سياسي و اجتماع (طرحوارههای قوميتي) موثر بر ایجاد همگرایي قومی
| خوزستان | شهروندان 18 تا 65 سال در اهواز | 384 نفر | تصادفی | پایگاه اجتماعی-اقتصادی، امنیت اجتماعی، سرمایه فرهنگی، سرمایه اجتماعی، تنوع قومی، نظارت اجتماعی | بختیاری- فارس | اهواز | جامعه شناسی | کمی | |
| جوکار و همکاران. (1399) | بررسی وضعیت واگرایی و همگرایی اقلیتهای قومی و مذهبی در کشور (مناطق کرد نشین و بلوچ نشین) | گستره جغرافیایی وسیع | قوم کرد و قوم بلوچ | 350 نفر | تصادفی | واگرایی قوم کرد، واگرایی قوم بلوچ، | کرد و بلوچ | کردستان، کرمانشاه، ایلام، آذربایجان غربی، خراسان شمالی، سیستان و بلوچستان | علوم سیاسی | کمی | |
| رضائیان و همکاران، (1398) | مطالعه جامعه شناختی حوزه های همگرایی و واگرایی هویت ملی و هویت قومی (مطالعه موردی: قوم لک) | لرستان- کرمانشاه-ایلام- همدان | قوم لک | 397 | خوشه ای چند مرحله ای | هویت قومی- هویت ملی- همگرایی- واگرایی- رضایت از زندگی-رضایت از دیگری-قوم مداری- علائق قومی- احساس محرومیت | مردمان لک ساکن ایران | دلفان-کوهدش- هرسین- کرمانشاه- هلیلان- نهاوند | جامعه شناسی | کمی | |
| قاصد و همكاران.(1398) | عوامل سياسي- اجتماعي مؤثر در همگراييهاي قومي (مطالعه موردي: قوميتهاي شهرستان اروميه) | آذربایجان شرقی | آذری، کردی، آشوری، ارمنی | 15نفر | هدفمند | همگرایی قومی، امنیت | قومیت های شهرستان ارومیه | ارومیه | جامعه شناسی |
| |
| برزگر و همکاران، (1398) | نقش سیاستهای قومی و مذهبی در مشارکت اقوام در امنیت، توسعه همه جانبه و همگرایی شمال شرق ایران | گلستان و خراسان شمالی | قوم ترکمن | 50 مقاله | تصادفی | مشارکت سیاسی و اقتصادی، همگرایی | ترکمن | استان گلستان و خراسان | جغرافیا | کیفی | |
| متقی و همکاران، (1396) | مدلسازی همگرایی قومی براساس نیازسنجی مدیران سیاسی و مطالبات شناسی اقوام (مطالعۀ موردی: استان کردستان) | استان کردستان | مدیران سیاسی و شهروندان استان کردستان | 54 نفر مدیر سیاسی- 189 نفر شهروند | خوشه ای چند مرحله ای | شاخص های (شاخص، تقسیمات کشوری، مشارکت سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی) | کرد | کردستان | جغرافیای سیاسی- تاریخ |
| |
| جهاني و همكاران.(1396) | ميزان تاثير مولفههاي فرهنگي - اجتماعي و اقتصادي را بر همگرايي مردم استانهاي کردنشين ايران | آذربایجان غربی- کردستان- کرمانشاه- ایلام | صاحبنظران و نخبگان محلی و قومی | 90 نفر | تصادفی | مولفه های اقتصادی اجتماعی فرهنگی- همگرایی | کرد | آذربایجان غربی- کردستان- کرمانشاه- ایلام | جغرافیای سیاسی | کمی | |
| باصری و همکاران، (1396) | رابطه بین سرمایه اجتماعی و همگرایی قومیتی در استان آذربایجان غربی | آذربایجان غربی | نخبگان و خبرگان | 100 نفر | هدفمند | سرمایه اجتماعی- همگرایی قومیتی | ترک | اورمیه | مدیریت بحران | کمی | |
| طلوعی .(1395) | رابطه مناسبات قومی و امنیت در استان سیستان و بلوچستان | سیستان و بلوچستان | مقاله | 35 مقاله | هدفمند | امنیت، وهابیت، مناسبات قومی | قومیت های ساکن جنوب شرق ایران | جنوب شرق ایران | علوم سیاسی |
| |
| امینی زاده و بوستانی .(1395) | همگرایی و واگرایی هویت های ملی، مذهبی و جهانی (مطالعه موردی: دانشجویان دانشگاه شهید باهنر کرمان) | کرمان | دانشجویان | 380 نفر | خوشه ای چند مرحله ای | هویت مذهبی-هویت ملی- هویت جهانی- مصرف فرهنگی | کرمان | دانشگاه شهید باهنر کرمان | جامعه شناسی | کمی | |
| سرور و همکاران.(1393) | تحلیل رابطه سرمایه اجتماعی و احساس همگرایی قومی در شهر ارومیه
| آذربایجان غربی | افراد بالی 18 سال از بین اقوام ترک و کرد | 375 نفر | تصادفی | همگرایی- تنوع قومی- سرمایه اجتماعی | ترک- کرد | مناطق 4 گانه شهر ارومیه | جغرافیا و برنامه ریزی شهری | توصیفی- تحلیلی | |
| بارسلطان .(1394) | بررسی عوامل موثر بر همگرایی قومیت ها با تاکید بر ساختار امنیت کشور ایران | سطح ملی | اقوام ایرانی | 56 مقاله | هدفمند | همگرایی، قومیت، امنیت، امنیت ملی | اقوام ایرانی: فارس، ترک، کرد، لر، بلوچ، عرب |
| علوم انتظامی و مطالعات اجتماعی | تحلیل محتوا | |
| نقدی و احمدی .(1394) | بررسی جامعه شناختی میزان همگرایی قومیت های (فارس، ترک، لر) استان همدان | همدان | شهروندان 20-24 | 384 نفر | خوشه ای | همگرایی قومی-سن- درامد- میزان دسترسی به رسانه- میزان مشارکت اجتماعی و سیاسی- میزان رضایت از زندگی- میزان سرمایه اجتماعی- وضعیت فرهنگی و ارتباطی- میزان پذیرش اصول شهروندی- میزان احساس محرومیت نسبی | فارس لر ترک | همدان بهار نهاوند | جامعه شناسی سیاسی | کمی |
نسبت همگرایی اجتماعی و توسعه: مورد .../ اباذر اشتریمهرجردی و همکاران 135 |
جدول 2. سوابق پژوهشها با موضوع «مطالعه همگرایی اجتماعی با تاکید بر مناسبات قومی و مذهبی» در دیگر کشورها
ردیف | نویسنده | سال | عنوان پژوهش | منبع داده | ابزار | یافته اصلی | بافت پژوهش | رویکرد و روش | |
1 |
| 2023 | دعاوی قومیتی در ایران از نظر عدالت و توسعه | اسناد کتابخانه؛ و یک پرسشنامه باز | پرسشنامه باز | پدیده محوری ادعای عدالت و شکاف سیاسی -اجتماعی می باشد. | 13 استان | کیفی/ نظریه ینیادی | |
2 | Rachel Xenia Chang, et al | 2022 | به سوی یک چارچوب مفهومی جامع برای تیمهای مجازی چندفرهنگی | 273 مقاله |
| نظریه هویت اجتماعی به عنوان مهمترین نظریه در این بدنه شناخته شده است | SPACEoS | تحلیل محتوای کیفی(SLR) | |
3 | Zabala et,al. | 2020 | هويت قومي باسک و توانمندسازي جمعي | 748نفر |
| هويت اجتماعي (يا ادغام هويت) اثرات منفي درک گروه را به عنوان يک اقليت زباني خنثي ميکند. | باسک | پژوهش مقطعی | |
4 | MADDUX et,al. | 2019 | تجارب چندفرهنگی |
|
| تجربیات چندفرهنگی عمیقتر فرآیندهای یکپارچهای ایجاد میکند |
| مرور سیستماتیک | |
5 | Ribeiro & Fleith | 2018 | خلاقیت و چندفرهنگی | 30مقاله |
| فرهنگ پذیری فرآیندی ضروری برای رشد خلاقیت یک فرد چندفرهنگی | دیتابیس | مروری |
در جمعبندی پژوهشهای گذشته حول محور موضوع مورد مطالعه، میتوان گفت، پژوهشهای بسیاری از سه دهه اخیر تاکنون به بررسی همگرایی و واگرایی قومی/ مذهبی پرداختند. این پژوهشها هریک از منظر خاصی به تشریح وضعیت واگرایی و همگرایی قومی/ مذهبی توجه داشتند. همچنین، این تحقیقات نشان میدهند که در ایران، توجه ویژهای به مسائل قومی و مذهبی در زمینه همبستگی اجتماعی وجود دارد و پژوهشگران سعی در درک و تحلیل عمیقتر این مناسبات دارند. این مطالعات میتوانند به سیاستگذاران کمک کنند تا استراتژیهای بهتری برای تقویت همبستگی اجتماعی در جوامع متنوع فرهنگی ارائه دهند.
همگرایی اجتماعی به تمایل به کاهش تفاوتها و تقریب نظریات، فرهنگها، یا رفتارهای مختلف در جامعه اشاره دارد. همگرایی به فرآیندی اشاره میکند که در آن افراد یا گروههای مختلف به سمت یک درک مشترک حرکت میکنند تا وحدت و هماهنگی بیشتری در جامعه ایجاد شود. همگرایی می تواند به عنوان فرایند و هم وضعیت تعریف شود. وضعیت همگرایی یعنی شرایطی که درآن کنشگران به یک اجتماع جدید میرسند. فرایند یا فرایندهای دخیل در آن نیز عبارتند از: وسایل و ابزاری که این اجتماع از طریق آنها حاصل می شود[5].
تغییرات مداوم در جوامع معاصر اعضای خود را به چالش میکشد تا آماده سازگاری باشند. کنشگران اجتماعی در جستوجوی دائمی استراتژیهای جدید همگرایی هستند و اغلب تمام مهارتهای خود را متمرکز کنند تا از فرصتهای موجود استفاده کنند. همگرایی اجتماعی، طرد اجتماعی و سرمایه اجتماعی عوامل تعیین کنندهای را پوشش میدهند که موقعیت خاصی را در محیط اجتماعی تعیین میکنند.
نسبت همگرایی اجتماعی و توسعه: مورد .../ اباذر اشتریمهرجردی و همکاران 136 |
علیرغم اینکه دیدگاه یکپارچگی اجتماعی فاقد مبنای نظری و تجربی جامع است، چارچوبی مفید برای مطالعات پربار فرآیندهای قومی است. مزیت دیدگاه همگرایی از تمرکز آن بر ابعاد مختلف اجتماعی ناشی میشود که در تکامل
گروههای قومی حیاتی هستند [6].
از سوی دیگر واژه توسعه از نظر لغوی به معنی بسط یافتگی، درک کردن، تکامل و پیشرفت است گرچه این واژه از قرن هشتم هجری برای توضیح برخی پدیدههای اجتماعی بکار رفته است، لیکن استفاده وسیع از این واژه به عنوان یک چارچوب تحلیلی برای درک پیشرفت جوامع انسانی، به بعد از جنگ جهانی دوم و در دهه های 1960 و1950 مربوط میشود در آن موقع، این واژه مترادف با نوسازی، رشد، صنعتی شدن و برای تعبیرات و اصطلاحات مشابه به کار میرفت توسعه در یک تعریف دیگر به معنی "خروج از لفافه" است، "لفافه" از دیدگاه صاحبنظران نسل اول توسعه، به معنی خروج از جامعه سنتی و ارزشهای مربوط به آن است به اعتقاد آنها برای دستیابی به توسعه باید از مرحله سنتی خارج شد و به تجدد رسید ا لگویی که مورد توجه افرادی چون " لرنر، شرام و راجرز" بود اما امروزه مفهوم توسعه از دیدگاه بیشتر صاحبنظران، همه ابعاد زندگی بشر را در برمیگیرد، توسعه از نیازهای انسانی آغاز میشود تا به مسائل مربوط به زندگی معنوی انسان نیز برسد [7]. امروزه توسعه به شکلهای متعددی در بین اندیشمندان تعریف و
شاخصسازی شده است و حتی میتوان گفت که برداشت افراد از مفهوم توسعه فرآیندی همه جانبه است که معطوف به بهبود تمامی ابعاد زندگی مردم یک جامعه میشود. در بررسی روند تحولات و توسعه جوامع بر ابعاد اجتماعی و اقتصادی آن تأکید میشود از نظر آدلمن و موریس تعریفی شایسته از توسعه به سادگی امکانپذیر نیست، چرا که سطح بالایی از نابرابری که در برخورداری طبیعی و ساختار اقتصادی، میراث فرهنگی و نهادهای اجتماعی و سیاسی بین نواحی مختلف جهان امروز موجود است، هرتلاشی را در راستای ا لگویی برای تفکیک جوامع توسعهیافته و توسعه نیافته بی ارزش میکند [8]. توسعه در کلیترین مفهوم خود به معنای بهبود کیفیت زندگی بشر است، بنابراین، انسانها ثروت واقعی هر کشور را تشکیل میدهند به عبارتی، مورد توجه قرار دادن انسان به عنوان یکی از زیربناهای توسعه این امکان را فراهم می کند تا کشورها با توجه به ارکان کلیدی شاخص توسعه انسانی (درآمد سرانه، امید به زندگی و نرخ با سوادی) در جهت ارتقای سطح کیفی کشورهایشان گام بردارند [9].
توسعه اگرچه مفهومی پیچیده است و جامعهشناسان بسیاری به آن پرداختهاند و هر یک شاخصها و مولفههای متفاوتی را مورد توجه و دقت قرار دادهاند، اما، در مرکز این تعاریف و تفاسیر متفاوت همواره تاکید بر بهتر شدن یا بهبود و یا بهینه شدن، مشترک است.
در میان رویکردهای مختلف توسعه، چهار دیدگاه کلی وجود دارد؛
دیدگاه ساختارگرایی: این دیدگاه بر این باور است که توسعه نیازمند تغییر در ساختارهای اجتماعی و اقتصادی است. این دیدگاه تاکید دارد که برای دستیابی به توسعه، باید سیستمهای اجتماعی و اقتصادی را تغییر داد.
دیدگاه فرهنگی: این دیدگاه بر این اعتقاد است که توسعه نیازمند تغییر در ارزشها، باورها و عقاید فرهنگی است. این دیدگاه تاکید دارد که برای توسعه، باید از فرهنگ و هویت محلی استفاده شود.
نظریه توسعه پایدار: این نظریه از دهه 1980 مطرح شد و بر این اعتقاد است که توسعه باید به گونهای باشد که نیازهای نسلهای آینده را نیز برآورده کند. نظریه توسعه پایدار نیز به تحلیل و توجیه توسعه با تاکید بر حفظ مواد طبیعی و محیط زیستی پرداخته است. این نظریه بر این اصل تأکید دارد که توسعه باید به گونهای باشد که نیازهای نسلهای آینده را نیز تأمین کند و منابع طبیعی و محیطزیست را حفظ کند. اصلیترین مفهوم این نظریه، ارتباط نزدیک بین توسعه اقتصادی، اجتماعی و محیطزیست است که برای رسیدن به توسعه پایدار باید به تعادل بین این سه عامل توجه داشت.
نسبت همگرایی اجتماعی و توسعه: مورد .../ اباذر اشتریمهرجردی و همکاران 137 |
رویکرد توسعه اجتماعی از آن جهت که هدف نهایی اش بهبود شرایط زندگی و بالا بردن سطح رفاه افراد جامعه است و هم از آن جهت که در این مسیر علاوه بر در نظر گرفتن ابعاد اقتصادی که در بالا به ان اشاره شد به ابعاد اجتماعی توسعه؛ از قبیل اهمیت ساختار اجتماعی، تحولات اجتماعی، عدالت توزیعی، یعنی توزیع عادلانه منابع، تعامل انسان و محیط، مشارکت اجتماعی و نهایتا به توانمند سازی اجتماعی پرداخته است و همچنین به ابعاد فرهنگی توسعه؛ مثل تاکید بر اهمیت ارتقا سطح آگاهی و تاکید بر اهمیت ارزش های انسانی یا مباحث مربوط به گسترش تکنولوژی و رسانه ها و ... را مدنظر قرار داده است.
رویکرد توسعه انسانی، رویکردی انسان محور است، که در جهت بهبود کیفیت زندگی، توسعه فردی و توانمندسازی، افراد را مد نظر قرار داده، که شامل ارتقای سطح آگاهی و دانش، اهمیت ارتقای سطح آموزش و مهارت ها، ارتقای سلامت و بهبود بهداشت و ... را مد نظر قرار میدهد. نهایتا توسعه انسانی به معنای افزایش سطح تواناییها، مهارتها و دانش افراد جامعه است. در زمینه توسعه در منطقه، توسعه انسانی میتواند به معنای ایجاد فرصتها برای آموزش، آموزش حرفهای، توانمندسازی و ارتقاء مهارتهای شهروندان است تا بتوانند به طور مستقل و خودکفا در جامعه فعالیت کرده و جامعه به سمت توسعه حرکت کند. به طور کلی، توسعه توانمندسازی شهروندان نیازمند توجه به این مولفهها و ایجاد فرصتها و شرایط مناسب برای مشارکت فعال و موفقیتآمیز هر قشر، قوم و مذهبی در جامعه است. این موضوع برای ارتقای سطح زندگی و رفاه اجتماعی جامعه بسیار حیاتی و اساسی است.
نسبت همگرایی اجتماعی و توسعه: مورد .../ اباذر اشتریمهرجردی و همکاران 138 |
در این بررسی که در جهت توانمندسازی و همگرایی هر قشر، قوم و مذهبی در منطقه است، مولفههای توسعه اجتماعی، توسعه مشارکتی و توسعه انسانی را که نظریاتی اند در راستای توسعه؛ در زمینه ی یافتن مولفه های پیش برنده همگرایی اجتماعی به کار میگیریم تا نهایتا به الگویی در زمینهی توسعه برسیم.
3- روششناسی
یکی از مهمترین ابزارهای روش کیفی، «مصاحبه» است. با انجام مصاحبه و طرح پرسش یا پرسشهایی میتوان نظرات نخبگان اجتماعی و صاحبنظران علمی یک حوزة مهم را استخراج کرد. در روش کیفی، مصاحبه عمیق به صورت فزایندهای مورد استفاد قرار میگیرد. استفاده از تکنیک مصاحبه در روش کیفی بسیار زیاد است و این تکنیک به یک روششناسی خاص تعلق ندارد. ما در این مقاله پس از گردآوری اطلاعات با ابزارهای کتابخانهای و مصاحبه با نخبگان و خبرگان موضوع مورد نظر، با روش «تحلیل مضمون» یا «تماتیک» نسبت به کدگذاری و تمسازی مهمترین مفاهیم و نکات مشترکی که مورد اشاره حداکثر مصاحبه شوندگان قرار گرفته خواهیم پرداخت.
روش تحلیل مضمون (تماتیک)، روشی برای تجزیه و تحلیل دادههای کیفی است و غالباً برای مجموعهای از متون پیاده شده از مصاحبه یا بحثهای گروهی استفاده میشود. این روش شامل یک فرایند شش مرحلهای است: 1- آشنایی،
2- کدگذاری، 3- تولید مضامین، 4- بررسی مضامین،
5- تعریف و نام گذاری مضامین و 6- نوشتن. این فرایند اولین بار توسط براون و کلارک در تحقیقات روانشناسی توسعه یافت (Braun,v.,Clarke , 2021) و به واسطه انعطافپذیر بودن در پژوهشهای کیفی در سایر علوم نیز به کار گرفته شد. مضمون یا تم (Theme) عنصر کلیدی در این روش است. مضمونها پر ارزشترین واحدهایی هستند که در تجزیه و تحلیل محتوا باید مد نظر قرار گیرند و منظور از مضامین معنای خاصی است که از یک کلمه یا جمله یا پاراگراف مستفاد میشود. به عبارت دیگر با این روش تلاش میشود ضمن تحلیل دادههای متنی، دادههای پراکنده نیز به دادههایی غنی و تفصیلی تبدیل شوند و محقق را در جمع بندی فرضیه و تکمیل پژوهش خود یاری کنند. به طور کلی، تحلیل مضمون روشی است برای دینِ متن، برداشت و درک مناسب از اطلاعات ظاهراً نامرتبط، تحلیل اطلاعات کیفی، مشاهده نظاممند مشخص، تعامل گروه، موقعیت، سازمان و یا فرهنگ و نهایتاً در صورت نیاز تبدیل دادههای کیفی به دادههای کمی.
4- یافتهها
در این بخش یافته های کیفی که به محورهای مهم در نسبت میان همگرایی اجتماعی و توسعه در استان هرمزگان تمرکز دارند، خواهیم پرداخت. تین بخش برگفته از مصاحبه های عمیق با ریش سفیدان، نخبگان اجتماعی و افراد مطلع و اثرگار منطقه اعم از اقوام و مذاهب مختلف بوده است. بر همین اساس کلیه یافته ها در دو بخش مولفهها و اهمیت همگرایی اجتماعی در توسعه و تحلیل عوامل توسعهای و اعتمادسازی در همگرایی اجتماعی ارایه شده است.
جدول 3. مشخصات مصاحبه شوندگان
شهر | تحصیلات | موقعیت یا وضعیت شغلی | حدود سن | جنس | ردیف | ||
بندر عباس | دکتری تخصصی | استاد دانشگاه | 39 | خانم | 1 | ||
بندر لنگه | کارشناسی ارشد | دبیر | 42 | خانم | 2 | ||
بندر عباس | کارشناسی ارشد | مدیر دستگاه اجرایی | 50 | خانم | 3 | ||
بندر عباس | دکتری حرفهای | پزشک | 46 | خانم | 4 | ||
قشم | کارشناسی ارشد | دبیر | 52 | خانم | 5 | ||
میناب | کارشناسی | معلم | 57 | خانم | 6 | ||
| کارشناسی ارشد | دبیر | 38 | خانم | 7 | ||
بندر عباس | کارشناسی-حوزوی | مدرس حوزه علمیه | 60 | خانم | 8 | ||
رودان | کارشناسی ارشد | دبیر | 62 | خانم | 9 | ||
بندر خمیر | کارشناسی ارشد | دبیر | 55 | خانم | 10 | ||
بندر عباس | دکتری تخصصی | استاد دانشگاه | 48 | آقا | 11 | ||
رودان | کارشناسی ارشد | دبیر | 45 | آقا | 12 | ||
قشم | سطح دو حوزوی | امام جماعت | 50 | آقا | 13 | ||
میناب | سطح سه حوزوی | امام جماعت | 53 | آقا | 14 | ||
بندر لنگه | سطح دو حوزوی | امام جماعت | 57 | آقا | 15 | ||
بستک | کارشناسی ارشد | دبیر | 41 | آقا | 16 | ||
بندر عباس | دکتری تخصصی | استاد دانشگاه | 52 | آقا | 17 | ||
بندر عباس | دکتری تخصصی و سطح چهار حوزوی | امام جمعه و عضو خبرگان رهبری | 69 | آقا | 18 | ||
حاجی آباد | سطح چهار حوزوی | امام جمعه | 71 | آقا | 19 | ||
بندر خمیر | سطح سه حوزوی | امام جمعه | 73 | آقا | 20 | ||
بخشدار مرکزی بندر عباس | کارشناسی ارشد | مدیر اجرایی | 52 | آقا | 21 | ||
بخشدار بندر خمیر | کارشناسی ارشد | مدیر اجرایی | 58 | آقا | 22 | ||
بخشدار بندر لنگه | کارشناسی ارشد | مدیر اجرایی | 49 | آقا | 23 | ||
بخشدار کهورستان | کارشناسی ارشد | مدیر اجرایی | 47 | آقا | 24 | ||
بخشدار فارغان | کارشناسی ارشد | مدیر اجرایی | 56 | آقا | 25 | ||
فرماندار بندر خمیر | کارشناسی ارشد | مدیر اجرایی | 49 | آقا | 26 | ||
فرماندار بستک | کارشناسی ارشد | مدیر اجرایی | 52 | آقا | 27 | ||
فرماندار حاجی آباد | کارشناسی ارشد | مدیر اجرایی | 59 | آقا | 28 | ||
| کارشناسی ارشد |
| 56 | آقا | 29 |
توزیعی” اشاره دارد. به رسمیت شناختن هویتهای قومی و مذهبی، نه تنها حقوق شهروندی را تضمین میکند، بلکه احساس تعلق و ارزشمندی را در افراد تقویت مینماید. ایجاد فرصتهای برابر برای مشارکت سیاسی، اقتصادی و اجتماعی، و توزیع عادلانه خدمات (مانند آموزش، بهداشت، اشتغال، و زیرساختها)، از بروز نارضایتیها و احساس تبعیض جلوگیری کرده و زمینهساز همزیستی مسالمتآمیز و همگرایی پایدار است. این امر، با نظریههایی چون “نظریه عدالت” راولز و “جامعهشناسی شهری” که بر اهمیت عدالت فضایی و اجتماعی تأکید دارد، همخوانی دارد.
3. آیندهنگری و میزان صداقت و فرهنگ شهری
آیندهنگری: برنامهریزی بلندمدت برای توسعه شهری که منافع همه اقوام را در نظر بگیرد و از ایجاد شکافهای نسلی یا قومی در آینده جلوگیری کند. این شامل برنامهریزی برای اشتغال جوانان، آموزش، و مسکن است.
صداقت: شفافیت در تصمیمگیریها، صداقت در گفتار مسئولین و نهادها، و پایبندی به وعدهها، اعتماد عمومی را افزایش داده و زمینهساز پذیرش اقدامات همگرایانه است.
فرهنگ شهری: فرهنگی که بر احترام متقابل، مدارا، مشارکت مدنی، و حل مسالمتآمیز اختلافات تأکید دارد، به طور طبیعی به همگرایی کمک میکند. این مورد، به مفهوم “فرهنگ سیاسی” و “جامعهشناسی شهری” بازمیگردد.
4. تمایل به حفظ آرامش در زندگی فردی و اجتماعی این مورد به “تابآوری اجتماعی و نقش “نظم اجتماعی” و “کنترل اجتماعی” اشاره دارد. تمایل به آرامش، که میتواند ناشی از خرد جمعی، درک اهمیت همزیستی، یا حتی ترس از پیامدهای ناآرامی باشد، افراد را به سمت تعامل و تحمل سوق میدهد. در کنار این تمایل درونی، “سیستم نظارتی” (رسمی و عرفی) با وضع و اجرای ضوابط، از بروز رفتارهای خشونتآمیز و تفرقهافکنانه جلوگیری کرده و چارچوبی برای تعاملات ایجاد میکند. این تعامل، حتی اگر صرفاً بر پایه تحمل باشد، میتواند گامی اولیه برای همگرایی عمیقتر باشد.
5. همبستگی و سرمایه اجتماعی
نسبت همگرایی اجتماعی و توسعه: مورد .../ اباذر اشتریمهرجردی و همکاران 140 |
6- تداوم احترام به مذاهب از قدیم
این مورد به “تنوع مذهبی تاریخی” و “رواداری مدنی” اشاره دارد. اگرچه بندرعباس با تنوع قومی شناخته میشود، اما وجود مذاهب مختلف (عمدتاً شیعه و سنی) که در طول تاریخ با احترام متقابل در کنار هم زندگی کردهاند، یک بستر تاریخی مثبت برای همگرایی ایجاد کرده است. “عدم دخالت حکومت” یا دخالت حداقل و بیطرفانه در امور مذهبی، به حفظ این رواداری کمک شایانی میکند، زیرا دخالتهای نامناسب میتواند به تشدید تنشها منجر شود. این عامل، بر اهمیت “جامعهشناسی تاریخی” و “جامعهشناسی دین” در درک پویاییهای اجتماعی تأکید دارد.
7- همزیستی و همگرایی اقوام و مذاهب
این مورد، خلاصهای از عوامل کلان و خرد است که در یک جامعه تأثیرگذارند:
· فرهنگ حاکم: مجموعهای از ارزشها و هنجارها که در منطقه هرمزگان، به دلیل موقعیت جغرافیایی و تاریخی، احتمالاً بر مدارا و همزیستی تأکید دارد.
· گرایش خاص دو مذهب: اشاره به حضور پررنگ دو مذهب اصلی (احتمالاً تشیع و تسنن) و نحوه همزیستی آنها.
· نزدیکی فرهنگی: وجود اشتراکات فرهنگی (مانند زبان، موسیقی، آداب و رسوم) بین اقوام مختلف که میتواند به همگرایی کمک کند.
· تعاملات تجاری: نقش بندرعباس به عنوان مرکز تجاری، که موجب ارتباطات اقتصادی و در نتیجه اجتماعی میان اقوام میشود.
· همگرایی و همزیستی اقوام: نتیجه مطلوب این عوامل.
· رفتار سیاسی مسئولین استانی: رویکرد و عملکرد مدیران استانی در قبال مسائل قومی و مذهبی، تأثیر مستقیمی بر میزان همگرایی یا واگرایی دارد. مسئولین باید رویکردی بیطرفانه، عادلانه و حامی همگرایی اتخاذ کنند.
8- اعتماد عمومی
این مورد به “توازن جمعیتی” و “اعتماد عمومی” اشاره دارد. “نسبت دیگر اقوام” میتواند به اهمیت توجه به گروههای اقلیت و جلوگیری از احساس به حاشیه رانده شدن آنها اشاره کند. “جلب اعتماد عمومی” یک عنصر حیاتی برای هرگونه تلاش همگرایی است. اعتماد، زمانی حاصل میشود که افراد و گروهها احساس کنند که منافعشان، حقوقشان و هویتشان مورد احترام است و نهادها و مسئولین صادق و عادل هستند. این اعتماد، بسترساز پذیرش رهبری، همکاری و مشارکت فعال در جامعه است.
9- خونگرمی مردم استان، ازدواج بین اقوام و مذاهب
· “صفات فرهنگی” جامعه، مانند خونگرمی، مهماننوازی و گشادهرویی، نقش مهمی در تسهیل پذیرش افراد جدید و ایجاد روابط دوستانه دارند. این ویژگیها، به ویژه در برخورد با مهاجران یا افرادی که از فرهنگهای دیگر وارد جامعه میشوند، حس تعلق و راحتی را افزایش داده و موانع اولیه را برطرف میکند. این مفهوم با “جامعهشناسی احساسات” و “جامعهشناسی فرهنگی” مرتبط است.
· ازدواج بین اقوام و مذاهب: تکرار این عامل، بر اهمیت فوقالعاده آن در پیوند دادن گروههای مختلف تأکید دارد.
· روابط دوستانه و همکاری: اینها نتایج و در عین حال عوامل تقویتکننده همگرایی هستند. وجود روابط دوستانه و فرصتهای همکاری، به طور طبیعی حس تعلق و وحدت را افزایش میدهد.
· عدم وجود تعصب اجتماعی: تأکید مجدد بر این عنصر کلیدی، نشاندهنده اهمیت حیاتی آن در موفقیت سایر عوامل است. تعصب اجتماعی، سدی در برابر شکلگیری روابط دوستانه، همکاری و پذیرش در ازدواج است.
·
نسبت همگرایی اجتماعی و توسعه: مورد .../ اباذر اشتریمهرجردی و همکاران 141 |
· مهاجرپذیری: توانایی یک جامعه در جذب و ادغام موفقیتآمیز مهاجران، چه از سایر نقاط کشور و چه از خارج، نشاندهنده وجود سطحی از تحمل، پذیرش و انعطافپذیری در ساختار اجتماعی و فرهنگی آن جامعه است. بندرعباس، به عنوان یک شهر بندری و تجاری، به طور سنتی مهاجرپذیر بوده و این ویژگی، بستری برای شکلگیری جامعهای متنوع و در عین حال همگرا فراهم کرده است.
ب: تحلیل عوامل توسعهای و اعتمادسازی در همگرایی اجتماعی
1. عدم دور افتادگی و رها شدگی از مناسبات سیاسی و فرهنگی
این عامل به “مشارکت سیاسی”1 و “شمول فرهنگی”2 اشاره دارد. وقتی اقوام مختلف احساس کنند که در فرآیندهای تصمیمگیری سیاسی کشور و استان سهمی دارند و فرهنگ، زبان، و سنتهای آنها نادیده گرفته نشده یا سرکوب نمیشود، حس تعلق و وفاداری آنها به سیستم افزایش مییابد.
· دور افتادگی سیاسی: به معنای عدم دسترسی به مراکز قدرت، نادیده گرفته شدن در انتصابات، یا عدم وجود نمایندگی کافی در نهادهای محلی و ملی است. این میتواند منجر به احساس بیگانگی، محرومیت و حتی طغیان شود.
· رها شدگی فرهنگی: به معنای عدم حمایت از میراث فرهنگی، زبان، یا هویت یک قوم است. وقتی فرهنگ یک گروه به حاشیه رانده شود، اعضای آن گروه احساس میکنند که هویتشان مورد احترام نیست.
· تأثیر بر همگرایی: مشارکت و شمول، احساس “مالکیت” و “مسئولیت مشترک” را در قبال سرنوشت استان و کشور تقویت میکند و زمینه را برای همکاری بینقومی فراهم میآورد.
2. داشتن سهم اقوام در خدمات دولتی
o این مورد به “برابری در دسترسی به خدمات عمومی”3 تأکید دارد. منظور این است که در استخدامهای دولتی، آموزش و پرورش، بهداشت، و سایر خدمات ارائه شده توسط دولت، اقوام مختلف به صورت عادلانه سهم داشته باشند. این با مفهوم “تبعیض مثبت”4 یا “جبران نابرابریهای تاریخی” در برخی کشورها همپوشانی دارد، اما در اینجا بیشتر به معنای عدم تبعیض منفی است. در این میان وقتی یک قوم احساس کند که فرزندانش نمیتوانند به دلیل هویت قومیشان در دستگاه دولتی استخدام شوند یا به خدمات اولیه دسترسی داشته باشند، این خود عامل نارضایتی و واگرایی خواهد بود. توزیع عادلانه خدمات، حس عدالت را تقویت کرده و اعتماد به دولت را افزایش میدهد.
3. توزیع امکانات بدون در نظر گرفتن نوع مذهب، عدم رفتار سلیقهای در این زمینه
این عامل به “عدم تبعیض مذهبی”5 و “شفافیت در توزیع منابع”6 اشاره دارد. دولت باید در تخصیص بودجه، ساخت و ساز امکانات (مانند مساجد، مدارس، بیمارستانها)، و حمایتهای مالی، مذهب افراد را به عنوان عامل تصمیمگیری در نظر نگیرد. رفتار سلیقهای و تبعیض مذهبی، یکی از جدیترین عوامل شکاف اجتماعی و مانع توسعه است. وقتی یک گروه مذهبی احساس کند که به دلیل مذهبش از امکانات عمومی محروم شده است، زمینه برای نارضایتی، اعتراض و حتی تقابل فراهم میشود.
4. توزیع سمت بر حسب لیاقت و شایستگی در استان
این عامل به “شایستهسالاری”7 و “فرصتهای برابر” در استخدام و ارتقاء8 در مناصب دولتی اشاره دارد. بدین معنا که ملاک انتخاب افراد برای پستهای مدیریتی و اجرایی، توانایی، تجربه و دانش آنها باشد، نه وابستگی قومی، مذهبی یا قبیلهای. وقتی افراد احساس کنند که تنها شایستگی آنها ملاک پیشرفت است، رقابت سالم و سازنده شکل میگیرد و استعدادها شناسایی میشوند. در مقابل، انتصاب افراد بدون شایستگی و بر اساس روابط، حس بیعدالتی، دلسردی و عدم کارایی را در جامعه و به ویژه در میان گروههایی که احساس تبعیض میکنند، ایجاد میکند.
5.
نسبت همگرایی اجتماعی و توسعه: مورد .../ اباذر اشتریمهرجردی و همکاران 142 |
این عامل به “کاهش نابرابریهای منطقهای”9 و “ادغام مهاجران”10 اشاره دارد. در بسیاری از شهرهای مهاجرپذیر مانند بندرعباس، ممکن است تفاوتهایی در سطح درآمد، دسترسی به مسکن، و فرصتهای شغلی میان ساکنان بومی و مهاجران وجود داشته باشد. این شکافها میتوانند به تنشهای اجتماعی منجر شوند. دولت با سیاستگذاریهای مناسب در زمینه توزیع ثروت، فرصتهای شغلی، و مسکن میتواند این نابرابریها را کاهش داده و حس همبستگی میان همه ساکنان را تقویت کند. احساس بیعدالتی در توزیع منابع نیز، یکی از اصلیترین عوامل نارضایتی، اعتراض و واگرایی در هر جامعهای است. وقتی مردم احساس کنند که منابع عمومی به نفع گروه خاصی یا منطقه خاصی مصادره میشود، این میتواند به سرعت به بحرانهای اجتماعی و امنیتی تبدیل شود.
6. توسعه زیرساختها و امکانات معیشتی در بین شهرها و روستاهای استان به صورت برابر و بدون تبعیض
این عامل بر “عدالت فضایی” و “توسعه متوازن منطقهای”11 تأکید دارد. منظور این است که سرمایهگذاری در زیرساختها (مانند راه، آب، برق، اینترنت) و امکانات معیشتی (مانند بیمارستان، مدرسه، بازار، مراکز فرهنگی) باید به صورت عادلانه در تمام نقاط استان، اعم از شهری و روستایی، توزیع شود و قومیت یا مذهب ساکنان ملاک قرار نگیرد. نابرابری در توزیع امکانات، به ویژه میان مرکز و پیرامون یا مناطق برخوردار و محروم، میتواند منجر به مهاجرتهای ناخواسته، تمرکزگرایی و نارضایتی مناطق محروم شود. توسعه برابر، حس تعلق به استان را در تمام ساکنان تقویت کرده و از ایجاد “بحران هویت مکانی” جلوگیری میکند. تکرار این موضوع نشاندهنده اهمیت حیاتی آن است. اگر گروههای قومی یا مذهبی خاصی احساس کنند که مناطق آنها به عمد از توسعه عقب ماندهاند، این میتواند به نارضایتی عمیق و واگرایی منجر شود.
7. توجه بر عدالت بهداشتی-خدمات درمانی در منطقه
این عامل به “برابری در دسترسی به خدمات بهداشتی و درمانی”12 اشاره دارد. حق دسترسی به خدمات درمانی با کیفیت، یک حق اساسی بشر است. اگر گروههایی از مردم به دلیل موقعیت جغرافیایی، قومیت، یا وضعیت اقتصادی از این حق محروم شوند، این نابرابری میتواند سلامت و کیفیت زندگی آنها را به خطر اندازد. بر همین اساس عدالت در سلامت، حس برابری و ارزش انسانی را در میان همه شهروندان تقویت میکند. بیماری و ناتوانی، بار سنگینی بر خانوادهها تحمیل میکند؛ اگر دولت در این زمینه حمایت عادلانهای ارائه دهد، اعتماد عمومی افزایش مییابد.
8. برقراری و ایجاد توسعه یکسان میان شهرهای مرکز و پیرامون استان
این مورد، باز هم بر “عدالت فضایی” تأکید میکند و به طور خاص به رابطه بین “شهر مادر” (بندرعباس) و شهرهای کوچکتر یا حاشیهای استان میپردازد. بسیاری از استانها با پدیده “قطب رشد” مواجه هستند که منجر به تمرکز امکانات و جمعیت در مرکز میشود. این عامل به لزوم توزیع متوازن توسعه در کل جغرافیای استان اشاره دارد. بر همین اساس توسعه نامتوازن میتواند به پدیده “حاشیهنشینی”13 در شهرهای کوچکتر و روستاهای پیرامونی منجر شود که خود منبع نارضایتی و احساس عدم تعلق است. توسعه یکسان، حس مالکیت جمعی بر توسعه استان را تقویت میکند.
9. توسعه متوازن بر اساس منافع جمعی
تکرار این مفهوم برای آن است که این یک اصل کلیدی است که رویکرد “توسعه برای همه”14 را مطرح میکند، نه توسعه برای گروهی خاص یا منطقهای خاص. منافع جمعی به معنای رشد اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است که به نفع اکثریت جامعه باشد و نه تنها یک اقلیت. وقتی پروژههای توسعهای بر اساس منافع جمعی تعریف و اجرا شوند، گروههای مختلف احساس میکنند که از این توسعه سود میبرند و به همین دلیل، حاضر به همکاری و مشارکت میشوند.
نسبت همگرایی اجتماعی و توسعه: مورد .../ اباذر اشتریمهرجردی و همکاران 143 |
این مورد به “رویکرد چندبعدی به فقر و محرومیت”15 اشاره دارد. محرومیت تنها اقتصادی نیست، بلکه میتواند شامل محرومیت از آموزش، بهداشت، مشارکت اجتماعی، و حتی کرامت انسانی باشد. تاکید بر “تعادل میان توسعه روستایی و شهر” نیز باز هم به عدالت فضایی و جلوگیری از شکافهای شهری-روستایی میپردازد. محرومیت، ریشه بسیاری از نارضایتیها و شکافهاست. با حل ریشهای محرومیتها، به ویژه در مناطق روستایی و مناطق کمتر توسعهیافته شهری، حس امید و برابری تقویت شده و زمینه برای همگرایی فراهم میآید.
11. ایجاد اعتماد میان مردم و دولت و حل بدبینیها
این عامل، یک “عامل فرامحوری”16 و بنیادین است که موفقیت تمام عوامل دیگر به آن وابسته است. “اعتماد اجتماعی”17 و “اعتماد نهادی”18 پایههای اصلی یک جامعه باثبات و همگرا هستند. این اعتماد از طریق شفافیت، پاسخگویی، اجرای عدالت، صداقت در وعدهها، و مبارزه با فساد ایجاد میشود. اگر مردم به دولت اعتماد نداشته باشند و نسبت به عملکرد آن بدبین باشند، هیچ یک از برنامههای توسعهای یا سیاستهای عدالتمحور، به نتیجه مطلوب نخواهد رسید. اعتماد، سرمایه اجتماعی است که مشارکت عمومی را تسهیل کرده و تابآوری جامعه را در برابر مشکلات افزایش میدهد.
منابع
1. اشتری مهرجردی، اباذر. تبیین عوامل اجتماعی اخلاق کار (مورد مطالعه: اعضای هیات علمی دانشگاههای شهر تهران)، نشریه صنعت و دانشگاه. شماره 55-56، (1401).
2. نواح، عبدالرضا؛ نبوي، سيد عبدالحسين و حيدري، خيري، (1395)، قوميت و احساس طرد اجتماعي؛ مخاطرات اجتماعي پيش رو (مورد مطالعه؛ قوم عرب شهرستان اهواز)، مجله جامعه شناسي ايران، دوره هفدهم، شمارة 4.
3. رباني، علي و رستگار، ياسر، (1392)، تحليلي بر وضعيت هويت ملي و ابعاد ششگانه آن در بين شهروندان شهر اصفهان، جامعه شناسي كاربردي، سال 24، شماره پياپي 50، شماره دوم.
4. اشتری مهرجردی، اباذر، سالاری، پرویز، اشرفی، پرویز. (1402) صورتبندی مطالعات همگرایی اجتماعی طی سه دهه گذشته، نشریه صنعت و دانشگاه. شماره 59.
5. محمودي، ابوالقاسم ؛ افضلي، رسول؛ ذکي، ياشار و يزدان پناه، کيومرث، (1398)، ارزيابي الگوهاي سياستگذاري و مديريت قومي در ايران، فصلنامه مجلس و راهبرد، سال بيست وششم، شماره نود و نه.
6. نوذری، حسین علی.1376. ضرورت همگرایی جامعه شناسی و تاریخ؛ نگاهی به رابطه نظریه اجتماعی و تاریخ. نشریه تاریخ معاصر ایران، تابستان 1376 – شماره2. ص122-93.
7. بيرو، آلن( 1375 )، "فرهنگ علوم اجتماعي"، ترجمه: باقر ساروخاني، تهران: انتشارات كيهان.
8. رضائیان، علی، وثوقی، منصور، ساروخانی، باقر. مطالعه جامعهشناختی حوزههای همگرایی و واگرایی هویت ملی و هویت قومی (مطالعه موردی: قوم لک). تغییرات اجتماعی - فرهنگی، 16(2)، 18-36. (1398).
9. امینی زاده، سینا، بوستانی، داریوش. (1395). همگرایی و واگرایی هویتهای ملی، مذهبی و جهانی (مطالعه موردی: دانشجویان دانشگاه شهید باهنر کرمان). توسعه اجتماعی، 10(3)، 111-138. (1395).
10. سباصری، احمد، عباسیان، شیرزاد، کریمی، بهروز. (1396). رابطه بین سرمایه اجتماعی و همگرایی قومیتی در استان آذربایجان غربی. فصلنامه مدیریت بحران و وضعیت های اضطراری. 9(34). 115-141. (1396).
11.
نسبت همگرایی اجتماعی و توسعه: مورد .../ اباذر اشتریمهرجردی و همکاران 144 |
12. پورجلالي، محمدرضا، (1395)، نقش توسعه سياسي در همگرايي و واگرايي قومي در ايران (مطالعه موردي: عرب هاي استان خوزستان)، كنگره بين الملي عوم اسلامي و علوم انساني.
13. ترابي، يوسف و مجيدي، يوسفعلي، (1393)، مديريت شکافهاي قومي در کردستان جمهوري اسلامي ايران، فصلنامه پژوهشهاي راهبردي سياست، سال سوم، شماره 11.
14. جهاني، داريوش؛ عزتي، عزت اله و نامي، محمدحسن (1396)، ميزان تاثير مولفه هاي فرهنگي - اجتماعي و اقتصادي بر همگرايي مردم استانهاي کردنشين ايران، مطالعات ملي، دوره 18، شماره 69.
15. سرور، رحیم، موسوی، میرنجف، باقری کشکولی، علی. تحلیل رابطه سرمایه اجتماعی و احساس همگرایی قومی در شهر ارومیه (مطالعة موردی: قوم کرد وترک). فصلنامه علمی و پژوهشی نگرشهای نو در جغرافیای انسانی.7(1).55-68. (1393).
16. سیده رویا ، بارسلطان،1394،بررسی عوامل موثر بر همگرایی قومیتها با تاکید بر ساختار امنیت کشور ایران،(1394).
17. سيفاللهي، سيفاله و حافظ اميني، حميرا، (1388)، برنامه هاي توسعه اقتصادي - اجتماعي وتاثير آن بر واگرايي و همگرايي گروههاي قومي در ايران، پژوهش نامه علوم اجتماعي، سال سوم، شماره دوم.
18. عزيزي، پروانه و آذرکمند، رزا، (1390)، بررسي عوامل واگرايي قوم بلوچ و تأثير آن بر امنيت کشور. همايش ملي شهرهاي مرزي و امنيت؛ چالشها و
رهيافتها، دانشگاه سيستان و بلوچستان، زاهدان.
19. قاصد، مهدي؛ زنجاني، حبيبالله و کلدي، عليرضا، (1398)، بررسي عوامل سياسي- اجتماعي مؤثر در همگراييهاي قومي (مطالعهي موردي: قوميتهاي شهرستان اروميه)، مطالعات جامعه شناختي شهري، دوره 9، شماره 30.
20. متقی، افشین، حیدری، جهانگیر، و نیکجو، ایرج. (1396). مدلسازی همگرایی قومی بر اساس نیازسنجی مدیران سیاسی و مطالبات شناسی اقوام (مطالعه موردی: استان کردستان). پژوهشهای جغرافیای انسانی (پژوهش های جغرافیایی)49، (1396).
21. میرلطفی، محمودرضا، علویزاده، سیدامیرمحمد، هدایتی امین، خورشید. بررسی انسجام اجتماعی در حفظ امنیت مرزی با تأکید بر تنوع قومی ـ مذهبی مطالعه
نسبت همگرایی اجتماعی و توسعه: مورد .../ اباذر اشتریمهرجردی و همکاران 145 |
22. نقدی، اسداله، احمدی، امید علی، سلطانی عزت، محمود. بررسی جامعهشناختی میزان همگرایی قومیتهای (فارس، ترک، لر) استان همدان. تحلیل اجتماعی نظم و نابرابری اجتماعی.7(1).131-154. (1394).
[1] . Political Participation
[2] . Cultural Inclusion
[3] . Equity in Access to Public Services
[4] .Affirmative Action
[5] . Non-Discrimination on Religious Grounds
[6] . Transparency in Resource Distribution
[7] . Meritocracy
[8] . Equal Opportunities in Employment and Promotion
[9] . Reducing Regional Inequalities
[10] . Integration of Migrants
[11] . Balanced Regional Development
[12] . Equity in Healthcare Access
[13] . Marginalization
[14] . Development for All
[15] . Multidimensional Approach to Poverty and Deprivation
[16] . Meta-Factor
[17] . Social Trust
[18] . Institutional Trust