دفاتر انتقال فناوری دانشگاهی در ایران؛ بررسی ساختار و تجلیات نهادی در نظام ملی نوآوری: مطالعه موردی دانشگاه خلیج فارس
محورهای موضوعی : تخصصی
حمید حیدری
1
,
فاطمه اسکندری
2
*
,
سید رضا میرزایی دورکی
3
1 - استادیار گروه مطالعات علم و فناوری، مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی؛ تهران، ایران.
2 - دانشجوی دکتری سیاستگذاری علم و فناوری، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران
3 - دانشجوی دکتری مطالعات نوآوری و توسعه فناوریهای راهبردی، مؤسسه تحقیقات سیاست علمی کشور، تهران، ایران
کلید واژه: دفاتر انتقال فناوری دانشگاهی, نظام ملی نوآوری, تجلیات نهادی, جامعهشناسی نوآوری, تجاریسازی پژوهش و فناوری, دانشگاه خلیج فارس,
چکیده مقاله :
دفاتر انتقال فناوری دانشگاهی (TTOs)، به عنوان واسطههای نهادی حیاتی در معماری نظام ملی نوآوری، نقش محوری در پیوند پویا میان دانشگاه و صنعت و تسهیل تجاریسازی دانش ایفا میکنند. این مقاله با هدف تبیین ساختار و تحلیل تجلیات نهادی دفاتر انتقال فناوری در بستر جامعهشناختی ایران و با تمرکز ویژه بر مطالعه موردی دانشگاه خلیج فارس، به بررسی عملکردها، چالشها و فرصتهای این نهادهای نوپا میپردازد. چارچوب نظری پژوهش، ابعاد عملیاتی دفاتر را در چهار دسته محوری، توسعهای، حمایتی و شبکهای طبقهبندی میکند. این مطالعه کیفی، دادهها را با رویکرد تحلیل مضمون و از طریق گردآوری اسناد، گزارشهای رسمی و بررسی تطبیقی تجربههای بینالمللی (نمونه انجمن نتوال ایتالیا) به دست آورده است. یافتهها نشان میدهد که دفتر انتقال فناوری دانشگاه خلیج فارس، گرچه در حوزههایی نظیر آموزش تخصصی، ثبت اختراع و ایجاد ارتباط با صنعت اقدامات قابل تقدیری داشته، اما در ابعاد کلیدی مانند ساختار حکمرانی، منابع انسانی متخصص، ظرفیتهای شبکهسازی و بنیههای مالی با محدودیتهای ساختاری جدی مواجه است. بررسی تطبیقی با تجربه ایتالیا تأکید میکند که پایداری و کارآمدی دفاتر انتقال فناوری دانشگاهی، مستقیماً به سیاستهای ملی همراستا، نهادهای میانجی تخصصی، استانداردهای اجرایی شفاف و حمایتهای ساختاری و حقوقی مستمر وابسته است. در نهایت، این مقاله با ارائه پیشنهاداتی سیاستی نظیر تقویت زیرساختهای حکمرانی، توسعه ابزارهای حقوقی و مالی نوین، و ارتقای جایگاه شبکهای دفاتر در زیستبوم نوآوری، به غنیسازی ادبیات نظری در حوزه جامعهشناسی نوآوری و ارائه توصیههای کاربردی برای سیاستگذاران آموزش عالی و نوآوری کشور کمک شایانی میکند
University Technology Transfer Offices (TTOs) have emerged as pivotal institutional intermediaries in national innovation systems, facilitating dynamic linkages between academia and industry while supporting the commercialization of research outputs. This study examines the organizational structure and institutional manifestations of TTOs in Iran, with a focus on the case of Persian Gulf University. Using a conceptual framework that categorizes TTO functions into core, developmental, supportive, and networking dimensions, the study employed a qualitative design, drawing on document analysis, official reports, and semi-structured interviews with key stakeholders. Comparative analysis was conducted with international experiences, particularly the Italian NetVal network. Findings reveal that while the TTO at Persian Gulf University has made progress in training, patent registration, and industry outreach, it faces structural challenges in governance, professional human resources, financial sustainability, and networking capacity. The Italian case underscores the necessity of coherent national policies, specialized intermediary institutions, transparent standards, and continuous structural and legal support to ensure the effectiveness of TTOs. The study concludes with policy recommendations to strengthen governance infrastructures, develop legal and financial instruments, and enhance the networking role of TTOs within Iran’s innovation ecosystem
8 مآخذ
آراستی، محمدرضا. (1394). بررسی نظاممند تعامل دانشگاه و صنعت در ایران. تهران: انتشارات دانشگاه صنعتی شریف.
اسکویی، فاطمه، موحد محمدی، حمید، علامه بیگی، امیر، و پارسانژاد، محمدرضا. (1397). نقش دفاتر انتقال فناوری در تجاریسازی دانش در نظام آموزش عالی کشاورزی ایران. فصلنامه آموزش کشاورزی، 4(2)، 36–55.
امیریفرحآبادی، جعفر، و ابوالقاسمی، محمود. (1401). سهم و نقش حکمرانی دانشگاهی بازارگرا در تحقق کارکردهای دفاتر انتقال فناوری دانشگاهی در آموزش عالی ایران. فصلنامه سیاست علم و فناوری ایران، 14(3)، 37-54.
دهقانپور فراشاه، افسانه، و بابایی، سحر. (1403). شناسایی مؤلفههای حکمرانی توسعه روابط دانشگاه و صنعت در جهت توانمندسازی سرمایه انسانی. فصلنامه علمی دانش حکمرانی، 2(3)، 36-55.
سریزدی، سیده جمیله و همکاران. (1398). ارائه الگوی دانشگاه کارآفرین با رویکرد فراترکیب. مجله آموزش عالی ایران، 11(1)، 67-98.
ستاد راهبری نقشه جامع علمی کشور. (1399). گزارش نظارتی بر اجرای اسناد راهبردی حوزه علم، فناوری و نوآوری. تهران: ستاد راهبری نقشه جامع علمی کشور.
صفدری رنجبر، مصطفی، امینلو، میترا، یعقوبی، مرضیه، علیزاده، علی، و الیاسی، مهدی. (1399). دفاتر انتقال فناوری دانشگاهی: عقلانیتها، اهداف، چالشها و کارکردها (مطالعه موردی دفتر انتقال فناوری دانشگاه علوم پزشکی تهران). فصلنامه مدیریت توسعه فناوری، 8(1)، 153–178.
فکور، بهمن. (1383). تجاریسازی نتایج تحقیقات. فصلنامه رهیافت، 34، 53-58. مرکز تحقیقات سیاستهای علمی کشور.
محسنی، هدیسادات، و شفیعزاده، حمید. (1391). نقش دفاتر انتقال فناوری و دانشگاهها در تجاریسازی دانش. نشریه صنعت و دانشگاه.
مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور. (1398). گزارش وضعیت سیاستهای علم و فناوری ایران. تهران: مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور.
مجلس شورای اسلامی. (1383). قانون برنامه چهارم توسعه جمهوری اسلامی ایران.
محمدهاشمی، زهرا. (1396). ارتباط دانشگاه، صنعت و دولت با تکیه بر نقش نهادهای میانجی (موردپژوهی: کانونهای هماهنگی دانش، صنعت و بازار). رهیافت، 66، 75–88.
نصیری، حسین. (1400). ارتباط دانشگاه با صنعت و جامعه (1): فعالسازی نهادهای واسط. تهران: مرکز پژوهشهای مجلس- معاونت پژوهشهای اجتماعی ـ فرهنگی - دفتر مطالعات آموزش و فرهنگ.
نوذری، مریم، و اسدیفرد، رضا. (1400). عوامل مؤثر بر ظرفیتسازی انتقال فناوری از دانشگاه به صنعت؛ مورد ناحیه نوآوری شریف. فصلنامه سیاست علم و فناوری ایران، 13(4)، 1-25.
وزارت علوم، تحقیقات و فناوری. (1394). برنامه راهبردی پارک و مرکز رشد علم و فناوری خلیج فارس استان بوشهر. تهران: وزارت علوم، تحقیقات و فناوری.
وزارت علوم، تحقیقات و فناوری. (1400). گزارش عملکرد طرح تحول همکاری دانشگاه با جامعه و صنعت. تهران: دفتر ارتباط با جامعه و صنعت.
Algieri, B., Aquino, A., & Succurro, M. (2013). Technology transfer offices and academic spin-off creation: The case of Italy. The Journal of Technology Transfer, 38(4), 382–400. https://doi.org/10.1007/s10961-012-9267-4
Anderson, T. R., Daim, T. U., & Lavoie, F. F. (2007). Measuring the efficiency of university technology transfer. Technovation, 27(5–6), 306–318. https://doi.org/10.1016/j.technovation.2006.09.003
AUTM. (2021). AUTM U.S. Licensing Activity Survey: FY 2020 Summary. Association of University Technology Managers. https://autm.net/AUTM/media/Surveys-Tools/Documents/AUTM_FY2020_Licensing_Survey.pdf
Baldini, N., Grimaldi, R., & Sobrero, M. (2006). Institutional changes and the commercialization of academic knowledge: A study of Italian universities’ patenting activities between 1965 and 2002. Research Policy, 35(4), 518–532. https://doi.org/10.1016/j.respol.2006.01.014
Balderi, C., Butelli, P., Conti, G., Di Minin, A., & Piccaluga, A. (2007). Towards an Italian way of public research valorisation. R&D Management Conference, Bremen, Germany. https://citeseerx.ist.psu.edu/document?repid=rep1&type=pdf&doi=fdde108db6874d1ac48cbd7cd2e7c7c8dcb32ad9
Bandarian, R. (2005). Technology commercialization: A case study approach. Technovation, 25(3), 339–347. https://doi.org/10.1016/j.technovation.2003.08.002
Bandarian, R. (2005). Enablers of commercialization in research organizations. Proceedings of International Management Conference 2005, Sharif University of Technology.
Bozeman, B., Rimes, H., & Youtie, J. (2015). The evolving state-of-the-art in technology transfer research: Revisiting the contingent effectiveness model. Research Policy, 44(1), 34–49. https://doi.org/10.1016/j.respol.2014.06.008
Bradley, S. R., Hayter, C. S., & Link, A. N. (2013). Models and methods of university technology transfer. Foundations and Trends® in Entrepreneurship, 9(6), 571–650. https://doi.org/10.1561/0300000048
Caldera, A., & Debande, O. (2010). Performance of Spanish universities in technology transfer: An empirical analysis. Research Policy, 39(9), 1160–1173. https://doi.org/10.1016/j.respol.2010.06.010
Capart, G., & Sandelin, J. (2004). Models of, and missions for, transfer offices from public research organizations. http://otl.stanford.edu/documents/JSMissionsModelsPaper-1.pdf
Cooper, R. G. (2001). Winning at new products: Accelerating the process from idea to launch. Basic Books.
Creswell, J. W., & Poth, C. N. (2018). Qualitative inquiry and research design: Choosing among five approaches (4th ed.). SAGE.
D’Amico, A., Abbate, T., & Coppolino, R. (2012). The contribution of university to territorial development: The role of Technology Transfer Office. Proceedings of the XXVI Convegno Annuale di Sinergie, 1–8.
Elo, S., & Kyngäs, H. (2008). The qualitative content analysis process. Journal of Advanced Nursing, 62(1), 107–115. https://doi.org/10.1111/j.1365-2648.2007.04569.x
Etzkowitz, H. (2008). The triple helix: University–industry–government innovation in action. Routledge.
Etzkowitz, H., & Leydesdorff, L. (2000). The dynamics of innovation: From national systems and “Mode 2” to a triple helix of university–industry–government relations. Research Policy, 29(2), 109–123. https://doi.org/10.1016/S0048-7333(99)00055-4
Goldsmith, R. (2003). Model of commercialization. Retrieved from http://asbdc.ualr.edu/technology/commercialization/the_model.asp
Goldsmith, R. (2003). Technology transfer and commercialization: A primer. McGraw-Hill.
Guest, G., Namey, E., & Chen, M. (2020). A simple method to assess and report thematic saturation in qualitative research. PLoS ONE, 15(5), e0232076. https://doi.org/10.1371/journal.pone.0232076
Heritage Dictionary of the English Language. (2021). Commercialization. Houghton Mifflin Harcourt.
Howells, J. (2006). Intermediation and the role of intermediaries in innovation. Research Policy, 35(5), 715–728. https://doi.org/10.1016/j.respol.2006.03.011
Isabelle, D. A. (2004). S&T commercialization of federal research laboratories and university research. Carleton University.
Kotler, P. (1994). Marketing management: Analysis, planning, implementation, and control (8th ed.). Prentice-Hall.
Lincoln, Y. S., & Guba, E. G. (1985). Naturalistic inquiry. SAGE.
Macho-Stadler, I., Pérez-Castrillo, D., & Veugelers, R. (2007). Licensing of university inventions: The role of a technology transfer office. International Journal of Industrial Organization, 25(3), 483–510. https://doi.org/10.1016/j.ijindorg.2006.08.005
Merriam, S. B., & Tisdell, E. J. (2016). Qualitative research: A guide to design and implementation (4th ed.). Jossey-Bass.
Merriam Webster. (2021). Science; Technology. Merriam Webster, Incorporated.
Mowery, D. C., Nelson, R. R., Sampat, B. N., & Ziedonis, A. A. (2001). The growth of patenting and licensing by US universities: An assessment of the effects of the Bayh-Dole Act of 1980. Research Policy, 30(1), 99–119. https://doi.org/10.1016/S0048-7333(99)00100-6
Muscio, A. (2010). What drives the university use of technology transfer offices? Evidence from Italy. Journal of Technology Transfer, 35(2), 181–202. https://doi.org/10.1007/s10961-009-9121-7
NetVal. (2022). Annual report. https://netval.it/report
OECD. (2011). Technology transfer offices. OECD Publishing. https://doi.org/10.1787/9789264113084-en
OECD. (2011). Knowledge transfer and policies. OECD Publishing.
OECD. (2011). Fostering innovation and transfer of technology. OECD Publishing.
OECD. (2013). Commercialising public research: New trends and strategies. OECD Publishing. https://doi.org/10.1787/9789264193321-en
Patton, M. Q. (2015). Qualitative research & evaluation methods (4th ed.). SAGE.
Piccaluga, A., Conti, G., Balderi, C., & Granieri, M. (2009). ‘And yet it does move!’ University patenting and licensing in Italy; differences and similarities in the management of technology transfer activities at European level. In University patenting and licensing in Italy.
Ranga, L., Debackere, K., & Van Looy, B. (2003). Entrepreneurial universities and the dynamics of academic knowledge production: A case study of basic vs. applied research in Belgium. Scientometrics, 58(2), 301–320. https://doi.org/10.1023/A:1026279528058
Ranga, M., & Etzkowitz, H. (2013). Triple helix systems: An analytical framework for innovation policy and practice in the knowledge society. Industry and Higher Education, 27(4), 237–262. https://doi.org/10.5367/ihe.2013.0165
Rasmussen, E., Moen, Ø., & Gulbrandsen, M. (2006). Initiatives to promote commercialization of university knowledge. Technovation, 26(4), 518–533. https://doi.org/10.1016/j.technovation.2004.11.003
Saldaña, J. (2016). The coding manual for qualitative researchers (3rd ed.). SAGE.
Siegel, D. S., Waldman, D. A., & Link, A. N. (2003). Commercial knowledge transfers from universities to firms: Improving the effectiveness of university–industry collaboration. The Journal of High Technology Management Research, 14(1), 111–133. https://doi.org/10.1016/S1047-8310(03)00007-5
Siegel, D. S., Waldman, D., & Link, A. N. (2003). Assessing the impact of organizational practices on the relative productivity of university technology transfer offices: An exploratory study. Research Policy, 32(1), 27–48. https://doi.org/10.1016/S0048-7333(01)00196-2
Siegel, D. S., Waldman, D. A., Atwater, L. E., & Link, A. N. (2003). Commercial knowledge transfers from universities to firms: Improving the effectiveness of university–industry collaboration. The Journal of High Technology Management Research, 14(1), 111–133.
Siegel, D. S., & Wright, M. (2015). Academic entrepreneurship: Time for a rethink? British Journal of Management, 26(4), 582–595. https://doi.org/10.1111/1467-8551.12116
Štemberková, R., Škodová-Parmová, D., Marešová, P., & Očko, P. (2021). Technology transfer as the third role of universities & national platform in the Czech Republic.
Thanh Huyen, D. (2009). Commercialization of technological innovations. Journal of Science and Technology Policy Management, 1(1), 45–58.
Thursby, J. G., Jensen, R. A., & Thursby, M. C. (2001). Objectives, characteristics and outcomes of university licensing: A survey of major US universities. Journal of Technology Transfer, 26(1–2), 59–72. https://doi.org/10.1023/A:1007884111883
Toole, A. A., & Czarnitzki, D. (2007). Biomedical academic entrepreneurship through the SBIR program. Journal of Economic Behavior & Organization, 63(4), 716–738. https://doi.org/10.1016/j.jebo.2006.05.012
Weckowska, D. M. (2015). Learning in university technology transfer offices: Transactions-focused and relations-focused approaches to commercialization of academic research. Technovation, 41–42, 62–74. https://doi.org/10.1016/j.technovation.2014.11.003
دفاتر انتقال فناوری دانشگاهی در ایران؛ بررسی ساختار و تجلیات نهادی در نظام ملی نوآوری:
مطالعه موردی دانشگاه خلیج فارس
* حمید حیدری ** فاطمه اسکندری *** سیدرضا میزراییدورکی
* استادیار گروه مطالعات علم و فناوری، مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی؛ تهران، ایران.
** دانشجوی دکتری سیاستگذاری علم و فناوری، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران.
*** دانشجوی دکتری مطالعات نوآوری و توسعه فناوریهای راهبردی، مؤسسه تحقیقات سیاست علمی کشور، تهران، ایران.
تاریخ پذیرش: 19/06/1404 تاریخ دریافت: 28/04/1404
چکیده
دفاتر انتقال فناوری دانشگاهی (TTOs)، به عنوان واسطههای نهادی حیاتی در معماری نظام ملی نوآوری، نقش محوری در پیوند پویا میان دانشگاه و صنعت و تسهیل تجاریسازی دانش ایفا میکنند. این مقاله با هدف تبیین ساختار و تحلیل تجلیات نهادی دفاتر انتقال فناوری در بستر جامعهشناختی ایران و با تمرکز ویژه بر مطالعه موردی دانشگاه خلیج فارس، به بررسی عملکردها، چالشها و فرصتهای این نهادهای نوپا میپردازد. چارچوب نظری پژوهش، ابعاد عملیاتی دفاتر را در چهار دسته محوری، توسعهای، حمایتی و شبکهای طبقهبندی میکند. این مطالعه کیفی، دادهها را با رویکرد تحلیل مضمون و از طریق گردآوری اسناد، گزارشهای رسمی و بررسی تطبیقی تجربههای بینالمللی (نمونه انجمن نتوال ایتالیا) به دست آورده است. یافتهها نشان میدهد که دفتر انتقال فناوری دانشگاه خلیج فارس، گرچه در حوزههایی نظیر آموزش تخصصی، ثبت اختراع و ایجاد ارتباط با صنعت اقدامات قابل تقدیری داشته، اما در ابعاد کلیدی مانند ساختار حکمرانی، منابع انسانی متخصص، ظرفیتهای شبکهسازی و بنیههای مالی با محدودیتهای ساختاری جدی مواجه است. بررسی تطبیقی با تجربه ایتالیا تأکید میکند که پایداری و کارآمدی دفاتر انتقال فناوری دانشگاهی، مستقیماً به سیاستهای ملی همراستا، نهادهای میانجی تخصصی، استانداردهای اجرایی شفاف و حمایتهای ساختاری و حقوقی مستمر وابسته است. در نهایت، این مقاله با ارائه پیشنهاداتی سیاستی نظیر تقویت زیرساختهای حکمرانی، توسعه ابزارهای حقوقی و مالی نوین، و ارتقای جایگاه شبکهای دفاتر در زیستبوم نوآوری، به غنیسازی ادبیات نظری در حوزه جامعهشناسی نوآوری و ارائه توصیههای کاربردی برای سیاستگذاران آموزش عالی و نوآوری کشور کمک شایانی میکند.
واژههای کلیدی: دفاتر انتقال فناوری دانشگاهی، نظام ملی نوآوری، تجلیات نهادی، جامعهشناسی نوآوری، تجاریسازی پژوهش و فناوری، دانشگاه خلیج فارس.
نوع مقاله: علمی
نویسنده عهدهدار مکاتبات: فاطمه اسکندری Shahrzad.eskandari@yahoo.com
چکیده
|
در دوران معاصر، دانشگاهها از مأموریتهای سنتی آموزش و پژوهش فراتر رفته و به بازیگران محوری در توسعه اقتـصادی و اجتـماعی کشـورها بدل شـدهاند. تجاریسازی پژوهش یا فرآیند تبدیل یافتههای تحقیقاتی به محصولات، خدمات و رویههای کاربردی، عنصری حیاتی است که میتواند جایگاه دانشگاه را در نظام نوآوری تقویت کرده و منافع متعددی برای دانشگاه، صنعت و جامعه به ارمغان آورد. این فرآیند به عنوان یکی از راهکارهای نوین تأمین مالی دانشگاهها نیز مطرح است؛ چرا که کاهش بودجههای دولتی و رقابت فزاینده برای جذب منابع پژوهشی، مؤسسات آموزش عالی را به سمت تنوعبخشی درآمدها و افزایش درآمدهای اختصاصی سوق داده است [1]. درآمدهای حاصل از اعطای مجوز بهرهبرداری از پتنتها، قراردادهای تحقیق و توسعه با صنعت و تأسیس شرکتهای زایشی1، میتواند بخشی از هزینههای پژوهشی و زیرساختی دانشگاه را پوشش داده و پایداری مالی آنها را تضمین کند.
دفاتر انتقال فناوری دانشگاهی در ایران؛ بررسی.../ فاطمه اسکندری و همکاران 96 |
با شکلگیری رویکرد «مارپیچ سهگانه» و تولد مفهوم دانشگاه کارآفرین، دفاتر انتقال فناوری (TTOs)4، بهعنوان بازیگران نهادی کلیدی در نظام نوآوری ظهور یافتند. این دفاتر، که در ادبیات فارسی غالباً با عناوینی نظیر «دفاتر ارتباط با صنعت»5، «دفاتر تجاریسازی فناوری»6 یا «دفاتر حمایت از مالکیت فکری»7 نیز شناخته میشوند، جایگاهی فراتر از یک واحد اداری صرف در دانشگاه ایفا کرده و به موتور محرکه تبدیل دستاوردهای تحقیقاتی به ارزش اقتصادی تبدیل شدهاند [6]. به عبارت دیگر، دفاتر انتقال فناوری با تولید مجموعهای از فعالیتها نظیر واسطهگری و شبکهسازی [5]، مدیریت مالکیت فکری [7]، حمایت از کارآفرینی دانشگاهی [8] و تسهیل فرآیند تحقیق و توسعه مشترک [9]، موقعیتی راهبردی در تسریع حرکت ایدهها از آزمایشگاه به بازار در نظام نوآوری کسب کردهاند. بررسیهای تجربی نیز نشان داده است که اثربخشی دفاتر انتقال فناوری همبستگی مستقیمی با افزایش تعداد پتنتهای ثبتشده، قراردادهای صنعتی و شرکتهای زایشی دارد [10].
با توجه به جایگاه راهبردی دفاتر انتقال فناوری در نظام نوآوری دانشگاهی، کشور ایران نیز طی دو دهه گذشته تلاش کرده است این نهادهای واسط را به عنوان یکی از ستونهای سیاست علم و فناوری خود تثبیت کند. نخستین اقدام رسمی در این زمینه، مصوبه برنامه چهارم توسعه کشور (۱۳۸۳) بود که «ایجاد و توسعه نهادهای میانجی فناوری» را بهمنظور ارتقای ظرفیتهای نوآوری دانشگاهها در دستور کار قرار داد. در پی آن، برنامه پنجم توسعه (۱۳۹۴) با تأکید صریح بر راهاندازی و حمایت از دفاتر انتقال فناوری در دانشگاهها، آییننامههای اجرایی لازم را در سیاستهای علم و فناوری گنجاند.
نتیجه این سیاستهای مبتنی بر نهادسازی، رشد قابلتوجه تعداد دفاتر انتقال فناوری در دانشگاههای دولتی ایران بود؛ به طوری که از آغاز برنامه چهارم توسعه (کمتر از پنج دفتر) تا پایان برنامه پنجم، شمار این دفاتر به بیش از چهل دفتر افزایش یافت [11]. این جهش ۸۰۰ درصدی، پیش از همه نشانگر تعهد سیاستگذار به توسعه زیرساختهای تجاریسازی پژوهش بود و توانست ظرفیت اولیهای برای شبکهسازی و اشتراکگذاری تجربیات میان دانشگاهها فراهم آورد.
با وجود این، بررسیهای میدانی و اسنادی حاکی است که توسعه کمی دفاتر انتقال فناوری در ایران با محدودیتهای ساختاری و نهادی نیز همراه بوده است. نخست آنکه بسیاری از دفاتر تازهتأسیس از نظر نیروی انسانی متخصص و زیرساختهای مالی-اداری با ضعفهای جدی مواجهاند و هنوز نتوانستهاند مجموعه کاملی از ابعاد عملیاتی تعریفشده در چارچوبهای بینالمللی را اجرا کنند [12]. دوم اینکه، فقدان نظام پایش و ارزیابی منسجم باعث شده است اطلاعات دقیقی از اثربخشی این دفاتر در زمینههای ثبت اختراع، عقد قرارداد صنعتی یا تاسیس شرکتهای زایشی در دست نباشد. بنابراین، برای دستیابی به اثربخشی مطلوب، لازم است علاوه بر تقویت منابع انسانی و ایجاد سازوکارهای ارزیابی مستمر، چارچوبهای تحلیلی یکپارچهای تدوین شود که مسیر تجلیات کیفی دفاتر انتقال فناوری را در کشور نظارت و هدایت نماید.
دفاتر انتقال فناوری دانشگاهی در ایران؛ بررسی .../ فاطمه اسکندری و همکاران 97 |
دفاتر انتقال فناوری دانشگاهی در ایران؛ بررسی .../ فاطمه اسکندری و همکاران 97 |
هدف این پژوهش ارائه یک چارچوب مفهومی جامع برای تحلیل ساختار و ابعاد عملیاتی دفاتر انتقال فناوری در دانشگاههای ایران و ارزیابی تطبیقی آن چارچوب با تجلیات نهادی دفتر انتقال فناوری دانشگاه خلیج فارس است. با تدوین و آزمون این چارچوب، انتظار میرود بتوان نقاط قوت و ضعف ساختاری و ابعاد عملیاتی دفاتر انتقال فناوری را در محیط بومی کشور شناسایی نمود و پیشنهادهای سیاستی و مدیریتی متناسب ارائه کرد. در راستای تحقق این هدف، این مطالعه به دو سؤال اصلی پاسخ میدهد:
ابعاد ساختاری و عملیاتی اصلی دفاتر انتقال فناوری که در ادبیات بینالمللی (نظیر گزارشهای AUTM و OECD) و مطالعات داخلی مطرح شدهاند، کدامند؟
تجلیات نهادی و میزان تحقق ابعاد عملیاتی مذکور در دفتر انتقال فناوری (دفتر مالکیت فکری) دانشگاه خلیج فارس چگونه است؟
2- مبانی نظری و پیشینه پژوهش
1-2- تجاریسازی پژوهش و فناوری: مفاهیم، تعاریف و رویکردها
در ادبیات سیاستگذاری علم و فناوری، «تجاریسازی8» مفهومی چندوجهی توصیف شده که بر فرآیند تبدیل نتایج پژوهش به محصولات، خدمات یا فرآیندهای قابل عرضه در بازار تمرکز دارد. از منظر لغوی، این واژه در فرهنگ آمریکایی هریتیج9 به معنای «بهرهگیری از روشهای کسبوکار به منظور کسب سود» و در دیکشنری لغتنامه کمبریج ادونس لرنرز10 به معنی «سازماندهی چیزی برای کسب سود» تعریف شده است [13، 14]. با این حال، در مباحث دانشگاهی و مدیریت فناوری، تجاریسازی پژوهش گاهی مترادف با انتقال فناوری، کارآفرینی دانشگاهی یا ایجاد شرکتهای زایشی فرض میشود؛ لذا ارائه تعریف دقیق و تفکیک آن از مفاهیم همخانواده اهمیت دارد [15]. در جدول1 تحلیل مفهومی، چهار محور کلیدی در تمایز این اصطلاحات قابل شناسایی است:
جدول1. تمایز مفهومی و کارکردی مفاهیم کلیدی در حوزه تجاریسازی پژوهش و فناوری
مفهوم | توضیح و تمایز مفهومی | منبع |
علم و فناوری | «علم» بر جنبه دانش نظری تأکید دارد، در حالی که «فناوری» بر کاربردیسازی و بهکارگیری دانش متمرکز است. | [16] |
تحقیق و تحقیق و توسعه | واژه «تحقیق» بر جنبه تولید دانش جدید تأکید میکند، اما «تحقیق و توسعه» توأمان پژوهش و کاربرد در بخش صنعت را میرساند. | [17] |
نوآوری | این اصطلاح معمولاً به خلق ایدهها یا روشهای جدید اشاره دارد که ممکن است در قالب محصول یا فرآیندی نوآورانه عرضه شوند. | [18] |
انتقال فناوری | فرایندی که دانش یا فناوری از یک نهاد (دانشگاهی یا تحقیقاتی) به نهاد دیگر (صنعت، بازار یا کارآفرینان) منتقل شود. | [19] |
علاوه بر تعریف واژگانی، سه رویکرد اصلی در توصیف تجاریسازی فناوری در منابع مدیریت فناوری برجسته شده است:
زنجیره ارزشافزایی کامل: تجاریسازی بهعنوان مجموعهای پیوسته از خلق ایده تا فروش و استفاده توسط مشتری نهایی تلقی میشود که فرآیند توسعه محصول را از مفهوم اولیه تا عرضه در بازار پوشش میدهد [18، 19].
دفاتر انتقال فناوری دانشگاهی در ایران؛ بررسی.../ فاطمه اسکندری و همکاران 98 |
مرحله نهایی توسعه محصول: این دیدگاه، تجاریسازی را بهعنوان آخرین مرحله چرخه توسعه محصول جدید میداند، جایی که تصمیمگیری درباره زمان، مکان، شیوه و مخاطب عرضه محصول صورت میگیرد [23].
دفاتر انتقال فناوری دانشگاهی در ایران؛ بررسی.../ فاطمه اسکندری و همکاران 98 |
تجاریسازی پژوهش از منظر نظریهپردازان مختلف، رویکردها و برداشتهای متنوعی را در بر میگیرد. یکی از تقسیمبندیهای پرکاربرد در ادبیات این حوزه، طبقهبندی تجاریسازی به سه رویکرد «زنجیرهای12»، «انتقالی13» و «مرحلهای14» است که هر یک بر بُعد خاصی از فرآیند تبدیل دانش علمی به ارزش اقتصادی تأکید دارد [17، 18، 23، 20].
رویکرد زنجیرهای: این دیدگاه تجاریسازی را بهمثابه زنجیرهای از فعالیتهای پیوسته میداند که از خلق ایده و توسعه فناوری آغاز میشود و با ورود محصول یا خدمت نهایی به بازار پایان میپذیرد. در این فرایند، مراحل مختلف تحقیق، توسعه، نمونهسازی، تست بازار و ورود به بازار، بهطور منطقی و خطی به هم متصلاند. این دیدگاه در اسناد بینالمللی سازمان توسعه و همکاری اقتصادی نیز برای توصیف فرآیند نوآوری استفاده شده است [21].
رویکرد انتقالی: در این رویکرد، تأکید بر نقش دفاتر انتقال فناوری و نهادهای میانجی در انتقال نتایج پژوهش از نهاد تولید دانش (مانند دانشگاه) به نهاد مصرفکننده دانش (مانند صنعت) است. این دیدگاه، تجاریسازی را برابر با «انتقال فناوری» در نظر میگیرد و تمرکز آن بر جریان انتقال دانش، توافقهای لیسانس، پتنت و قراردادهای همکاری مشترک است [22، 17].
رویکرد مرحلهای: این دیدگاه مبتنی بر اصول مدیریت بازاریابی و توسعه محصول است و تجاریسازی را به عنوان آخرین مرحله در چرخه توسعه محصول جدید مینگرد. در این فرایند، محصول از مراحل شناسایی نیاز بازار، توسعه مفهومی، نمونهسازی، تست فنی و اقتصادی، تا زمان معرفی نهایی به بازار عبور میکند [23، 24].
هر یک از این رویکردها میتواند متناسب با شرایط نهادی، ظرفیتهای فناورانه، و نوع نوآوری مورد استفاده قرار گیرد. همچنین این رویکردها، چارچوب مفهومی لازم برای تحلیل ساختارها، کارکردها و مأموریت دفاتر انتقال فناوری را فراهم میآورند.
2-2- تعامل دانشگاه و صنعت در ایران: سیر تاریخی و ساختار نهادی
دفاتر انتقال فناوری دانشگاهی در ایران؛ بررسی .../ فاطمه اسکندری و همکاران 99 |
از سوی دیگر، تحول در جایگاه علم، فناوری و نوآوری در سیاستهای کلان توسعهای ایران، بهویژه از برنامه چهارم توسعه به بعد، نقش مهمی در نهادینهسازی دفاتر انتقال فناوری در دانشگاهها ایفا کرده است. در واقع، سیاستگذاری توسعه فناوری در ایران از دهه ۱۳۸۰ به بعد، بهتدریج از «حمایتهای عام از پژوهش» بهسوی «نظاممندسازی زیرساختهای نوآوری و تجاریسازی» گذار یافته و به ایجاد بسترهای نهادی برای تسهیل تعامل دانشگاه و صنعت منجر شده است. برنامه چهارم توسعه (1384–1388) نخستین سند بالادستی بود که بهصورت رسمی و هدفمند، به تجاریسازی دانش و ارتقای ارتباط دانشگاه و صنعت توجه کرد. بند «الف» ماده 43 این برنامه، دولت را موظف به توسعه فناوریهای نو و حمایت از تجاریسازی نتایج تحقیقاتی نمود. در این دوره، دفاتر ارتباط با صنعت تقویت شدند و ادبیات «توسعه فناوریهای پیشرفته» در اسناد سیاستی گسترش یافت. برنامه پنجم توسعه (1390–1394) بر پایه تجربه برنامه قبلی، تأکید بیشتری بر کارآفرینی دانشگاهی، تقاضامحوری پژوهش و توسعه مراکز رشد و پارکهای علم و فناوری داشت [25]. ماده 16 این برنامه دولت را مکلف ساخت سازوکارهای مؤثری برای افزایش سهم پژوهشهای کاربردی در رشد اقتصادی طراحی کند. در این راستا، تلاشهایی برای شکلگیری نهادهای واسط فناورانه در دانشگاهها آغاز شد. برنامه ششم توسعه (1396–1400) که با نگاه ویژه به اقتصاد دانشبنیان تدوین شد، جهشی در نهادسازی فناورانه رقم زد. ماده 64 این برنامه، توسعه فناوریهای راهبردی، تقویت ارتباط دانشگاه و صنعت، و گسترش دفاتر انتقال فناوری در دانشگاهها را بهصراحت الزامی دانست. در همین بازه، آییننامههایی نظیر آییننامه ارتقای اعضای هیئت علمی با امتیازدهی به تجاریسازی فناوری نیز اجرا شد و معاونت علمی ریاستجمهوری پروژههایی برای الگوسازی دفاتر انتقال فناوری در دانشگاهها تعریف کرد. برنامه هفتم توسعه (1403–1407) نیز با هدف افزایش سهم اقتصاد دانشبنیان به ۷ درصد تولید ناخالص داخلی، بر تقویت زیرساختهای نوآوری دانشگاهی، از جمله دفاتر انتقال فناوری، تأکید کرده است. در سیاستهای کلی ابلاغی این برنامه، توسعه تقاضامحور علوم مهندسی، شکلدهی شبکههای نوآوری، و ارتقای بهرهوری پژوهش در صنعت بهعنوان اهداف کلیدی آمده است.
به طور کلی، تعامل میان دانشگاه و صنعت در ایران را میتوان در قالب یک سیر تاریخی و نهادی چندمرحلهای تحلیل کرد. این سیر تحول، نشاندهنده تغییر نگرشها، سیاستها و ساختارهای حاکمیتی در قبال نقش دانشگاهها در فرآیند توسعه فناورانه و حل مسائل جامعه است. این دورهبندی تاریخی، زمینهساز فهم بهتر ضرورتهای تحول در کارکرد دفاتر انتقال فناوری در دانشگاههای ایران است؛ چراکه با تبیین تحولات نهادی و سیاستی، بستر تحلیل چارچوب مفهومی پژوهش حاضر را فراهم میسازد. در جدول 2 سیر تاریخی تعامل دانشگاه و صنعت در ایران به صورت اجمالی آورده شده است.
دفاتر انتقال فناوری دانشگاهی در ایران؛ بررسی.../ فاطمه اسکندری و همکاران 100 |
دوره تاریخی | زمانبندی | ویژگیهای شاخص |
دوره اول: پیش از انقلاب اسلامی | قبل از 1357 | - الگوی آموزشمحور و نخبگانی - غلبه نگاه سنتی به دانشگاه بهمثابه نهاد آموزشی محض - تعامل غیرساختاریافته با صنعت |
دوره دوم: دوران جنگ و خودکفایی | 1357 تا اوایل دهه 1370 | - تمرکز بر خودکفایی فناورانه - تلاشهای محدود و فردی برای حل مسائل صنعتی - شروع تدریجی شکلگیری گفتمان نیازمحوری |
دوره سوم: نهادسازی اولیه | دهه 1370 | - تأسیس وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - تقویت مأموریت پژوهشی و فناوری دانشگاهها - شکلگیری نهادهای میانی (مراکز رشد، پارکها و دفاتر ارتباط با صنعت) |
دوره چهارم: نهادمندی و سیاستگذاری فعال | دهه 1380 تا 1394 | - تقویت سیاستهای حمایت از شرکتهای دانشبنیان - تشکیل گسترده دفاتر انتقال فناوری و مراکز نوآوری در دانشگاهها
|
دوره پنجم: حلمسئلهگرایی و کارکرد نوآورانه | 1395 تا کنون | - تمرکز بر مأموریتگرایی و نقش اجتماعی دانشگاهها - تقویت نقش دفاتر انتقال فناوری بهعنوان نهاد واسط حرفهای - سیاستگذاری مبتنی بر اثرگذاری اقتصادی و اجتماعی |
3-2- دفاتر انتقال فناوری دانشگاهی
دفاتر انتقال فناوری به عنوان نهادهای واسطهای در بستر دانشگاه، نقشی حیاتی در تسهیل فرآیند انتقال دانش و فناوری از دانشگاه به صنعت ایفا میکنند. این دفاتر بهطور خاص مسئول حمایت از فرآیند تجاریسازی نتایج پژوهشی دانشگاه، مدیریت مالکیت فکری، و برقراری پیوندهای پایدار با بازیگران صنعتی هستند. منشأ اصلی شکلگیری دفاتر انتقال فناوری را میتوان در تحول نقش دانشگاهها از مراکز صرفاً آموزشی به نهادهای مولد نوآوری و کارآفرینی جستجو کرد [6]. به صورت کلی، دفاتر انتقال فناوری در بستر نظام نوآوری کارکردهای متنوعی دارند که مهمترین آنها عبارتاند از: 1) ارزیابی پتانسیل تجاری نتایج پژوهشی؛ 2) حمایت از ثبت اختراعات و مالکیت فکری؛ 3) یافتن متقاضیان صنعتی و انعقاد قراردادهای واگذاری یا لیسانس؛ 4) تسهیل در ایجاد شرکتهای زایشی؛ و 5) ارتقاء ظرفیتهای ارتباطی دانشگاه با زیستبوم نوآوری [26]. با این حال، ادبیات پژوهش در حوزه دفاتر انتقال فناوری، طی دو دهه گذشته طیفی از کارکردهای کلیدی برای این نهادها پیشنهاد داده که هم به نیازهای درونی دانشگاه و هم به الزامات بیرونی نظام نوآوری پاسخ میدهد. این کارکردها بهطور کلی در سه دسته قابل تفکیکاند: (1) کارکردهای فناورانه و مالکیت فکری، (2) کارکردهای شبکهسازی و میانجیگری و (3) کارکردهای توسعه کسبوکار و ارزشآفرینی. در دسته نخست، ثبت اختراعات، حفاظت از حقوق مالکیت فکری، ارزیابی قابلیت تجاری فناوریها، واگذاری لیسانس، و مدیریت قراردادهای همکاری فناورانه از مهمترین فعالیتهایی هستند که پژوهشگرانی چون سیگل15 و همکاران (2003) و ترسبی16 و همکاران (2001) آنها را بهعنوان هسته وظایف دفاتر انتقال فناوری معرفی کردهاند. این فعالیتها بیش از همه به تأکید بر عملکرد حقوقی و فرایندی دفاتر بازمیگردد که بر «نظام ثبت و انتقال» فناوری تمرکز دارد. در دسته دوم، نقشی که دفاتر انتقال فناوری بهعنوان واسطهگر فعال در پیوند میان دانشگاه و صنعت ایفا میکنند، بسیار برجسته است. هاولز (2006) از دفاتر انتقال فناوری بهعنوان نهادهای میانجی یاد میکند که با انجام کارکردهایی چون تسهیل تعاملات شبکهای، جلب سرمایهگذاران، هدایت جلسات مذاکره و اتصال با نهادهای بیرونی (مانند پارکهای علم و فناوری و شرکتهای سرمایهگذاری خطرپذیر) عمل میکنند. این وجه از فعالیت دفاتر انتقال فناوری بهویژه در نظامهای نوآوری شبکهای و باز اهمیت بیشتری یافته است. در دسته سوم، ادبیات جدیدتر به نقش کارآفرینانه و توسعهگرای دفاتر انتقال فناوری پرداختهاند. در این رویکرد، کارکردهایی نظیر آموزش و ظرفیتسازی اعضای هیئتعلمی، شتابدهی به شرکتهای زایشی، توسعه مدلهای کسبوکار و مشاوره در مسیر ارزشآفرینی فناورانه از سوی محققانی همچون راسموسن17 و همکاران (2006) و بردلی18 و همکاران (2013) پیشنهاد شدهاند. این نوع نگاه، دفاتر انتقال فناوری را نه صرفاً بهعنوان یک مجرای حقوقی، بلکه بهمثابه یک نهاد توسعه فناوری تلقی میکند.
دفاتر انتقال فناوری دانشگاهی در ایران؛ بررسی .../ فاطمه اسکندری و همکاران 101 |
دفاتر انتقال فناوری دانشگاهی در ایران؛ بررسی.../ فاطمه اسکندری و همکاران 102 |
دفاتر انتقال فناوری دانشگاهی در ایران؛ بررسی .../ فاطمه اسکندری و همکاران 103 |
جدول 3. دستهبندی تحلیلی کارکردهای دفاتر انتقال فناوری دانشگاهی
دستهبندی کارکردها | شرح کارکردها و مصادیق کلیدی | منابع کلیدی (بینالمللی) | منابع کلیدی (ایرانی) |
مدیریت و حفاظت مالکیت فکری | مدیریت حقوق مالکیت فکری، ثبت و واگذاری پتنت، حمایت از داراییهای فکری، مستندسازی اکتشافات، مذاکره قرارداد لیسانس | [7, 48, 35, 50, 47, 51] |
|
افشای اختراعات و ارزیابی پتانسیل تجاری | تشویق به افشای اختراعات، ارزیابی پتانسیل تجاریسازی، حمایت از افشای یافتههای پژوهشی، ارزیابی کیفیت اختراعات | [7, 47, 35] | [31, 28] |
واسطهگری و تسهیل ارتباط با صنعت | میانجیگری بین دانشگاه و صنعت، ایجاد روابط و شبکهسازی، عقد قراردادهای پژوهشی، شناسایی شرکای صنعتی، تسهیل تعامل چندجانبه | [7, 48, 53, 5] | [27, 29, 28, 32] |
حمایت مالی و تأمین منابع | جذب منابع مالی، حمایت مالی از تحقیقات، تأمین بودجه برای تحقیقات دانشگاهی، تأمین سرمایه اولیه برای شرکتهای زایشی و رشد | [48, 51, 50] | [27, 31] |
حمایت از کارآفرینی و شرکتهای زایشی | حمایت از ایجاد و توسعه شرکتهای زایشی، آموزش کارآفرینان، مشاوره کارآفرینی، حمایت از استارتاپها، بازاریابی فناوری | [48, 49, 50, 53, 5] | [27, 28, 31] |
تحقیقات بازار و شناسایی فرصتها | تحقیق و مطالعه بازار جدید، شناسایی نیازهای صنعت، بازاریابی فناوری و محصولات دانشگاهی، شناسایی فرصتهای توسعه و نوآوری | [53, 5] | [29, 28] |
خدمات حمایتی و مشاورهای | ارائه مشاوره حقوقی، کسبوکاری و ثبت اختراع، برگزاری کارگاهها و آموزش، اطلاعرسانی، پشتیبانی از پژوهشگران | [5, 53] | [27, 29, 31] |
تدوین و اجرای سیاستها و ظرفیتسازی | تدوین سیاستهای دانشگاهی، توسعه ساختارها و زیرساختها، ظرفیتسازی نهادی، بهبود حکمرانی و ساختار حمایتی | [48, 52] | [30, 32] |
ارزیابی، پایش و مدیریت عملکرد | طراحی سیستم ارزیابی و پایش عملکرد، مدیریت تضاد منافع، بازخورد مستمر، استانداردسازی رویهها | [50] | [32, 31] |
4-2- چارچوب مفهومی ارزشآفرینی شبکهای در تجاریسازی پژوهش
دفاتر انتقال فناوری دانشگاهی در ایران؛ بررسی.../ فاطمه اسکندری و همکاران 104 |
دفاتر انتقال فناوری دانشگاهی در ایران؛ بررسی.../ فاطمه اسکندری و همکاران 104 |
یکی از نقاط قوت اکوسیستم نوآوری ایتالیا، شکلگیری انجمن دفاتر انتقال فناوری دانشگاهی ایتالیا یا همان نتوال است؛ انجمنی مستقل و غیرانتفاعی که نقش محوری در همافزایی میان دفاتر انتقال فناوری، دولت، صنعت و سایر ذینفعان ایفا میکند. نتوال ابتدا بهصورت یک شبکه غیررسمی جهت به اشتراکگذاری تجربیات و توسعه رویههای مشترک میان دانشگاههای پیشرو و کمتجربه در حوزه انتقال فناوری ایجاد شد، اما با افزایش نیاز به همکاری و تدوین راهبردهای مشترک، در سال ۲۰۰۷ به یک انجمن رسمی تبدیل شد [37]. اهداف اولیه این شبکه و سپس انجمن نتوال، استانداردسازی فرآیندهای ثبت اختراع و ایجاد شرکتهای زایشی، یکسانسازی ابزارهای حقوقی و تسهیل تبادل اطلاعات و بهترین تجربیات بین دفاتر انتقال فناوری بود [38]. از آنجا که بخش بزرگی از فعالیتهای نتوال در راستای ایجاد شرکتهای زایش است، در شکل 1 به مدل نوآوری منجر به ایجاد شرکتهای زایشی در نتوال اشاره شده است.
دفاتر انتقال فناوری دانشگاهی در ایران؛ بررسی .../ فاطمه اسکندری و همکاران 105 |
شکل 1. مدل نوآوری منجر به ایجاد شرکتهای زایشی [41]
این نهاد اکنون با عضویت اکثریت دانشگاههای ایتالیا، مراکز تحقیقاتی و بازیگران کلیدی صنعت، تبدیل به مهمترین شبکه انتقال فناوری در کشور شده است. نتوال ضمن برخورداری از روابط قوی با وزارت آموزش، دانشگاه و تحقیقات و سایر نهادهای دولتی، بهعنوان واسطهای میان دولت، صنعت، دانشگاه و سرمایهگذاران خطرپذیر عمل میکند و خدمات متنوعی همچون آموزش، مشاوره تخصصی، تسهیل همکاریهای بینالمللی و ایجاد زیرساختهای اطلاعاتی پیشرفته (مانند پلتفرم knowledge-share.eu) ارائه میدهد [44].
شکل 2. مسیرهای مختلف ارزشافزایی از تحقیقات عمومی و دانشگاهی [40]
از منظر مدلهای ارزشآفرینی، نتوال دو مسیر اصلی برای خلق ارزش از تحقیقات دانشگاهی تعریف میکند (شکل 2): اول، توسعه تحقیقوتوسعه مشترک با صنعت و اعطای مجوز یا فروش مالکیت فکری؛ دوم، ایجاد و حمایت از شرکتهای زایشی دانشگاهی که بر اساس دانش غیرقابل ثبت یا غیرصریح، قابلیت بالایی برای نوآوری دارند [40، 41]. در سالهای اخیر، بیش از ۹۷ درصد شرکتهای زایشی دانشگاهی در ایتالیا تحت حمایت این انجمن قرار گرفتهاند و برآوردها حاکی از تأسیس سالانه حدود ۱۱۰ شرکت زایشی با مشارکت مستقیم دانشگاههاست [42]. در شکل 3 فرآیند کاربردی کردن دانش با استفاده از شرکتهای زایشی نمایش داده شده است.
شکل 3. فرآیند کاربردی کردن دانش با استفاده از شرکتهای زایشی [43]
دفاتر انتقال فناوری دانشگاهی در ایران؛ بررسی.../ فاطمه اسکندری و همکاران 106 |
شکل 4. سازوکارهای تبدیل نحقیقات عمومی و دانشگاهی به ایجاد منافع اجتماعی، رقابت صنعتی و رشد اقتصادی مورد توجه نتوال
فعالیتهای نتوال، با تأکید بر آموزش و شبکهسازی، استانداردسازی رویهها، انتشار سالانه گزارشهای ملی و ایجاد بسترهای دیجیتال برای اشتراکگذاری فناوری، به توسعه و ارتقاء ظرفیت انتقال فناوری و کارآفرینی علمی در ایتالیا کمک شایانی کرده است. در جدول 4 مقایسهای بین فعالیتهای نتوال و نمونههای مشابه در دو کشور جمهوری چک و لهستان آورده شده است.
دفاتر انتقال فناوری دانشگاهی در ایران؛ بررسی .../ فاطمه اسکندری و همکاران 107 |
مقایسه بسترهای انتقال فناوری | جمهوری چک22 | لهستان23 | ایتالیا |
---|---|---|---|
سال تاسیس | 2014 | 2015 | 2007 |
تعداد اعضاء | 42 | 73 | 71 |
اعضا مختلط (دانشگاه ها، مراکز تحقیقاتی و نهادهای دیگر) | دارد | ندارد | دارد |
تعداد دانشگاههای عضو | 18 | 57 | 57 |
برگزاری همایش ملی | دارد | دارد | دارد |
برگزاری کارگاه های آموزشی برای متخصصان | دارد | دارد | دارد |
کار گروه های تخصصی | دارد | ندارد | دارد |
اختراعاتی که در آن مؤسسات دانشگاهی مشارکت داشتهاند | سال 2018 - 86 سال 2019 - 112 سال 2020 - 108 | سال 2018 – 1732 سال 2019 – 1845 سال 2020 – 1711 | سال 2018 - 275 سال 2019 - 277 سال 2020 - 294 |
این الگو، با توجه به چالشهای مشابه نظام ملی نوآوری ایران و ایتالیا (مانند ساختار دانشگاهی دولتی، بازار کوچک، ضعف ارتباط صنعت و دانشگاه و...)، به عنوان یک نمونه موفق واسطهگری شبکهای و همافزایی نهادی، قابلیت اقتباس و الهامبخشی برای سیاستگذاران ایرانی را داراست [45، 46].
با توجه به تحلیل مبانی نظری و شواهد تجربی حاصل از مطالعات داخلی و بینالمللی، میتوان نتیجه گرفت که دفاتر انتقال فناوری دانشگاهی نقشی محوری در ارتقای ظرفیت نوآوری و تجاریسازی پژوهش ایفا میکنند، اما کارکردها و سازوکارهای آنها باید متناسب با بستر نهادی و زیستبوم ملی طراحی شود [47، 34، 27، 28]. شواهد پژوهش نشان میدهد که هرچند الگوهای بینالمللی مانند چارچوب سازمان توسعه و همکاری اقتصادی (2011) و تجربه انجمن نتوال ایتالیا نقشه راه قابل الگوبرداری در حوزه حمایت از انتقال فناوری ترسیم میکنند، اما بومیسازی این کارکردها متناسب با اقتضائات ساختاری، حقوقی و فرهنگی ایران ضرورتی انکارناپذیر است [30، 31]. در این چارچوب، کارکردهای دفاتر انتقال فناوری در ایران را میتوان در چهار دسته اصلی طبقهبندی کرد:
۱. کارکردهای هستهای انتقال فناوری شامل شناسایی، ارزیابی و ثبت اختراعات و نوآوریها، مدیریت و حفاظت از مالکیت فکری، مذاکره و عقد قراردادهای واگذاری حق امتیاز (لیسانسدهی)، حمایت از ثبت پتنت و انتقال دانش فنی به شرکتها و صنایع [48، 5، 27].
۲. کارکردهای توسعهای و تسهیلگر مانند حمایت از تأسیس و رشد شرکتهای زایشی و نوپا، توسعه مهارتهای کارآفرینانه و تجاریسازی اعضای هیئت علمی و پژوهشگران، ارتقای ظرفیت شبکهسازی و ایجاد تعاملات اثربخش با بازیگران صنعتی و سیاستی، و همچنین توسعه ظرفیتهای مشاورهای و آموزشی در حوزه مالکیت فکری و بازارسازی فناوری [35، 49، 29، 30].
۳. کارکردهای حمایتی و سیاستی شامل تأمین منابع مالی و جذب سرمایهگذاری، تدوین سیاستها و مقررات شفاف و کارآمد در حوزه انتقال فناوری، استانداردسازی فرآیندها، و ارزیابی و پایش مستمر عملکرد دفاتر و زیرساختهای فناوری [50، 51، 31].
۴. کارکردهای شبکهای و میانجیگرانه نظیر تسهیل ارتباط دانشگاه و صنعت، شناسایی نیازهای فناورانه صنعت، ایفای نقش بهعنوان نقطه تماس و سازماندهنده همکاریهای چندجانبه، ارتقای فرهنگ نوآوری و کارآفرینی در دانشگاه و جامعه، و ایجاد بسترهای بینرشتهای و بینبخشی برای انتقال و انتشار فناوری [52، 53، 32].
این چارچوب بومی، همسو با ادبیات جهانی و متناسب با ویژگیهای نظام آموزش عالی و نوآوری ایران، قابلیت اجراییشدن در سطح دفاتر انتقال فناوری دانشگاههای کشور را دارد و میتواند مبنای ارزیابی تطبیقی عملکرد دفاتر انتقال فناوری قرار گیرد.
3- روششناسی پژوهش
دفاتر انتقال فناوری دانشگاهی در ایران؛ بررسی .../ فاطمه اسکندری و همکاران 107 |
دفاتر انتقال فناوری دانشگاهی در ایران؛ بررسی.../ فاطمه اسکندری و همکاران 108 |
ردیف | مصاحبهشونده |
1 | معاون فناوری و نوآوری |
2 | مدیر دفتر انتقال فناوری |
3 | مدیر مؤسسات و بازاریابی |
4 | کارشناس مالکیت فکری |
5 | کارشناس بازاریابی و توسعه فناوری |
6 | کارشناس نظارت و ارزیابی واحدهای فناور |
7 | کارشناس خدمات فنی و تخصصی |
برای تحلیل دادهها، از روش تحلیل محتوای کیفی با رویکرد قیاسی استفاده شد. در این رویکرد، کدگذاری اولیه مبتنی بر چارچوب مفهومی استخراجشده از ادبیات پیشین صورت گرفت و سپس بر اساس دادههای بهدستآمده از مصاحبهها و اسناد، کدها و مقولهها تکمیل و اصلاح شدند [57]. کدگذاری دادهها در سه مرحله باز، محوری و انتخابی انجام شد و دادهها بر اساس محورهای اصلی کارکردی دفاتر انتقال فناوری دستهبندی گردیدند [58]. برای مدیریت دادهها و اطمینان از صحت کدگذاری، بخش عمدهای از فرآیند تحلیل با استفاده از بازخوانی مکرر مصاحبهها و ارجاع متقابل به منابع ثانویه صورت گرفت. اعتبار یافتهها با استفاده از راهبردهای گوناگون تضمین شد. نخست، همپوشانی دادههای چندمنبعی24 از طریق ترکیب دادههای ثانویه و اولیه به کار گرفته شد [59]. دوم، دادهها تا رسیدن به نقطه اشباع نظری گردآوری شدند، به این معنا که پس از مصاحبه با هفت کارشناس کلیدی، دادههای جدیدی استخراج نشد و مقولههای پژوهش به اشباع رسید [60]. همچنین، بازبینی و بازخورد از مشارکتکنندگان25 برای صحت سنجی مضامین اصلی و رفع ابهامات انجام شد. بهعلاوه، تلاش شد تا با مستندسازی دقیق فرآیند کدگذاری، رجوع به سوابق مطالعاتی و ارجاع شفاف به منابع، قابلیت اطمینان و اتکای نتایج پژوهش افزایش یابد [61].
4- زمینه مورد مطالعه: دفتر مالکیت فکری دانشگاه خلیج فارس
دفاتر انتقال فناوری دانشگاهی در ایران؛ بررسی .../ فاطمه اسکندری و همکاران 109 |
5- یافتهها
1-5- مدیریت مالکیت فکری
یکی از وظایف اصلی دفتر انتقال فناوری دانشگاه خلیج فارس، مدیریت حقوق مالکیت فکری پژوهشگران و اعضای هیئت علمی است. این دفتر در مستندسازی و ثبت اختراعات آنها نقش فعالی ایفا کرده و به حفاظت از داراییهای فکری دانشگاه کمک میکند. همچنین دفتر مذکور در ارزیابی میزان مشارکت مخترعان در اختراعات و تعیین سهم مالکیت فکری هر یک نقش دارد. با این حال، به دلیل کاستیهای موجود در نظام حقوقی مالکیت فکری ایران و پیچیدگی فرآیند ثبت ایده تا اخذ حق مالکیت، فرآیند مدیریت مالکیت فکری هنوز به بلوغ کامل نرسیده است. این امر از دید مصاحبهشوندگان حاکی از آن است که علیرغم تلاشهای گسترده، چالشهای ساختاری و قانونی مانع از تحقق کامل این کارکرد هستهای انتقال فناوری شده است (مصاحبهشوندگان ۲، ۴ و ۷). به عبارت دیگر، دفتر انتقال فناوری توانسته است خدمات پایهای در زمینه ثبت اختراع و حفاظت حقوقی ارائه دهد، اما برخی محدودیتهای سیستمی (مانند فرآیندهای طولانی ثبت و عدم هماهنگی قوانین) موجب کاهش کارایی آن شده است.
2-5- آموزش و مشاوره تخصصی
ارائه خدمات آموزشی و مشاورهای به پژوهشگران و فناوران، از دیگر کارکردهای مهم دفتر انتقال فناوری دانشگاه خلیج فارس بهشمار میرود. این دفتر در تمامی مراحل تجاریسازی و اجرای پروژهها یا قراردادهای تحقیقاتی، مشاورههای تخصصی در زمینه ثبت اختراع، انتقال فناوری و تجاریسازی به پژوهشگران و اعضای هیئت علمی ارائه میدهد. علاوه بر مشاورههای موردی، دفتر انتقال فناوری با برگزاری دورهها و کارگاههای آموزشی به توانمندسازی محققان کمک میکند.
بهطور خاص، این دفتر طیف متنوعی از کارگاههای مهارتی در حوزههایی نظیر کارآفرینی دانشگاهی، تحلیل بازار فناوری، بیمه و مالیات، اصول حقوقی قراردادها و طراحی مدل کسبوکار برگزار نموده است. بنا به گفته مصاحبهشوندگان، این دفتر بهطور میانگین بیش از ۲۵ کارگاه آموزشی در سال برگزار کرده و بالغ بر ۳۰۰ ساعت مشاورهی رایگان به متقاضیان (اعم از اعضای هیئت علمی، دانشجویان و شرکتهای نوپا) ارائه میدهد. چنین حجم قابل توجهی از آموزش و مشاوره، بیانگر تلاش دفتر در ایفای نقش توسعهای و تسهیلگرانه خود است. این اقدامات همسو با رویکرد بسیاری از دفاتر انتقال فناوری در دنیاست که با آموزش مهارتهای کسبوکار و کارآفرینی به دانشگاهیان، زمینهی تجاریسازی موفق ایدهها را تقویت میکنند. در مجموع، بخش آموزش و مشاورهی تخصصی دفتر توانسته است فرهنگ کارآفرینی را تا حدی در دانشگاه ترویج نموده و پژوهشگران را با ملزومات ورود دستاوردهای علمی به دنیای صنعت آشنا سازد (مصاحبهشوندگان ۲، ۳ و ۵).
3-5- شبکهسازی با صنعت و جامعه
دفاتر انتقال فناوری دانشگاهی در ایران؛ بررسی.../ فاطمه اسکندری و همکاران 110 |
دفاتر انتقال فناوری دانشگاهی در ایران؛ بررسی .../ فاطمه اسکندری و همکاران 109 |
4-5- تحقیقات بازار و بازاریابی فناوری
یافتهها نشان میدهد دفتر انتقال فناوری در زمینه شناسایی بازار و بازاریابی دستاوردهای فناورانه دانشگاه عملکرد چشمگیری نداشته است. بهدلیل فقدان نیروی انسانی متخصص در حوزه ارزیابی بازار و نیز اولویتبندی فعالیتهای دیگر (نظیر توسعه فیزیکی و امور اداری)، اقدامات نظاممند چندانی در حوزه تحقیقات بازار صورت نگرفته است. مصاحبهشوندگان تأیید کردهاند که شناسایی فعال شرکای صنعتی برای فناوریهای دانشگاهی و بازاریابی اختراعات، به شکل ساختیافته در دستور کار دفتر نبوده است (مصاحبهشوندگان ۲، ۴ و ۷). هرچند تلاشهای محدودی در حوزه بازاریابی فناوری انجام شده، اما این اقدامات پراکنده بوده و اثرگذاری کافی نداشته است. در مجموع میتوان گفت خلأ حضور متخصصان بازاریابی فناوری در ترکیب نیروی انسانی دفتر و تمرکز بیشتر مدیریت بر سایر وظایف، موجب شده کارکرد «تحقیقات بازار و بازاریابی فناوری» بهعنوان یکی از ابعاد مهم واسطهگری انتقال فناوری، در این دانشگاه بهدرستی تحقق نیابد. این ضعف، یکی از علل اصلی فاصله داشتن بسیاری از اختراعات دانشگاهی با نیازهای واقعی صنعت تلقی میشود.
5-5- حمایت و ترویج انتقال فناوری
دفتر انتقال فناوری دانشگاه خلیج فارس در زمینه ترویج فرهنگ انتقال فناوری و حمایت سیاستی از این فرآیند، اقدام برجستهای انجام نداده است. بر اساس مصاحبهها، برنامه یا فعالیت مشخصی از سوی دفتر برای تشویق صنعت به جذب فناوری دانشگاهی یا ترویج اهمیت همکاری دانشگاه و صنعت مشاهده نمیشود. یکی از ریشههای این وضعیت، نگرش سنتی حاکم بر دو سوی عرضه و تقاضای فناوری است؛ به طوری که صنعت همچنان اعتماد کافی به توان دانشگاه ندارد و بسیاری از اعضای هیئت علمی نیز انگیزهای برای ارتباط با صنعت احساس نمیکنند. این عدم باورمندی متقابل که در اکوسیستم نوآوری استان نهادینه شده است، سبب شده تلاش برای فرهنگسازی انتقال فناوری با چالش مواجه گردد. تا زمانی که چنین دیدگاهی میان دانشگاهیان و صنعتگران تغییر نکند، اقدامات ترویجی دفتر انتقال فناوری نیز اثر محدودی خواهد داشت (مصاحبهشوندگان ۱، ۲ و ۳). بنابراین میتوان گفت کارکرد حمایتی و ترویجی دفتر (که میتواند شامل فعالیتهایی چون تدوین سیاستهای تشویقی، اطلاعرسانی گسترده دستاوردهای پژوهشی قابل تجاریسازی، استانداردسازی رویههای همکاری و ... باشد) در وضعیت فعلی مغفول مانده است. این خلأ، لزوم ورود نهادهای بالادستی برای اصلاح نگرشها و وضع مشوقهای انگیزشی را گوشزد میکند.
6-5- شناسایی نتایج پژوهشی دارای ارزش تجاری
دفاتر انتقال فناوری دانشگاهی در ایران؛ بررسی .../ فاطمه اسکندری و همکاران 111 |
دفاتر انتقال فناوری دانشگاهی در ایران؛ بررسی.../ فاطمه اسکندری و همکاران 110 |
7-5- پشتیبانی مالی و ارائه تسهیلات
تأمین منابع مالی و ارائه تسهیلات حمایتی برای تجاریسازی اختراعات، از کارکردهای حمایتی کلیدی این دفتر به شمار میآید. دفتر انتقال فناوری با هدف کاهش ریسک مالی پژوهشگران و تشویق آنان به ورود به عرصه تجاریسازی، اقدام به اعطای تسهیلات مالی قابل توجهی کرده است. بر اساس دادههای گردآوریشده، این دفتر وامها و کمکهای مالی تا سقف ۴۰۰ میلیون تومان (در زمان انجام مصاحبهها) در اختیار پروژههای منتخب قرار داده است. چنین حمایت مالی مستقیمی کمک میکند تا مخترعان بتوانند نمونههای اولیه، مطالعات امکانسنجی تکمیلی یا فعالیتهای آمادهسازی فناوری برای بازار را تأمین مالی کنند. مصاحبهشوندگان اذعان داشتهاند که یکی از نقشهای اصلی دفتر، جذب بودجه برای تجاریسازی اختراعات اعضای هیئت علمی است. به عبارتی، دفتر با برقراری ارتباط با منابع مالی (اعم از بودجههای دولتی، تسهیلات بانکی یا حمایتهای داخلی پارک علم و فناوری) سعی کرده است شکاف مالی بین پژوهش آزمایشگاهی و محصول قابل عرضه را پُر کند. این اقدام در اکوسیستمهای نوآوری بهعنوان یکی از عوامل حیاتی موفقیت شناخته میشود، چرا که بسیاری از طرحهای دانشگاهی در مرحله اثبات مفهوم و توسعه اولیه با کمبود سرمایه مواجهاند. بدین ترتیب، دفتر انتقال فناوری با تامین اعتبار اولیه برای طرحهای امیدبخش، نقش کاتالیزور مالی را در فرآیند انتقال فناوری ایفا میکند (مصاحبهشوندگان ۱، ۳، ۵ و ۷). البته باید توجه داشت که منابع مالی دفتر محدود بوده و همه پروژهها را پوشش نمیدهد؛ اما همین میزان حمایت نیز تأثیر مثبتی بر انگیزه مخترعان بر جای گذاشته است.
8-5- حمایت از شرکتهای زایشی
تأسیس و توانمندسازی شرکتهای زایشی توسط اعضای هیئت علمی و محققان، یکی دیگر از عرصههایی است که دفتر انتقال فناوری در آن حضور دارد. یافتهها نشان میدهد این دفتر از مراحل شکلگیری ایدههای کسبوکار دانشگاهی تا راهاندازی شرکتهای نوپا، پشتیبانیهایی را ارائه میکند. به گفته مصاحبهشوندگان، دفتر انتقال فناوری دانشگاه خلیج فارس به محققان برای راهاندازی شرکتهای زایشی کمک میکند و در حفظ نیروی انسانی و سرمایه مورد نیاز این شرکتها نقش دارد. برای مثال، دفتر با فراهم آوردن مشاورههای کسبوکار و حقوقی، اتصال کارآفرینان دانشگاهی به شبکههای سرمایهگذاری یا اختصاص فضا در مرکز رشد پارک علم و فناوری، سعی میکند شرایط رشد شرکتهای نوپا را تسهیل کند. همچنین دفتر در صورت امکان، تخصصهای فنی و علمی لازم را از طریق دانشگاه یا شبکه متخصصان در اختیار این شرکتها قرار میدهد تا احتمال موفقیت آنها افزایش یابد (مصاحبهشوندگان ۱، ۲، ۳ و ۷). این اقدامات همسو با ماموریت دانشگاه کارآفرین است که ایجاد شرکتهای زایشی را روشی برای انتقال فناوری و ایجاد ارزش اقتصادی میداند. عملکرد دفتر در حمایت از شرکتهای زایشی را میتوان تلاشی در جهت جلوگیری از مهاجرت ایدهها و نخبگان از دانشگاه دانست؛ چرا که با تقویت کسبوکارهای دانشبنیان در درون استان، مسیر اشتغالزایی برای فارغالتحصیلان و بهرهگیری از دانش تولیدشده در دانشگاه هموارتر میشود. لازم به ذکر است که هرچند اطلاعات دقیقی از تعداد شرکتهای زایشی ایجادشده با حمایت این دفتر ارائه نشده، اما حمایتهای موردی گزارششده حاکی از تأثیر مثبت دفتر در تشویق روند کارآفرینی دانشگاهی در دانشگاه خلیج فارس است.
9-5- واگذاری حق لیسانس و قراردادهای پژوهشی
دفاتر انتقال فناوری دانشگاهی در ایران؛ بررسی.../ فاطمه اسکندری و همکاران 112 |
دفاتر انتقال فناوری دانشگاهی در ایران؛ بررسی .../ فاطمه اسکندری و همکاران 111 |
10-5- تشویق به افشای اختراعات
تشویق اعضای هیئت علمی و پژوهشگران به افشای اختراعات و ایدههای نوآورانه خود، پیششرطی مهم برای آغاز فرآیند انتقال فناوری است. دفتر انتقال فناوری دانشگاه خلیج فارس بمنظور ترغیب محققان به افشای دستاوردهای پژوهشی قابل تجاریسازی، مشوقهای ملموسی را به کار گرفته است. مهمترین مشوق ارائهشده، همانطور که اشاره شد، اعطای وامها و کمکهای مالی بلاعوض یا کمبهره به طرحهایی است که افشا شده و پتانسیل تجاریسازی دارند. پرداخت تسهیلات تا سقف ۴ میلیارد ریال (۴۰۰ میلیون تومان) به صاحبان ایده، انگیزهای قوی برای مطرح کردن ابتکارات پژوهشی در اختیار دفتر قرار میدهد و ریسک افشای اختراع را برای پژوهشگر کاهش میدهد. به گفته مصاحبهشوندگان، این رویکرد تا حدودی موفق بوده و سبب شده است تعداد موارد افشای اختراع در دانشگاه افزایش یابد (مصاحبهشوندگان ۱، ۳، ۵ و ۷). افزون بر حمایت مالی، دفتر با ارائه خدمات مشاوره محرمانه در زمینه ارزیابی اولیه اختراعات (پیش از ثبت رسمی)، محیطی امن برای پژوهشگران فراهم کرده تا ایدههای خود را بدون نگرانی از سرقت فکری یا شکست تجاری بالقوه مطرح کنند. اقدام دیگر دفتر، آگاهیبخشی در مورد مزایای تجاریسازی برای مخترعان است؛ به نحوی که در کارگاهها و جلسات مختلف، با معرفی نمونههای موفق، اعضای هیئت علمی را به افشای نتایج پژوهشهای خود تشویق میکند. با این حال، همچنان عامل فرهنگی (عدم انگیزه کافی اساتید برای درگیر شدن در امور تجاریسازی بهدلیل نظام پاداش فعلی) به عنوان مانعی در برابر افشای گسترده اختراعات شناخته میشود. بنابراین، هرچند دفتر انتقال فناوری با ابزارهای مالی و مشاورهای در جهت تشویق افشا اقدام کرده، لیکن نهادینه شدن افشای اختراعات در دانشگاه نیازمند اصلاحات کلانتری در نظام ارزیابی و تشویقی دانشگاه است که در بخشهای بعدی به آن اشاره خواهد شد.
6- بحث و پیشنهادها
دفاتر انتقال فناوری دانشگاهی در ایران؛ بررسی .../ فاطمه اسکندری و همکاران 113 |
دفاتر انتقال فناوری دانشگاهی در ایران؛ بررسی.../ فاطمه اسکندری و همکاران 112 |
1-6- تطبیق یافتهها با چارچوب نظری
نتایج مطالعه نشان داد که دفتر انتقال فناوری دانشگاه خلیج فارس اکثر کارکردهای مطرحشده در چارچوب نظری را کموبیش انجام میدهد، هرچند شدت و کیفیت انجام آنها متفاوت است. در بعد کارکردهای هستهای انتقال فناوری (نظیر مدیریت مالکیت فکری، ثبت پتنت و واگذاری مجوز) عملکرد دفتر مطلوب ارزیابی میشود. همانطور که مشاهده شد، دفتر طی حدود یک دهه فعالیت، ثبت صدها اختراع (بیش از ۲۵۰ پتنت) را تسهیل کرده و مخترعان را در حفاظت و تجاریسازی حقوق فکریشان یاری داده است. این امر در راستای مأموریت اصلی دفاتر انتقال فناوری است که دانش جدید را از طریق اختراع و لیسانس به صنعت منتقل کنند. هرچند به دلیل موانع ساختاری نظام ملی نوآوری (از جمله قوانین مالکیت فکری و فرایندهای اداری)، برخی جنبههای این کارکرد هستهای هنوز به بلوغ نهایی نرسیده، اما بهطور کلی دفتر توانسته است نقش یک محافظ و متولی داراییهای فکری دانشگاه را ایفا نماید. در حوزه کارکردهای توسعهای و تسهیلگرانه، عملکرد دفتر ترکیبی از نقاط قوت و ضعف را نشان میدهد. از یک سو، اقدامات گستردهای در زمینه آموزش، مشاوره و توانمندسازی سرمایههای انسانی دانشگاه صورت گرفته است. برگزاری کارگاههای متعدد و ارائه مشاورههای تخصصی، مطابق انتظار، بخشی از مأموریت توسعهای دفتر را محقق کرده و به ترویج فرهنگ نوآوری و کارآفرینی کمک نموده است. همچنین حمایت از ایجاد شرکتهای زایشی و پشتیبانی از مراحل نخست رشد آنها (که در چارچوب نظری به عنوان وظیفهای تسهیلگرانه شناسایی شده است) توسط دفتر دنبال شده و چندین شرکت نوپا با مساعدت این دفتر شکل گرفتهاند (مصاحبهشوندگان ۱، ۲، ۳ و ۷). از سوی دیگر، در همین بعد توسعهای، شبکهسازی داخلی و خارجی دفتر چندان نهادینه نشده است. انتظار میرفت دفتر انتقال فناوری بتواند شبکه مؤثری میان دانشگاه، صنعت و حتی سایر بازیگران زیستبوم نوآوری (پارکها، سرمایهگذاران و ...) برقرار کند. لیکن یافتهها حاکی از آن است که ایجاد ارتباطات سازمانیافته با صنعت و جامعه محلی به دلیل عدم آمادگی فرهنگی و ضعف اعتماد متقابل، در حد مطلوب تحقق نیافته است. بنابراین در بعد توسعهای، در حالی که فعالیتهای آموزشی و حمایت از کارآفرینی قوت عملکردی دفتر محسوب میشود، شبکهسازی و ارتباطات یک حوزهی قابل بهبود باقی مانده است. در خصوص کارکردهای حمایتی و سیاستی، مطالعه موردی نشان داد که دفتر انتقال فناوری در زمینههایی نظیر تأمین مالی طرحهای فناورانه عملکرد قابل قبولی داشته است (اعطای تسهیلات مالی و جذب بودجه برای پروژههای تجاریسازی). این اقدامات حمایتی به کاهش موانع مالی کمک کرده و انگیزه اساتید را برای مشارکت در تجاریسازی افزایش داده است. اما سایر کارکردهای سیاستی این بعد – مانند مشارکت در تدوین سیاستها، استانداردسازی رویهها و ایجاد مشوقهای سطح دانشگاه یا استان – توسط دفتر چندان دنبال نشده است. به بیان دیگر، دفتر بیشتر بر نقش عملیاتی خود متمرکز بوده و نقش سیاستگذارانه یا تاثیرگذاری بر خطمشیهای کلان را ایفا نکرده است. البته بخشی از این خلأ به جایگاه سازمانی دفتر بازمیگردد که خود تابع سیاستهای بالادستی وزارت علوم و دانشگاه است؛ لیکن انتظار میرود دفتر به عنوان بازوی مشورتی مدیریت دانشگاه، در طراحی مقررات داخلی مرتبط با مالکیت فکری، تشویق پژوهشگران به افشای اختراع و تخصیص بودجههای دانشگاهی به امور تجاریسازی نقش فعالتری ایفا کند. در وضعیت فعلی، این حوزه نیازمند تقویت و حمایت بیشتر است. سرانجام در بعد شبکهای و میانجیگرانه، عملکرد دفتر انتقال فناوری دانشگاه خلیج فارس محدودیتهای قابل توجهی داشته است. برقراری ارتباطات منسجم با بخش صنعت، شناسایی نیازهای فناورانه صنعت و ترویج فرهنگ نوآوری در جامعه محلی، همگی از وظایف میانجیگرانهای هستند که طبق چارچوب نظری بر عهده دفاتر انتقال فناوری قرار دارد. یافتهها نشان داد که دفتر مورد مطالعه در شناسایی ظرفیتهای بازار برای فناوریهای دانشگاهی تا حدی کوشا بوده (از طریق ارزیابیهای امکانسنجی و ارزشیابی اختراعات)، اما در سمت تقاضا یعنی شناسایی نیازهای صنعت و بازاریابی فناوریها عملکرد ضعیفی داشته است. به علاوه، فعالیت چشمگیری در زمینه ترویج فرهنگ تعامل دانشگاه و صنعت در منطقه مشاهده نشد. این کاستیها عمدتاً ناشی از دو عامل است: نخست، کمبود نیروی انسانی متخصص و ظرفیت سازمانی محدود دفتر که اجازه تمرکز بر امور بازاریابی و شبکهسازی را نداده است؛ دوم، حاکم بودن فضای بیاعتمادی بین دانشگاه و صنعت در استان که تلاشهای میانجیگرانه را خنثی میسازد. بنابراین، در بعد چهارم چارچوب نیز کارکردهای مورد انتظار بهصورت کامل تحقق نیافته و نیازمند تقویت جدی است. بهطور خلاصه، دفتر انتقال فناوری دانشگاه خلیج فارس بخش عمدهای از وظایف تعریفشده در چارچوب نظری این پژوهش را بر عهده دارد و به اجرا گذاشته است. مدیریت مالکیت فکری، ثبت اختراع، مشاوره و آموزش تخصصی، کمک به شناسایی نتایج دارای پتانسیل تجاری، ایجاد شرکتهای زایشی، تشویق افشای اختراعات، حمایت مالی از فرآیند تجاریسازی و انجام ثبت پتنت و لیسانسدهی از جمله این وظایف محققشده هستند. با این حال، همانگونه که بیان شد برخی از این وظایف به شکل نظاممند و حرفهای دنبال نمیشوند. به عبارت دیگر، در حالی که وظایف عملیاتی و خدماتی (نظیر ثبت پتنت، مشاوره، آموزش، تامین مالی) توسط دفتر به خوبی انجام شده است، وظایف راهبردیتر مانند شبکهسازی گسترده، بازاریابی فناوری و ترویج سیاستی انتقال فناوری مغفول یا کمرنگ باقی ماندهاند. این الگوی عملکردی تا حد زیادی همسو با شرایط بومی و محدودیتهای ساختاری نظام نوآوری ایران است که در بخشهای بعدی بیشتر مورد بحث قرار میگیرد.
دفاتر انتقال فناوری دانشگاهی در ایران؛ بررسی.../ فاطمه اسکندری و همکاران 114 |
دفاتر انتقال فناوری دانشگاهی در ایران؛ بررسی .../ فاطمه اسکندری و همکاران 113 |
2-6- نقاط قوت و ضعف عملکرد دفتر انتقال فناوری
نقاط قوت: بررسی عملکرد دفتر انتقال فناوری دانشگاه خلیج فارس چند حوزه قوت کلیدی را نشان داد:
مدیریت اثربخش مالکیت فکری و ثبت اختراعات: دفتر در حفاظت از داراییهای فکری دانشگاه موفق عمل کرده و تعداد قابل توجهی اختراع را به ثبت رسانده است (بیش از ۲۵۰ پتنت تا ۱۴۰۰). این نشان از توانمندی دفتر در انجام امور حقوقی و اداری مرتبط با مالکیت فکری است. همچنین اقدامات دفتر در زمینه ثبت بینالمللی اختراعات و علائم تجاری، بستر بهرهبرداری گستردهتر از نوآوریهای دانشگاه را فراهم کرده است.
ارائه گسترده آموزشها و مشاورههای تخصصی: برگزاری دهها کارگاه آموزشی در حوزههای کارآفرینی و تجاریسازی و ارائه صدها ساعت مشاوره رایگان به پژوهشگران (طی هر سال)، بیانگر تعهد دفتر به توانمندسازی سرمایه انسانی دانشگاه است. این اقدام موجب ارتقای دانش و مهارت محققان در زمینه کسبوکار شده و فرهنگ کارآفرینی را در محیط دانشگاهی تقویت کرده است.
حمایت مالی و تسهیل تأمین بودجه: دفتر با اعطای وامها و کمکهای مالی، نقشی فعال در پر کردن شکاف مالی طرحهای فناورانه ایفا میکند. این پشتیبانی مالی که تا سقف قابل توجهی ارائه میشود، انگیزه اعضای هیئت علمی برای ورود به مسیر تجاریسازی را افزایش داده و ریسک آنها را کاهش داده است. چنین نقشی در بسیاری از دفاتر انتقال فناوری موفق دنیا نیز دیده میشود که با ایجاد صندوقهای Proof-of-Concept یا ارائه گرنتهای کوچک، ایدههای نوآورانه را از مرز علم به بازار سوق میدهند.
دفاتر انتقال فناوری دانشگاهی در ایران؛ بررسی .../ فاطمه اسکندری و همکاران 115 |
تجربه در مذاکره و واگذاری فناوری: علیرغم محدودیت اطلاعات، شواهد حکایت از آن دارد که دفتر در برقراری توافقات لیسانس و قراردادهای پژوهشی با صنعت نیز به پژوهشگران مشاوره داده و در چند مورد موفق به انتقال فناوری به شرکتها شده است (مصاحبهشوندگان ۲ و ۶). این تجارب هر چند معدود، نشاندهنده ظرفیت دفتر در ایفا نقش واسط در تعاملات صنعت-دانشگاه است.
نقاط ضعف و چالشها: در کنار نقاط قوت فوق، عملکرد دفتر انتقال فناوری با ضعفها و چالشهای قابل توجهی نیز همراه بوده است:
فقدان شبکهسازی مؤثر با صنعت: همانطور که اشاره شد، یکی از ضعفهای عمده دفتر عدم توفیق در ایجاد ارتباطات منظم و سیستماتیک با بخش صنعتی و جامعه است. نبود یک شبکه فعال همکاری میان دانشگاه و صنعت، باعث شده بسیاری از ظرفیتهای پژوهشی دانشگاه بیاستفاده بماند یا مسیر روشنی برای انتقال به کاربرد نیابد. این ضعف تا حدود زیادی ریشه در فرهنگ و ساختار اکوسیستم منطقه دارد که اعتماد و انگیزه کافی برای تعامل را پدید نیاورده است.
ضعف در بازاریابی فناوری و شناسایی نیاز صنعت: دفتر در انجام تحقیقات بازار، شناسایی فرصتهای بازار برای فناوریهای دانشگاهی و بازاریابی اختراعات عملکرد کمرنگی داشته است. عدم وجود نیروی متخصص بازاریابی در ترکیب دفتر و اولویت یافتن سایر امور، باعث شده شناسایی نیازهای فناورانه صنعت بهطور فعال انجام نشود. در نتیجه، گاهی بین فناوریهای عرضهشده توسط دانشگاه و تقاضای واقعی صنعت انطباق لازم حاصل نمیشود که این خود مانعی در تجاریسازی موفق است.
عدم فعالیت ترویجی و سیاستگذاری کافی: دفتر انتقال فناوری اقدام مشخصی در جهت ترویج فرهنگ نوآوری و انتقال فناوری در سطح دانشگاه و صنعت انجام نداده و نقش سیاستی فعالی ایفا نکرده است. برای نمونه، برنامههایی نظیر معرفی منافع همکاری دانشگاه و صنعت به واحدهای صنعتی محلی، یا پیشنهاد اصلاح آییننامههای داخلی دانشگاه برای تشویق پژوهشگران به ثبت اختراع، کمتر مشاهده شده است. این عدم حضور در عرصه سیاستگذاری و ترویج، موجب تداوم فضای کمانگیزه فعلی میان دانشگاهیان برای مشارکت در تجاریسازی شده است.
محدودیت منابع انسانی متخصص: یافتهها حکایت از آن دارد که دفتر انتقال فناوری با کمبود کارکنان مجرب و متخصص در حوزههای میانرشتهای (مدیریت فناوری، بازاریابی صنعتی، سرمایهگذاری و ...) مواجه است. عمده تمرکز نیروهای موجود صرف امور اجرایی پایه (ثبت اختراع، امور اداری و ...) میشود و توان یا تخصص کافی برای فعالیتهایی چون تحلیل کسبوکار، ارزیابی بازار و توسعه شبکههای ارتباطی باقی نمیماند. این محدودیت منابع انسانی در نهایت کارایی و دامنه اثرگذاری دفتر را کاهش داده است.
عوامل فرهنگی و انگیزشی بازدارنده: چنانکه مکرراً اشاره شد، فرهنگ دانشگاهی حاکم یکی از چالشهای کلیدی است. اولویت اعضای هیئت علمی به فعالیتهای علمی سنتی برای ارتقا (مقالات، طرحهای پژوهشی بدون نگاه تجاری) باعث شده مشارکت آنان در فعالیتهای دفتر انتقال فناوری پایینتر از حد انتظار باشد. همچنین صنایع منطقه تمایل چندانی به بهرهگیری از دانش بومی دانشگاه نشان نمیدهند که بخشی از آن به عدم آگاهی و بخشی به عدم اعتماد بازمیگردد. این عوامل فرهنگی، خارج از کنترل مستقیم دفتر اما بسیار اثرگذار بر خروجیهای آن هستند و در تحلیل نقاط ضعف باید مدنظر قرار گیرند (مصاحبهشوندگان ۱ و ۲).
3-6- درسآموختهها از تجربه ایتالیا (نتوال) و سایر کشورها
دفاتر انتقال فناوری دانشگاهی در ایران؛ بررسی.../ فاطمه اسکندری و همکاران 116 |
دفاتر انتقال فناوری دانشگاهی در ایران؛ بررسی .../ فاطمه اسکندری و همکاران 117 |
4-6- توصیههای سیاستی برای بهبود عملکرد دفاتر انتقال فناوری
با توجه به نقاط قوت و ضعف شناساییشده در عملکرد دفتر انتقال فناوری دانشگاه خلیج فارس و بهرهگیری از تجارب سایر کشورها، مجموعهای از پیشنهادهای سیاستی و عملیاتی به شرح زیر قابل طرح است. اجرای این اقدامات میتواند به ارتقای نقش دفاتر انتقال فناوری در ایران و بهبود پیوند دانشگاه با صنعت منجر شود:
تقویت فرهنگ شبکهسازی و همکاری دانشگاه و صنعت: گام نخست، تلاش برای اصلاح نگرشها و اعتمادسازی میان بازیگران است. باید فرهنگ همکاری و انجام طرحهای مشترک میان دانشگاهیان و صنعتگران ترویج شود. این مهم از طریق برنامههای آگاهیبخش (مانند نمایش دستاوردهای دانشگاه برای صنعت، بازدیدهای متقابل، رسانهای کردن موارد موفق همکاری) و نیز الزام سیاستی میتواند محقق شود. دانشگاهها باید شبکه تعامل خود با بخشهای صنعتی و دولتی را گسترش دهند و دفاتر انتقال فناوری میتوانند به عنوان تسهیلگر این شبکهسازی فعالتر عمل کنند. رفع تصورات منفی و ایجاد زبان مشترک بین دانشگاه و صنعت، زیربنای سایر اقدامات بهبود خواهد بود.
دفاتر انتقال فناوری دانشگاهی در ایران؛ بررسی.../ فاطمه اسکندری و همکاران 118 |
دفاتر انتقال فناوری دانشگاهی در ایران؛ بررسی .../ فاطمه اسکندری و همکاران 117 |
تدوین سیاستهای ملی و منطقهای حمایت از انتقال فناوری: در سطحی فراتر از دانشگاه، نیاز به سیاستگذاری کلان برای تقویت دفاتر انتقال فناوری احساس میشود. وزارت علوم میتواند با مشارکت دانشگاهها یک نقشه راه ملی انتقال فناوری تدوین کند که در آن نقش و مأموریت دفاتر به طور واضح تعریف و پشتیبانیهای مالی-قانونی لازم پیشبینی شود. برای مثال، میتوان بودجههای مشخصی به طرحهای Proof-of-Concept در دانشگاهها اختصاص داد یا مشوقهای مالیاتی برای صنایع همکار با دانشگاه در نظر گرفت. همچنین استانداردسازی رویهها و معیارها در زمینههایی چون ثبت اختراع دانشگاهی، قراردادهای لیسانس و تشکیل شرکتهای دانشبنیان باید در سطح ملی انجام گیرد تا همه دانشگاهها از یک چارچوب مشترک پیروی کنند (اقدامی مشابه اهداف اولیه نتوال در ایتالیا). این امر به کاهش بروکراسی، افزایش شفافیت و تسریع همکاریها خواهد انجامید.
ایجاد شبکه یا انجمن ملی دفاتر انتقال فناوری: به تأسی از تجربه نتوال، تشکیل یک انجمن یا شبکه رسمی میان دفاتر انتقال فناوری دانشگاههای ایران پیشنهاد میشود. این شبکه میتواند با برگزاری نشستها و کارگاههای منظم، زمینه تبادل تجربیات و همافزایی میان دانشگاهها را فراهم کند. از طریق انجمن مذکور، دانشگاههای پیشرو میتوانند تجربیات موفق خود را به سایرین منتقل کنند و حتی پروژههای مشترک میاندانشگاهی تعریف شود. همچنین شبکه دفاتر انتقال فناوری میتواند رابطی برای ارتباط با نهادهای سیاستگذار (وزارتخانهها و مجلس) باشد و مطالبات و نیازهای دفاتر را به صورت یکپارچه مطرح نماید. با وجود تفاهمنامهی منعقدشده با نتوال ایتالیا، چنین شبکهای در ایران میتواند از دانش و مشورت شبکههای مشابه خارجی نیز بهرهمند شود. نتیجه نهایی، افزایش توان سیستم انتقال فناوری کشور در مقیاسی فراتر از تکتک دانشگاهها خواهد بود.
تهیه و اجرای برنامه جامع انتقال فناوری در دانشگاه: هر دانشگاه (از جمله دانشگاه خلیج فارس) نیازمند یک برنامه راهبردی مشخص برای تجاریسازی تحقیقات است. این برنامه باید مجموعهای از اقدامات را در بر گیرد: از شناسایی حوزههای اولویتدار فناوری برای منطقه گرفته تا ایجاد دفاتر همکار (مانند دفاتر ارتباط با صنعت، مراکز نوآوری) که مکمل عملکرد دفتر انتقال فناوری باشند. برنامه جامع باید نقش واحدهای مختلف دانشگاه (دانشکدهها، پارک علم و فناوری، مراکز رشد) را در فرآیند انتقال فناوری تبیین کند و شاخصهای قابل اندازهگیری برای ارزیابی پیشرفت مشخص نماید. دفتر انتقال فناوری میتواند متولی تدوین و اجرای این برنامه باشد و گزارشهای دورهای از میزان تحقق اهداف ارائه دهد. چنین نقشهی راهی از پراکندهکاری جلوگیری کرده و تلاشهای مختلف را همجهت میسازد.
دفاتر انتقال فناوری دانشگاهی در ایران؛ بررسی .../ فاطمه اسکندری و همکاران 119 |
7- نتیجهگیری
دفاتر انتقال فناوری دانشگاهی در ایران؛ بررسی.../ فاطمه اسکندری و همکاران 118 |
از منظر توسعه نظری، این پژوهش با بهکارگیری یک چارچوب مفهومی چهارگانه برای تحلیل کارکردهای دفاتر انتقال فناوری، به ادبیات موضوع در حوزه سیاستگذاری علم و فناوری کمک کرده است. چارچوب مذکور امکان دستهبندی منظم وظایف این دفاتر را فراهم ساخت و مطالعه موردی انجامشده اعتبار و سودمندی آن را در بافتار بومی ایران به نمایش گذاشت. یافتههای تحقیق تأیید کرد که برای درک عملکرد یک دفتر انتقال فناوری، باید به جنبههای متنوعی از جمله خدمات مالکیت فکری، فعالیتهای ترویجی-آموزشی، حمایتهای مالی-سازمانی و نقش میانجیگری آن توجه شود؛ این امر با چارچوب نظری پژوهش همخوانی داشت و بدین ترتیب کاربردپذیری چارچوب مزبور در یک مطالعه تجربی نشان داده شد. همچنین پژوهش حاضر با آشکار کردن مصادیق عینی هر یک از کارکردها در یک دانشگاه ایران، به غنای ادبیات تجربی داخلی کمک نموده است؛ چرا که تاکنون مطالعات جامعی در خصوص عملکرد دفاتر انتقال فناوری دانشگاههای ایران به این شکل دستهبندیشده منتشر نشده و تحقیق حاضر میتواند به عنوان الگویی برای مطالعات مشابه در سایر دانشگاهها به کار رود. از منظر کاربردی، این پژوهش شناخت عملیاتی ارزشمندی برای مدیران دانشگاهی و سیاستگذاران علم و فناوری فراهم میآورد. ارزیابی عمیق عملکرد دفتر انتقال فناوری دانشگاه خلیج فارس نقاط قوتی را برجسته ساخت که میتوان در سایر دانشگاهها نیز تقویت نمود (برای مثال، برنامههای آموزشی گسترده برای پژوهشگران یا مکانیزمهای تشویقی مالی برای افشای اختراع). در عین حال، ضعفها و موانع شناساییشده (مانند کمبود نیروی متخصص یا عدم همسویی انگیزههای اساتید) دقیقاً همان مواردی هستند که بسیاری از دانشگاههای کشور با آن دستبهگریباناند؛ لذا نتایج این تحقیق میتواند نقشه راهی برای اصلاح عملکرد دفاتر انتقال فناوری در سطح ملی ارائه دهد. درسآموختههای استخراجشده از مطالعه تطبیقی با تجارب بینالمللی (بهویژه تجربه نتوال نیز مستقیماً در قالب پیشنهادهای سیاستی عرضه شد که میتواند توسط نهادهای تصمیمگیر مورد استفاده قرار گیرد. به عبارت دیگر، پژوهش حاضر پلی میان دانش نظری حوزه انتقال فناوری و نیازهای عملی نظام نوآوری کشور ایجاد کرده و با ارائه توصیههای مشخص، سهمی در بهبود تصمیمسازی برای ارتقای تعامل دانشگاه و صنعت ایفا نموده است.
دفاتر انتقال فناوری دانشگاهی در ایران؛ بررسی.../ فاطمه اسکندری و همکاران 120 |
نتایج و محدودیتهای این پژوهش زمینهساز طرح پرسشها و مسیرهای جدیدی برای تحقیقات آتی است. نخست آنکه، پیشنهاد میشود مطالعات تطبیقی میان دفاتر انتقال فناوری دانشگاههای مختلف ایران صورت گیرد تا مشخص شود کدام الگوهای موفقیت یا ناکامی مشترک هستند و چه عوامل زمینهای (مانند اندازه دانشگاه، نوع صنایع منطقه، حمایتهای مدیریتی و ...) بر عملکرد این دفاتر تأثیر میگذارد. پژوهش حاضر بر یک دانشگاه متمرکز بود؛ تحقیقات آینده میتوانند با نمونههای گستردهتر، به نتایج تعمیمپذیرتری دست یابند. دوم اینکه، بررسی دیدگاه صنعت و شرکتها نسبت به دفاتر انتقال فناوری، عرصه مغفولی است که پرداختن به آن میتواند تصویر کاملتری ارائه دهد. برای مثال، پژوهشی میتواند به این پرسش بپردازد که صنایع منطقه بوشهر چه میزان از خدمات دفتر انتقال فناوری دانشگاه بهره بردهاند و چه موانعی را در همکاری با دانشگاه میبینند. سوم، مطالعهی اثرات بلندمدت فعالیتهای دفاتر انتقال فناوری پیشنهاد میشود. سنجش اینکه مثلاً ثبت ۲۵۰ اختراع یا برگزاری ۲۰۰ ساعت مشاوره دقیقاً چه خروجیهایی (از حیث تعداد محصولات تجاریشده، درآمدهای حاصل از لیسانس، تعداد اشتغال ایجادشده در شرکتهای زایشی و غیره) در پی داشته، میتواند معیاری برای ارزیابی اثربخشی واقعی این دفاتر باشد. پژوهش حاضر عمدتاً به فرایندها و خروجیهای میانی پرداخته است؛ تحقیقات آینده میتوانند با رویکردی کمیتر، شاخصهای عملکردی دفاتر را به نتایج اقتصادی و فناورانه مرتبط سازند و تحلیل هزینه-فایده از سرمایهگذاری روی دفاتر انتقال فناوری ارائه دهند. چهارم، با توجه به تأکید سیاستگذاران بر نوآوری منطقهای، میتوان بررسی کرد که دفاتر انتقال فناوری دانشگاهها چگونه با دیگر اجزای زیستبوم نوآوری در استان (پارکهای علم و فناوری، شتابدهندهها، ادارات دولتی محلی) تعامل دارند و چگونه میتوان این تعاملات را بهبود بخشید. در این راستا، مطالعه موردی مقایسهای میان استانهایی که موفقتر عمل کردهاند با استانهایی که کمتر موفق بودهاند، میتواند راهگشا باشد. در نهایت، پژوهشهای آتی میتوانند به سنجش تأثیر مداخلات جدید بپردازند. برای مثال، اگر بر اساس پیشنهادهای این تحقیق، تغییراتی در آییننامه ارتقای اساتید یا تشکیل شبکه دفاتر انتقال فناوری رخ دهد، مطالعهی قبل و بعد از مداخله میتواند میزان اثرگذاری آن سیاست را ارزیابی نماید. چنین پژوهشهایی به ایجاد بازخورد سیاستی کمک کرده و چرخه بهبود مستمر ارتباط دانشگاه و صنعت را تکمیل خواهند کرد. در مجموع، با توجه به اهمیت روزافزون تجاریسازی دانش در اقتصاد دانشبنیان، انتظار میرود پژوهش در حوزه دفاتر انتقال فناوری گسترش یابد و ابعاد ناشناخته بیشتری از عملکرد و اثرات این نهادهای میانجیگر روشن گردد. پژوهش حاضر تلاشی در این مسیر بود که ضمن ارائه تصویری جامع از یک تجربه عملی، زمینهساز گفتوگوی علمی بیشتر پیرامون راهکارهای ارتقای نقش دانشگاهها در توسعه فناوری و نوآوری ملی است.
دفاتر انتقال فناوری دانشگاهی در ایران؛ بررسی .../ فاطمه اسکندری و همکاران 121 |
[1] . Spin-Offs
[2] . Association of University Technology Managers
[3] . Triple Helix
[4] . Technology Transfer Offices; TTOs
[5] . Industry Liaison Offices; ILOs
[6] . Technology Commercialization Offices; TCOs
[7] . لازم به ذکر است که در ساختار اداری دانشگاه خلیج فارس از این عنوان استفاده میشود.
[8] . Commercialization
[9] . The American Heritage Dictionary
[10] . Cambridge Advanced Learner`s
[11] . Isabelle
[12] . Chain-based Approach
[13] . Transfer-based Approach
[14] . Stage-based Approach
[15] . Siegel
[16] . Thursby
[17] . Rasmussen
[18] . Bradley
[19] . Weckowska
[20] . OECD
[21] . Italian University Technology Transfer Offices Association; NetVal
[22] . Transfera.cz
[23] . PACTT.pl
[24] . Triangulation
[25] . Member checking
[26] . Inventions to Inventors
[27] . Bayh-Dole Act
منابع
1. Baldini, N., Grimaldi, R., & Sobrero, M. (2006). Institutional changes and the commercialization of academic knowledge: A study of Italian universities’ patenting activities between 1965 and 2002. Research Policy, 35(4), 518–532. https://doi.org/10.1016/j.respol.2006.01.014
2. Toole, A. A., & Czarnitzki, D. (2007). Biomedical academic entrepreneurship through the SBIR program. Journal of Economic Behavior & Organization, 63(4), 716–738. https://doi.org/10.1016/j.jebo.2006.05.012
3. Siegel, D. S., Waldman, D. A., Atwater, L. E., & Link, A. N. (2003). Commercial knowledge transfers from universities to firms: Improving the effectiveness of university–industry collaboration. The Journal of High Technology Management Research, 14(1), 111–133. https://doi.org/10.1016/S1047-8310(03)00007-5
4. Etzkowitz, H., & Leydesdorff, L. (2000). The dynamics of innovation: From national systems and “Mode 2” to a triple helix of university–industry–government relations. Research Policy, 29(2), 109–123. https://doi.org/10.1016/S0048-7333(99)00055-4
5. Howells, J. (2006). Intermediation and the role of intermediaries in innovation. Research Policy, 35(5), 715–728. https://doi.org/10.1016/j.respol.2006.03.011
6. Siegel, D. S., Waldman, D., & Link, A. N. (2003). Assessing the impact of organizational practices on the relative productivity of university technology transfer offices: An exploratory study. Research Policy, 32(1), 27–48. https://doi.org/10.1016/S0048-7333(01)00196-2
7.Weckowska, D. M. (2015). Learning in university technology transfer offices: Transactions-focused and relations-focused approaches to commercialization of academic research. Technovation, 41–42, 62–74. https://doi.org/10.1016/j.technovation.2014.11.003
8. Anderson, T. R., Daim, T. U., & Lavoie, F. F. (2007). Measuring the efficiency of university technology transfer. Technovation, 27(5–6), 306–318. https://doi.org/10.1016/j.technovation.2006.09.003
9. Macho-Stadler, I., Pérez-Castrillo, D., & Veugelers, R. (2007). Licensing of university inventions: The role of a technology transfer office. International Journal of Industrial Organization, 25(3), 483–510. https://doi.org/10.1016/j.ijindorg.2006.08.005
10. Ranga, L., Debackere, K., & Van Looy, B. (2003). Entrepreneurial universities and the dynamics of academic knowledge production: A case study of basic vs. applied research in Belgium. Scientometrics, 58(2), 301–320. https://doi.org/10.1023/A:1026279528058
11. وزارت علوم، تحقیقات و فناوری. (1394). برنامه راهبردی پارک و مرکز رشد علم و فناوری خلیج فارس استان بوشهر. تهران: وزارت علوم، تحقیقات و فناوری.
12. محمدهاشمی، ز. (1396). ارتباط دانشگاه، صنعت و دولت با تکیه بر نقش نهادهای میانجی (موردپژوهی: کانونهای هماهنگی دانش، صنعت و بازار). رهیافت، 66، 75–88.
13. Heritage Dictionary of the English Language. (2021). Commercialization. Houghton Mifflin Harcourt.
14. Cambridge Advanced Learner’s Dictionary. (2021). Cambridge University Press.
15. فکور، ب. (1383). تجاریسازی نتایج تحقیقات. فصلنامه رهیافت، 34، 53–58. مرکز تحقیقات سیاستهای علمی کشور.
16.Merriam-Webster. (2021). Science; Technology. Merriam-Webster, Incorporated.
17. Bandarian, R. (2005). Technology commercialization: A case study approach. Technovation, 25(3), 339–347. https://doi.org/10.1016/j.technovation.2003.08.002
18. Goldsmith, R. (2003). Model of commercialization. http://asbdc.ualr.edu/technology/commercialization/the_model.asp
19. Isabelle, D. A. (2004). S&T commercialization of federal research laboratories and university research. Carleton University.
20. Thanh Huyen, D. (2009). Commercialization of technological innovations. Journal of Science and Technology Policy Management, 1(1), 45–58.
21. OECD. (2013). Commercialising public research: New trends and strategies. OECD Publishing. https://doi.org/10.1787/9789264193321-en
دفاتر انتقال فناوری دانشگاهی در ایران؛ بررسی.../ فاطمه اسکندری و همکاران 122 |
23. Kotler, P. (1994). Marketing management: Analysis, planning, implementation, and control (8th ed.) . Prentice-Hall.
24.Cooper, R. G. (2001). Winning at new products: Accelerating the process from idea to launch. Basic Books.
25. سازمان برنامه و بودجه. (۱۳۸۹). برنامه پنجساله پنجم توسعه جمهوری اسلامی ایران (۱۳۹۰–۱۳۹۴). تهران: سازمان برنامه و بودجه.
26. Bozeman, B., Rimes, H., & Youtie, J. (2015). The evolving state-of-the-art in technology transfer research: Revisiting the contingent effectiveness model. Research Policy, 44(1), 34–49. https://doi.org/10.1016/j.respol.2014.06.008
27. محسنی، ه.س.، و شفیعزاده، ح. (1391). نقش دفاتر انتقال فناوری و دانشگاهها در تجاریسازی دانش. نشریه صنعت و دانشگاه.
28. اسکویی، ف.، موحدمحمدی، ح.، علامهبیگی، ا.، و پارسانژاد، م.ر. (1397). نقش دفاتر انتقال فناوری در تجاریسازی دانش در نظام آموزش عالی کشاورزی ایران. فصلنامه آموزش کشاورزی، 4(2)، 36–55.
29. صفدری رنجبر، م.، امینلو، م.، یعقوبی، م.، علیزاده، ع.، و الیاسی، م. (1399). دفاتر انتقال فناوری دانشگاهی: عقلانیتها، اهداف، چالشها و کارکردها (مطالعه موردی دفتر انتقال فناوری دانشگاه علوم پزشکی تهران). فصلنامه مدیریت توسعه فناوری، 8(1)، 153-178.
30. نوذری، م.، و اسدیفرد، ر. (1400). عوامل مؤثر بر ظرفیتسازی انتقال فناوری از دانشگاه به صنعت؛ مورد ناحیه نوآوری شریف. فصلنامه سیاست علم و فناوری ایران، 13(4)، 1-25.
31. امیریفرحآبادی، ج.، و ابوالقاسمی، م. (1401). سهم و نقش حکمرانی دانشگاهی بازارگرا در تحقق کارکردهای دفاتر انتقال فناوری دانشگاهی در آموزش عالی ایران. فصلنامه سیاست علم و فناوری ایران، 14(3)، 37-54.
32. دهقانپور فراشاه، ا.، و بابایی، س. (1403). شناسایی مؤلفههای حکمرانی توسعه روابط دانشگاه و صنعت در جهت توانمندسازی سرمایه انسانی. فصلنامه علمی دانش حکمرانی، 2(3)، 36-55.
33. Etzkowitz, H. (2008). The triple helix: University–industry–government innovation in action. Routledge.
34. Muscio, A. (2010). What drives the university use of technology transfer offices? Evidence from Italy. Journal of Technology Transfer, 35(2), 181–202. https://doi.org/10.1007/s10961-009-9121-7
35. Caldera, A., & Debande, O. (2010). Performance of Spanish universities in technology transfer: An empirical analysis. Research Policy, 39(9), 1160–1173. https://doi.org/10.1016/j.respol.2010.06.010
36. Algieri, B., Aquino, A., & Succurro, M. (2013). Technology transfer offices and academic spin-off creation: The case of Italy. The Journal of Technology Transfer, 38(4), 382–400. https://doi.org/10.1007/s10961-012-9267-4
37. Balderi, C., Butelli, P., Conti, G., Di Minin, A., & Piccaluga, A. (2007). Towards an Italian way of public research valorisation. R&D Management Conference, Bremen, Germany. https://citeseerx.ist.psu.edu/document?repid=rep1&type=pdf&doi=fdde108db6874d1ac48cbd7cd2e7c7c8dcb32ad9
38. NetVal. (2022). Annual report. https://netval.it/report
39. Štemberková, R., Škodová-Parmová, D., Marešová, P., & Očko, P. (2021). Technology transfer as the third role of universities & national platform in the Czech Republic.
40. Piccaluga, A., Conti, G., Balderi, C., & Granieri, M. (2009). ‘And yet it does move!’ University patenting and licensing in Italy; differences and similarities in the management of technology transfer activities at European level. In University patenting and licensing in Italy.
دفاتر انتقال فناوری دانشگاهی در ایران؛ بررسی .../ فاطمه اسکندری و همکاران 123 |
42. Algieri, B., Aquino, A., & Succurro, M. (2013). Technology transfer offices and academic spin-off creation: The case of Italy. The Journal of Technology Transfer, 38(4), 382–400. https://doi.org/10.1007/s10961-012-9267-4
43. Pietrabissa, R. (2016). International Technology Management Conference in Iran (Presentation).
44. Štemberková, R., Škodová-Parmová, D., Marešová, P., & Očko, P. (2021). Technology transfer as the third role of universities & national platform in the Czech Republic.
45. نصیری، ح(1400). ارتباط دانشگاه با صنعت و جامعه (1): فعالسازی نهادهای واسط. تهران: مرکز پژوهشهای مجلس؛ معاونت پژوهشهای اجتماعی-فرهنگی؛ دفتر مطالعات آموزش و فرهنگ.
46. سریزدی، سیده جمیله و همکاران. (1398). ارائه الگوی دانشگاه کارآفرین با رویکرد فراترکیب. مجله آموزش عالی ایران، 11(1)، 67-98.
47. Siegel, D. S., Waldman, D. A., & Link, A. N. (2003). Commercial knowledge transfers from universities to firms: Improving the effectiveness of university–industry collaboration. The Journal of High Technology Management Research, 14(1), 111–133. https://doi.org/10.1016/S1047-8310(03)00007-5
48. OECD. (2011). Technology transfer offices. OECD Publishing. https://doi.org/10.1787/9789264113084-en
49. Tseng, A. A., & Raudensky, M. (2014). Performance evaluations of technology transfer offices of major US research universities in 2012/2013. Journal of Technology Management & Innovation, 9(1), 93–102. https://doi.org/10.4067/S0718-27242014000100008.
50. Bohlander, R., et al. (2003). [Reference on evaluation/management of TTOs].
51. Reichelt, K. M. (2007). University technology transfer and national innovation policy: Success stories from Brazil, Colombia and South Africa. International Intellectual Property Institute.
52. Comacchio, A., Bonesso, S., & Pizzi, C. (2012). Boundary spanning between industry and university: The role of Technology Transfer Centres. The Journal of Technology Transfer, 37(6), 943–966. https://doi.org/10.1007/s10961-011-9227-6.
دفاتر انتقال فناوری دانشگاهی در ایران؛ بررسی.../ فاطمه اسکندری و همکاران 124 |
54. Creswell, J. W., & Poth, C. N. (2018). Qualitative inquiry and research design: Choosing among five approaches (4th ed.). SAGE.
55. Yin, R. K. (2014). Case study research: Design and methods (5th ed.). SAGE.
56. Merriam, S. B., & Tisdell, E. J. (2016). Qualitative research: A guide to design and implementation (4th ed.). Jossey-Bass.
57. Elo, S., & Kyngäs, H. (2008). The qualitative content analysis process. Journal of Advanced Nursing, 62(1), 107–115. https://doi.org/10.1111/j.1365-2648.2007.04569.x
58. Saldaña, J. (2016). The coding manual
for qualitative researchers (3rd ed.). SAGE.
59. Patton, M. Q. (2015). Qualitative research & evaluation methods (4th ed.). SAGE.
60. Guest, G., Namey, E., & Chen, M. (2020). A simple method to assess and report thematic saturation in qualitative
research. PLoS ONE, 15(5), e0232076. https://doi.org/10.1371/journal.pone.0232076.
61. Lincoln, Y. S., & Guba, E. G. (1985). Naturalistic inquiry. SAGE.