کارآفرينی و بنگاههای صنعتی و فناوری کوچک و متوسط: محدوديتها، ظرفيتها و راهکارها
محورهای موضوعی :
محمدعلی نعمتی
1
(گروه مدیریت آموزش عالی، دانشکده روان شناسی وعلوم تربیتی، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایران)
مسعود شفیعی
2
کلید واژه: کارآفرينی, دولت, دانشگاه, صنعت و بنگاههای کوچک و متوسط,
چکیده مقاله :
دهههای متمادی است که برقراری ارتباط پويا و کارآمد دولت، دانشگاه و صنعت هدف اصلی دولتمردان، دانشگاهيان و صنعتگران کشور بوده است و با وجود مطالعات، برنامهها و اقدامات متعدد انجام گرفته در اين زمينه، فاصلهها همچنان باقی است. از ديگر سو، با توجه به جايگاه بنگاههای کوچک و متوسط در توسعه و نهادينه¬کردن کارآفرينی و تسريع فرايند توسعه علمی، فناوری، صنعتی و اقتصادی کشورها، بيش از يک دهه است که مراکزی جهت هدايت و حمايت از اين بنگاهها در بخشهای مختلف جامعه ايجاد شده و تحقق آرزوی ديرينه پيوند دولت، دانشگاه و صنعت را در قالب بنگاههای کوچک و متوسط مبتنی بر دانش و فناوری و مراکز حمايت کننده از آنان، جان دوباره بخشيده است. اما به دليل فقدان نگاه فرابخشی به اين مراکز و موازی¬کاریها و دوباره¬کاریهای فراوان متوليان اصلی حمايت از آنان - وزارتين علوم، تحقيقات و فناوری و صنايع و معادن - علی¬رغم گسترش روزافزون مراکز فوق، تحقق اهداف و مأموريت¬هایشان به ويژه در زمينه تقويت تعاملات سه نهاد دولت، دانشگاه و صنعت درهالهای از ابهام قرار گرفته است. بنابراين پيشنهاد میگردد ضمن بازنگری و بازانديشی در اهداف، مأموريتها و سازوکارهای فعاليت اين مراکز در دهه دوم فعاليتشان، هماهنگی و تقسيم¬ وظيفه شفافی - با رويکردی فرابخشی - ميان متوليان هدايت و حمايت از بنگاههای کوچک و متوسط و مراکز حمايت¬کننده از آنان در کشور صورت پذيرد.
Last decades, the dynamic and efficient relationship between government, university and industry has been the main purpose of governers, universities and industrians and despite numerous conducted studies, programs and initiatives, the gaps remained. On the other hand, according to the role of SMEs in development and institutionalization of entrepreneurship and accelerate the process of scientific, technological, industrial and economical development, it is more than one decade that some centers are created for directing and supporting these enterprises in different sectors of society and the dream of relationship between government, university and industry are realized through knowledge and technology - based SMEs. But due to lack of over sectorial approach to these centers and parallel works of their main sponsers- ministries of science, research & technology and industries & mines- despite the spread of these centers, the goals and missions particularly about strengthening the relation between government, university and industry are ambiguous. So it is recommended to review and rethink the goals, missions and mechanisms of these centers in their second decade of their activity
1. زولتان جی اکس، بوکارلسون و روی توريک، "نقش صنايع کوچک در اقتصاد مدرن" ترجمه: جهانگير مجيدی، مؤسسه خدمات فرهنگی رسا، صص 86 – 78، 1381.
2. سازمان صنايع کوچک و شهرکهای صنعتی ايران، "آشنايي با خوشههای صنعتی" روابط عمومی و بين¬الملل سازمان صنايع کوچک و شهرکهای صنعتی ايران، 1386.
3. شفيعی، مسعود، "ارتباط دانشگاه و صنعت؛ آيندهای تابناک، پيشينهای تاريک"، تهران، دانشگاه صنعتی اميرکبير، صص 51 – 46، 1382.
4. فرجادی، غلامعلی و رياحی، پريسا، "بررسی بازار محلی پارکهای علم و فناوری ايران"، فصلنامه پژوهش و برنامهريزی در آموزش عالی، شماره 44، صص 34 – 32، 1386.
5. قديريان، عباسعلی و اصيلی، غلامرضا، "رسالت دولت، دانشگاه و صنعت در توسعه ملی"، فصلنامه پژوهش و برنامهريزی در آموزش عالی، شماره 37، صص 14 – 12، 1384.
6. Aernoundt, R., " Incubators: Tools for Entrepreneurship", Institute of Management Consultants of Jordan, pp. 112-119, 2002.
7. Asian Science Park Association(ASPA) (2002), http://www.ASPA.or/eng/
8. Chakrabarti A. K. and Richard K. L., "Regional Economic Development: Comparative Case studies in the US and Finland", Proceedings IEEE Conference on Engineering Management Cambridge, UK, pp. 26-29, 2002.
9. Kuratko D. F. and Hodgetts R. M., "Entrepreneurship: Theory, Process, and Practice" Mason, OH: South-Western Publishers, pp. 24-39, 2005.
10. Link A. N. and Scott J. “Science Parks and the Academic Missions of Universities: How to Overcome Cultural Barriers Against Innovation”. Proceeding XX
IASP World Conference on Science and Technology Parks. Lisboa, Portugal, pp. 24-26, 2002.
11. Neamati, M.A and Jamshidi, L., “The Role of Key Performance Indicators (KPIs) in Succession of Incubators: A Case Study”, IASP Asian Division Conference, Isfahan, pp. 332-341, 2006.
12. Robertson, T. (2007); "Characteristics of Effective University-Industry Research Relationships"; ProQuest, UMI Microform 3219672, pp. 16-19.
13. Santarelli, E. and Vivarelli, M., "Entrepreneurship and the Process of firms’ Entry, Survival and Growth". Ind. Corp. Change, pp. 440-448, 2007.
14. Scricca, C. A., " University-Industry Research Partnerships: Motivation for Collaboration"; University of Pennsylvania, pp. 10-18, 2006.
کارآفرينی و بنگاههای صنعتی و فناوری کوچک و متوسط: محدوديتها، ظرفيتها و راهکارها
مسعود شفیعی* محمد علی نعمتی**
*استاد، دانشکده مهندسی برق، دانشگاه صنعتی امیرکبیر
**استادیار، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه علامه طباطبایی
Neamati@atu.ac.ir
تاريخ دريافت: 20/04/91 تاريخ پذيرش: 15/5/91
چكيده: دهههای متمادی است که برقراری ارتباط پويا و کارآمد دولت، دانشگاه و صنعت هدف اصلی دولتمردان، دانشگاهيان و صنعتگران کشور بوده است و با وجود مطالعات، برنامهها و اقدامات متعدد انجام گرفته در اين زمينه، فاصلهها همچنان باقی است. از ديگر سو، با توجه به جايگاه بنگاههای کوچک و متوسط در توسعه و نهادينهکردن کارآفرينی و تسريع فرايند توسعه علمی، فناوری، صنعتی و اقتصادی کشورها، بيش از يک دهه است که مراکزی جهت هدايت و حمايت از اين بنگاهها در بخشهای مختلف جامعه ايجاد شده و تحقق آرزوی ديرينه پيوند دولت، دانشگاه و صنعت را در قالب بنگاههای کوچک و متوسط مبتنی بر دانش و فناوری و مراکز حمايت کننده از آنان، جان دوباره بخشيده است. اما به دليل فقدان نگاه فرابخشی به اين مراکز و موازیکاریها و دوبارهکاریهای فراوان متوليان اصلی حمايت از آنان - وزارتين علوم، تحقيقات و فناوری و صنايع و معادن - علیرغم گسترش روزافزون مراکز فوق، تحقق اهداف و مأموريتهایشان به ويژه در زمينه تقويت تعاملات سه نهاد دولت، دانشگاه و صنعت درهالهای از ابهام قرار گرفته است. بنابراين پيشنهاد میگردد ضمن بازنگری و بازانديشی در اهداف، مأموريتها و سازوکارهای فعاليت اين مراکز در دهه دوم فعاليتشان، هماهنگی و تقسيم وظيفه شفافی - با رويکردی فرابخشی - ميان متوليان هدايت و حمايت از بنگاههای کوچک و متوسط و مراکز حمايتکننده از آنان در کشور صورت پذيرد. کلید واژه: کارآفرينی، دولت، دانشگاه، صنعت و بنگاههای کوچک و متوسط. |
مقدمه
مطالعه تاريخ تحولات جهان بيانگر آن است كه در ربع آخر قرن بيستم، جهان دچار چنان دگرگونی شده است كه با هيچ يك از دورههاي ماقبل خود قابل قياس نيست. اين تحول از آن نظر حائز اهميت است كه به روندي اجتنابناپذير تبديل شده و هر لحظه شتابي مضاعف به خود مي گيرد. در اين راستا، برخي از كشورهاي جهان سوم با گذشت حدود دو قرن از آغاز انقلاب صنعتي اروپا و آگاهي از آنچه كه پيش از اين از آن غفلت كرده بودند، اكنون در حرکت به سمت توسعه، عزم و ارادهای جدی به خود گرفته اند. نخستين گامهای اين حرکت در کشور ما از سال 1327 هجری شمسی آغاز و تاکنون طی پنج برنامه توسعه پيش از انقلاب و چهار برنامه توسعه پس از انقلاب و اقدامات متعددی که گاه با شکست و گاه با موفقيت همراه بوده، دنبال شده است، اما متأسفانه فاصله ما با کشورهای پيشرو و توسعه يافته همچنان باقی است.
بر اساس اهداف ترسيم شده در سند چشم انداز بيستساله، ايران بايد در سال 1404 هجری شمسی با تأکيد بر جنبش نرمافزاري و توليد علم و همچنين با برخورداري از دانش و فناوري پيشرفته، رشد پرشتاب و مستمر اقتصادي و سهم برتر منابع انساني و سرمايه اجتماعي در توليد ملي، در جايگاه برتر علمي، فناوري و اقتصادي منطقه آسيای جنوب غربی قرار گيرد. بنابراين دستيابی به اين اهداف و تحقق توسعه پايدار کشور، بدون مديريت و برنامهريزی علمی، جامع و نظاممند تمامی حوزهها به ويژه حوزه فناوری، نوآوری و کارآفرينی آنهم با تأکيد بر بنگاههای کوچک و متوسط1 امکانپذير نخواهد بود. به عبارت ديگر، بنگاههای کوچک و متوسط مبتنی بر دانش و فناوری به دليل برخورداری از توان بالای نوآوری و انعطافپذيری و همچنين بهرهگيری از کارآفرينان مستعد، جوان و تحصيل کرده قادر خواهند بود فرايند توسعه ملی را تسريع و تسهيل نمايند.
در حال حاضر، کشور ما به رغم برخورداری از منابع انسانی توانمند و متعهد و نیز منابع طبیعی غنی و ارزشمند، از رشد اقصادی مطلوبی برخوردار نبوده و شمار قابلتوجهی از نیروهای جوان و تحصیلکرده، از امکان اشتغال مناسب بیبهرهاند و اين در حالی است که همچنان تأکيد نيروهای جوان بر اشتغال در دستگاههای دولتی و بخش خدماتی است. افزون بر آن، بسیاری از شرکتها و مؤسسات داخلی به دليل بهرهوری اندک و کيفيت پايين خدمات و محصولات، قادر به رقابت در بازارهای بينالمللی نيستند و همچنان نيازمند حمايتهای ويژه دولتیاند. از این رو، توسعه کارآفرینی با رويکرد فرصتآفرينی، ثروتآفرينی و ارزشآفرينی در جامعه از طريق گسترش بنگاههای کوچک و متوسط با هدف تعميق پيوند و تعامل دو نهاد تأثيرگذار دانشگاه و صنعت، بسیار ضروری است[5]. هماکنون، دو نهاد وزارت علوم، تحقيقات و فناوری و وزارت صنايع و معادن به عنوان متوليان اصلی حمايت و هدايت بنگاههای صنعتی و فناوری کوچک و متوسط در کشور محسوب میشوند. وزارت علوم، تحقيقات و فناوری به حمايت از بنگاههای فناوری و دانشبنيان منتج از دانشگاه که در قالب پارکها و مراکز رشد علم و فناوری فعاليت میکنند، اقدام مینمايد و وزارت صنايع و معادن به ارائه خدمات ويژه به صنايع کوچک و متوسط مستقر در شهرکهای صنعتی و شهرکها، مراکز و مجتمعهای فناوری میپردازد که در انجام اين اقدامات و وظايف، همپوشانیها و دوبارهکاریهاي فراوانی توسط اين دو نهاد به چشم میخورد که مطلوب است در اين زمينه تعاملات، همکاریها و تقسيم وظايف شفافتری صورت پذيرد.
1. متوليان اصلی حمايت و هدايت بنگاههای کوچک و متوسط در کشور
با توجه به جايگاه و اهميت بنگاههای کوچک و متوسط در توسعه کارآفرينی در کشور و نقش آنان در تسريع فرايند توسعه ملی، گسترش اين شرکتها و مؤسسات و همچنين نهادها و مراکز حمايت کننده و ارائه کننده خدمات به آنان در کشور، در دهههای اخير بسيار مورد توجه قرار گرفته و در اين زمينه اقدامات و برنامههای متعددی اجرا شده است. در اين راستا، دو وزارتخانه علوم، تحقيقات و فناوری و صنايع و معادن همواره به عنوان دو متولی اصلی اجرای برنامههای فوق با هدف حمايت از بنگاههای کوچک و متوسط و هر يک از زاويه نگاه يکی از نهادهای دانشگاه و صنعت عمل نموده اند، اما همان شکاف و فاصلهای که از ديرباز همواره ميان دو نهاد دانشگاه و صنعت در کشور وجود داشته است در ارتباط با برنامههای اين دو وزارتخانه نيز به چشم میخورد.
در سالهای گذشته، تلاشهای زيادی از سوی اين دو وزارتخانه - اما با نگاه بخشی و وزارتی- به منظور توسعه بنگاههای کوچک و متوسط صورت گرفته و مجموعههای متنوعی نظير شهرکهای صنعتی و فناوری و پارکها و مراکز رشد علم و فناوری و نظاير آن، با هدف حمايت از کارآفرينان و صاحبان انديشههای نو، مقابله با عامل مخرب بیکاری و گسترش تعاملات دو نهاد دانشگاه و صنعت در کشور پديد آمده است که خود همپوشانیها، دوبارهکاریها و اتلاف منابع و سرمايههای ملی زيادی را موجب شده و بدون شک از اثربخشی اين برنامهها و اقدامات کاسته است. در ادامه، شکلهای متنوعی از مراکز و مجموعههايي که با هدف حمايت از بنگاههای کوچک و متوسط و افزايش قدرت رقابتپذيری و همافزايي در ميان آنان توسط وزارتين علوم، تحقيقات و فناوری و صنايع و معادن ايجاد شده است و از اين پس آنها را تحت عنوان مراکز حمايتی از بنگاههای کوچک و متوسط میناميم، مورد بحث و بررسی قرار میگيرد.
الف) پارک علم و فناوری
پارکهای علم و فناوری2 تجميع بهينهای از شرکتها و مؤسسات دانش بنيان هستند که به وسيله متخصصين حرفهای مديريت میشوند و هدف اساسی آنان، افزايش ثروت در جامعه از طريق ارتقای فرهنگ نوآوری و رقابتپذيری در ميان کارآفرينان جوان، پژوهشگران و دانش آموختگان دانشگاهی است[7]. به منظور تحقق اين هدف، مراکز فوق جريان دانش و فناوری را در ميان دانشگاهها، مراکز تحقيق و توسعه و بخش صنعت ايجاد، و توسعه بنگاههای کوچک و متوسط دانشبنيان را از طريق فرآيندهای زايشی3 تسهيل مینمايد. پارک تحقيقاتی استانفورد نخستين پارک علمی است که در سال 1951 با انديشههای فردريک ترمن و در پاسخ به نياز دانشگاهيان کارآفرين که تمايل زيادی به تجاریسازی ايدههای فناورانه خود