در اين مقاله راهكارهاي لازم براي طراحی و اجرای حلقههای ارتباطی بين دانشگاه، صنعت و دولت براي توسعه ملی ارائه شده است. امروزه توليد كنندگان كوچك حتي دولتهائي كه به تحقيقات و پژوهش براي رسيدن به فن آوري اهميت نمي دهند، تبديل به واسطههائي بدون هويت مي شوند. از اينرو با چکیده کامل
در اين مقاله راهكارهاي لازم براي طراحی و اجرای حلقههای ارتباطی بين دانشگاه، صنعت و دولت براي توسعه ملی ارائه شده است. امروزه توليد كنندگان كوچك حتي دولتهائي كه به تحقيقات و پژوهش براي رسيدن به فن آوري اهميت نمي دهند، تبديل به واسطههائي بدون هويت مي شوند. از اينرو با ترسيم سيستم مديريتي مناسب، براي همسو نمودن فعاليتهاي جدا از هم در دانشگاها، مراكز صنعتي و دولت فن آوري بومي شكل مي گيرد. بنابراین با این سیستم مدیرت زمینه توسعه همه جانبه فراهم میشود. براي طراحی و اجرای حلقههاي ارتباط بين سه ركن ذكر شده، تجربههاي كشورهاي نيمه صنعتي و صنعتي، مورد بررسي قرار گرفته است. با بررسي نارسائي درتوليد فن آوري و مقايسة آن با تجربههاي ديگر کشورها، مشخص مي گردد كه مشكل اصلي در اين زمينه به ساده نگري در طراحي مديريت استراتژيك و كلان سنجي سه ركن دولت، دانشگاه، و صنعت، بستگی دارد. راهكارهاي علاج بخش ارائه شده در اين زمينه عبارتند از:
• فراموش نمودن فرهنگ انتفاعي كوتاه مدت.
• كنار گذاشتن مديريت سليقه اي و غير استراتژيك.
• حفظ حريم و حرمت محقق.
• كم شدن ريسك سرمايه گذاري در طراحي فن آوري بومي.
• انديشة فرانگر در دولت.
با اجرا شدن سيستم ارائه شده در اين مقاله رسيدن به جايگاه رفيع علم و فن آوري در سطح جهان امكان پذير است. تنها در اين صورت است كه مي توان توسعه علم و فن آوري را بهمراه فكر و هويت ايراني به جهانيان عرضه نمود.
پرونده مقاله
موضوع ارتباط صنعت و دانشگاه از محورهای اصلی حرکت در راستای سند چشم انداز بیست ساله ایران در افق سال 1404 هجری شمسی در زمینه توسعه علمی و فناوری است و تاثیر چشمگیری بر اشتغال نیروی انسانی تحصیل کرده، تولید ملی و در نتیجه درآمد سرانه کشور دارد و با عنایت به این که میانگین چکیده کامل
موضوع ارتباط صنعت و دانشگاه از محورهای اصلی حرکت در راستای سند چشم انداز بیست ساله ایران در افق سال 1404 هجری شمسی در زمینه توسعه علمی و فناوری است و تاثیر چشمگیری بر اشتغال نیروی انسانی تحصیل کرده، تولید ملی و در نتیجه درآمد سرانه کشور دارد و با عنایت به این که میانگین سال های تحصیل، امید به تحصیل و درآمد سرانه از شاخص های تعیین کننده توسعه انسانی هستند، لذا توسعه ارتباط جامعه دانشگاهی با صنایع مختلف کشور، یکی از الزامات بهبود وضعیت توسعه انسانی در کشور است در این مقاله سعی شده است مفهوم توسعه انسانی به وسیله شاخص ها و اجزای آن ها که برای سنجش توسعه انسانی استفاده میشوند، توضیح داده شود و سپس مقایسه ای تحلیلی بین ایران و کشورهای منطقه انجام گیرد. منظور از کشورهای منطقه کشورهایی هستند که در سند چشم انداز بیست ساله ایران در افق سال 1404هجری شمسی مدنظر قرار گرفته اند. این کشورها شامل کشورهای آسیای میانه، قفقاز، خاورمیانه و نیز کشورهای همسایه ایران می شوند. هدف از این مقاله، بررسی و ارزیابی توسعه انسانی جمهوری اسلامی ایران و مقایسه جایگاه آن بین کشورهای منطقه و نیز جهان براساس گزارش توسعه انسانی (HDR) سال 2011 می باشد. این گزارش به صورت سالیانه توسط سازمان ملل منتشر می شود. بررسیهای انجام یافته نشان می دهد که کشور ما از نظر شاخص توسعه انسانی در وضعیت مطلوبی به سر نمیبرد و تداوم روند فعلی موجب نزول رتبه ایران در رتبه بندی جهانی خواهد شد. بنابراین پس از بررسیهای انجام گرفته و تحلیل نتایج به دست آمده برای بهبود توسعه انسانی در کشور پیشنهاداتی ارائه گردیده است.
پرونده مقاله
عصر حاضر، عصر تحولات و تغییرات شگرف در فناوریهاست. عصری که ساختار فکری آن آکنده از عمق بخشیدن به اطلاعات و توجه به مشارکت نیروی انسانی خلاق و دانش گرا به جای نیروی انسانی عملکردی است. از اینرو مدیریت هوشیار بر آن است تا هرچه بیشتر و بهتر در جهت استفاده از ابزاری به نا چکیده کامل
عصر حاضر، عصر تحولات و تغییرات شگرف در فناوریهاست. عصری که ساختار فکری آن آکنده از عمق بخشیدن به اطلاعات و توجه به مشارکت نیروی انسانی خلاق و دانش گرا به جای نیروی انسانی عملکردی است. از اینرو مدیریت هوشیار بر آن است تا هرچه بیشتر و بهتر در جهت استفاده از ابزاری به نام دانش برای رویارویی و مقابله با عوامل عدم اطمینان، حفظ موقعیت و ایجاد خلاقیت و نوآوری، جهت گسترش عرصه رقابتی خود بر آید؛ این امر مستلزم آن است که مؤسسات کوچک و متوسط با ارج نهادن به مدیریت دانش و متقابلاً مدیریت خلاقیت و نوآوری، آنرا به عنوان یک نیاز استراتژیک و ضروری جهت پیشگامی در عرصه رقابت پذیری در زمره برنامههای دارای اولویت خود قرار دهند. امروزه سازمانهایی موفق هستند و میتوانند در دنیای پر رقابت ادامه حیات بدهند که دائماً افکار و اندیشههای جدید و نوآورانه را در سازمان کاربردی سازند. این امر تنها از عهده مدیران و کارکنان خلاق بر خواهد آمد و مستلزم بکارگیری اهرمهای مناسب جهت بهینه ساختن موفقیت نوآوری میباشد. مقاله حاضر به بحث پیرامون مدیریت دانش، نوآوری و نقش و جایگاه مدیریت دانش در رشد و توسعه نوآوری مؤسسات کوچک و متوسط دانش بنیان پرداخته است.
پرونده مقاله
دهههای متمادی است که برقراری ارتباط پويا و کارآمد دولت، دانشگاه و صنعت هدف اصلی دولتمردان، دانشگاهيان و صنعتگران کشور بوده است و با وجود مطالعات، برنامهها و اقدامات متعدد انجام گرفته در اين زمينه، فاصلهها همچنان باقی است. از ديگر سو، با توجه به جايگاه بنگاههای ک چکیده کامل
دهههای متمادی است که برقراری ارتباط پويا و کارآمد دولت، دانشگاه و صنعت هدف اصلی دولتمردان، دانشگاهيان و صنعتگران کشور بوده است و با وجود مطالعات، برنامهها و اقدامات متعدد انجام گرفته در اين زمينه، فاصلهها همچنان باقی است. از ديگر سو، با توجه به جايگاه بنگاههای کوچک و متوسط در توسعه و نهادينه کردن کارآفرينی و تسريع فرايند توسعه علمی، فناوری، صنعتی و اقتصادی کشورها، بيش از يک دهه است که مراکزی جهت هدايت و حمايت از اين بنگاهها در بخشهای مختلف جامعه ايجاد شده و تحقق آرزوی ديرينه پيوند دولت، دانشگاه و صنعت را در قالب بنگاههای کوچک و متوسط مبتنی بر دانش و فناوری و مراکز حمايت کننده از آنان، جان دوباره بخشيده است. اما به دليل فقدان نگاه فرابخشی به اين مراکز و موازی کاریها و دوباره کاریهای فراوان متوليان اصلی حمايت از آنان - وزارتين علوم، تحقيقات و فناوری و صنايع و معادن - علی رغم گسترش روزافزون مراکز فوق، تحقق اهداف و مأموريت هایشان به ويژه در زمينه تقويت تعاملات سه نهاد دولت، دانشگاه و صنعت درهالهای از ابهام قرار گرفته است. بنابراين پيشنهاد میگردد ضمن بازنگری و بازانديشی در اهداف، مأموريتها و سازوکارهای فعاليت اين مراکز در دهه دوم فعاليتشان، هماهنگی و تقسيم وظيفه شفافی - با رويکردی فرابخشی - ميان متوليان هدايت و حمايت از بنگاههای کوچک و متوسط و مراکز حمايت کننده از آنان در کشور صورت پذيرد.
پرونده مقاله
دانشگاه و صنعت دو نهاد کلیدی هر جامعهای محسوب میشوند و از آنجاییکه توسعه همه جانبه جوامع و کشورها تا حد زیادی ناشی از کاربست توانمندیهای هر کدام از این دو نهاد در جهت رفع نیازهای همدیگر میباشد، نظر سیاستگذاران، برنامهریزان و مجریان آنها را به خود جلب کرده است و مقو چکیده کامل
دانشگاه و صنعت دو نهاد کلیدی هر جامعهای محسوب میشوند و از آنجاییکه توسعه همه جانبه جوامع و کشورها تا حد زیادی ناشی از کاربست توانمندیهای هر کدام از این دو نهاد در جهت رفع نیازهای همدیگر میباشد، نظر سیاستگذاران، برنامهریزان و مجریان آنها را به خود جلب کرده است و مقوله ارتباط مستمر و بهینه دانشگاه و صنعت را مورد توجه قرار داده است. اين مقاله در راستاي تبيين رابطه دانشگاه و صنعت، نخست به پيشینه موضوع در دنيا و ايران پرداخته و سپس اين موضوع را به عنوان چالشي فراروي جامعه در ارتباط با آموزش عالي، مورد بررسي قرار داده است و در ادامه ضمن معرفي ساز و كارهاي تعامل دانشگاه و صنعت با اقتباس از روشهاي انتقال دانش و فناوري، الگوهاي تعامل دانشگاه و صنعت را نيز با نشأت از الگوهاي نوآوري و رشد فناوري، تشريح كرده است. آنگاه با مروري بر طرحهاي به كار گرفته شده جهت تعامل دانشگاه و صنعت، منافع متقابل اين دو نهاد از برقراري رابطه را با توجه به دادهها و ستاندههايي كه با همديگر دارند، توضيح داده است.
پرونده مقاله
امروزه فناوری به عنوان مهمترین اهرم رشد اقتصادی در عرصه جهانی شناخته شده است. دولتهاوصنایع موفق در جهان در حال حاضر به اهمیت این موضوع پی برد ه اند که بکارگیری اثربخش علم و فناوری باعث افزایش کارآیی و توان رقابتی آنها در بازارهای جهانی خواهد شد . از این رو بدون شک آین چکیده کامل
امروزه فناوری به عنوان مهمترین اهرم رشد اقتصادی در عرصه جهانی شناخته شده است. دولتهاوصنایع موفق در جهان در حال حاضر به اهمیت این موضوع پی برد ه اند که بکارگیری اثربخش علم و فناوری باعث افزایش کارآیی و توان رقابتی آنها در بازارهای جهانی خواهد شد . از این رو بدون شک آینده از آن کشورهایی خواهد بود که توسعه فناوری خود را بر اساس راهبردها و سیاستهای خاص مشخص نموده و به این ترتیب با استفاده از ساز و کارهای لازم خود را برای همگامی با تحولات آینده آماده کرده اند. این مقاله با مطالعه صنعت برق کشور توسعه یافتهای چون کره جنوبی و تحلیل چشم انداز آتی توسعه فناوری صنعت برق جهان تا سال 2050 ، بر آن است که به پاسخی درخور دست یابد. دادهها و شواهد ارائه شده در این گزارش ، حاکی از آن است که توسعه فناوریکی صنعت برق ایران برای همسویی با روند آتی حاکم بر صنعت برق جهان، باید موضوعهایی چون هوشمند سازی شبکه ،کاهش انتشار گازهای گلخانهای از طریق توسعه انرژیهای تجدید پذیر و بهبود راندمان نیروگاههای موجود،ترکیب بهینه سبد تولید،مدیریت مصرف و بهبود بهره وری و توسعه حمل و نقل بر پایه برق را در کانون توجه خود قرار دهد.
پرونده مقاله
یکی از اهداف اصلی دانشگاهها، شناخت نیازهای دانشی فعلی و آتی صنعت کشور و آموزش دانشجویان در راستای این نیازهاست. از جمله ابزارهای موثر در جهت رسیدن به این مهم، بهکارگیری سیستم مدیریت دانش در دانشگاهها و مراکز صنعتی کشور، و ارتباط هر دو سیستم آنها با یکدیگر است. ام چکیده کامل
یکی از اهداف اصلی دانشگاهها، شناخت نیازهای دانشی فعلی و آتی صنعت کشور و آموزش دانشجویان در راستای این نیازهاست. از جمله ابزارهای موثر در جهت رسیدن به این مهم، بهکارگیری سیستم مدیریت دانش در دانشگاهها و مراکز صنعتی کشور، و ارتباط هر دو سیستم آنها با یکدیگر است. اما حجم انبوه و پراکنده مباحث مدیریت دانش باعث سردرگمی و روی گرداندن آنها، از پیاده سازی مدیریت دانش شده است. لذا هدف این تحقیق، بررسی مهمترین نقشه راههای پیاده سازی مدیریت دانش و ارائه نقشه راهی برای پیاده سازی مدیریت دانش در دانشگاه جامع امام حسین (ع) است. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری تحقیق شامل 80 نفر کارشناس اجرایی مدیریت دانش و آشنا به محیطهای دانشگاهی است که از طریق فرمول کوکران، 45 نفر به روش نمونه گیری هدف دار انتخاب شدند. نقشه راه بدست آمده از ادبیات موضوع، به وسیله پرسشنامهای با طیف 5 گزینهای لیکرتی، که روایی آن توسط فرمول لاشه و پایایی آن توسط آلفای کرونباخ (91/.) احراز گردید، مورد ارزیابی قرار گرفت. جهت تایید مدل از آزمونهای فرض و جهت تحلیل دادهها، از توزیع دوجملهای استفاده شد. در نهایت نقشه راهی کاربردی، شامل 11 فاز اصلی و 30 فعالیت کلیدی به همراه جزئیات و نحوه ارتباطات آنها، به منظور پیاده سازی مدیریت دانش در دانشگاه بدست آمد.
پرونده مقاله