مروري بر الگوها و طرحهاي تعامل دانشگاه و صنعت
محورهای موضوعی :
حمید شفیع زاده
1
(دانشگاه آزاد گرمسار)
2
کلید واژه: دانشگاه, صنعت, توسعه ملي, انتقال دانش, فناوری پیشرفته,
چکیده مقاله :
دانشگاه و صنعت دو نهاد کلیدی هر جامعهای محسوب میشوند و از آنجاییکه توسعه همه جانبه جوامع و کشورها تا حد زیادی ناشی از کاربست توانمندیهای هر کدام از این دو نهاد در جهت رفع نیازهای همدیگر میباشد، نظر سیاستگذاران، برنامهریزان و مجریان آنها را به خود جلب کرده است و مقوله ارتباط مستمر و بهینه دانشگاه و صنعت را مورد توجه قرار داده است. اين مقاله در راستاي تبيين رابطه دانشگاه و صنعت، نخست به پيشینه موضوع در دنيا و ايران پرداخته و سپس اين موضوع را به عنوان چالشي فراروي جامعه در ارتباط با آموزش عالي، مورد بررسي قرار داده است و در ادامه ضمن معرفي ساز و كارهاي تعامل دانشگاه و صنعت با اقتباس از روشهاي انتقال دانش و فناوري، الگوهاي تعامل دانشگاه و صنعت را نيز با نشأت از الگوهاي نوآوري و رشد فناوري، تشريح كرده است. آنگاه با مروري بر طرحهاي به كار گرفته شده جهت تعامل دانشگاه و صنعت، منافع متقابل اين دو نهاد از برقراري رابطه را با توجه به دادهها و ستاندههايي كه با همديگر دارند، توضيح داده است.
University and industry are two key institutions in any society and since the comprehensive development of communities and countries, largely due to Capabilities of the application of either of these two institutions in order to meet needs is, The policy makers, planners and executors of them has attracted And the concept of continuous improvement of university-industry relationship is considered. This paper aimed at explaining the relationship between universities and industry, the first world record in Iran And then this challenge as a society with higher education, has studied and the introduction of the mechanisms of interaction with universities and industry adoption of methods to transfer knowledge and technology, Emanating from university-industry interaction patterns with patterns of innovation and technology development, has been described. Used when reviewing proposals for university-industry interaction, Mutual benefits of establishing a relationship with these two institutions that together have given the data and outputs, is described
1. آييننامه تاسيس پاركهاي علمي و فناوري. معاونت فناوري وزارت علوم، تحقيقات و فناوري. شوراي گسترش آموزش عالي، 1381.
2. انتظاری، یعقوب، تعامل علم و صنعت در چارچوب نظام ملی توسعه دانش، نشریه مجلس و پژوهش، نشر مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، سال دهم، شماره چهل و یکم، ویژه نامه آموزش عالی، 1382.
3. خسرويان، غلامرضا، بررسي انتزاع متقابل از ارتباط سه جانبه صنعت، دولت و دانشگاه، سومين كنگره بينالمللي همكاري دولت، دانشگاه و صنعت براي توسعه ملي، دانشگاه تبريز، 1385.
4. رشمه، جواد، بدرقه، علي، مير اسماعيلي، مجيد، تعامل دانشگاه و صنعت: ضرورتي اجتنابناپذير، همایش آموزش عالی در هزاره سوم، باشگاه پژوهشگران جوان- دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن، 1386.
5. شجاعی، محمد رضا، تعامل دانشگاه و صنعت و نقش آن در توسعه اقتصادی، نشریه مجلس و پژوهش، نشر مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، سال دهم، شماره 41، ویژه نامه آموزش عالی، 1382.
6. شفیعی، مسعود، ارتباط صنعت و دانشگاه آیندهای تابناک، پیشینهای تاریک، مجله نامه فرهنگ، شماره 52، 1383.
7. صدقی بوكاني، ناصر، نقش دانشگاه و پژوهش در ارتقاء سطح صنعت در فرايند توسعه ملي، همایش آموزش عالی در هزاره سوم، باشگاه پژوهشگران جوان- دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن، 1386.
8. هاشمی داران، حسن، قائد محمدی، محمد جواد، اهمیت ارتباط صنعت و دانشگاه برای توسعه آموزش عالی در هزاره سوم، همایش آموزش عالی در هزاره سوم، باشگاه پژوهشگران جوان- دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن، 1386.
9. هریش، ورنر ، وبر، لوک ای، چالشهای فراروی آموزش عالی در هزاره سوم، مترجم: گروه مترجمین، تهران، دانشگاه امام حسین (ع). چاپ اول 1381.
10. Denison, E.F; Why Growth Rates Differs; Washingtin D.C: The Brookings Institution 2005.
11. Goktepe, D & Edquist, C. Understanding of University-Industry Relations: A Comparative Study of Organizational and Institutional Practices of Lund University, Sweden, Draft Work for PhD Proposal, 2004
12. Park,J.S, Opportunity Recognition and Product Innovation in Entrepreneurial high-tech Start-ups: a New Perspective and Supporting Case Study, Journal of Technovation,26 ,Pp 739-752,2005.
مروري بر الگوها و طرحهاي تعامل دانشگاه و صنعت
حمید شفیع زاده* هدی السادات محسنی**
* استادیار دانشگاه آزاد اسلامی، واحد گرمسار
** دانشجوی دکتری مدیریت آموزش عالی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات
تاريخ دريافت: 20/01/89 تاريخ پذيرش: 15/2/89
چكيده: دانشگاه و صنعت دو نهاد کلیدی هر جامعهای محسوب میشوند و از آنجاییکه توسعه همه جانبه جوامع و کشورها تا حد زیادی ناشی از کاربست توانمندیهای هر کدام از این دو نهاد در جهت رفع نیازهای همدیگر میباشد، نظر سیاستگذاران، برنامهریزان و مجریان آنها را به خود جلب کرده است و مقوله ارتباط مستمر و بهینه دانشگاه و صنعت را مورد توجه قرار داده است. اين مقاله در راستاي تبيين رابطه دانشگاه و صنعت، نخست به پيشینه موضوع در دنيا و ايران پرداخته و سپس اين موضوع را به عنوان چالشي فراروي جامعه در ارتباط با آموزش عالي، مورد بررسي قرار داده است و در ادامه ضمن معرفي ساز و كارهاي تعامل دانشگاه و صنعت با اقتباس از روشهاي انتقال دانش و فناوري، الگوهاي تعامل دانشگاه و صنعت را نيز با نشأت از الگوهاي نوآوري و رشد فناوري، تشريح كرده است. آنگاه با مروري بر طرحهاي به كار گرفته شده جهت تعامل دانشگاه و صنعت، منافع متقابل اين دو نهاد از برقراري رابطه را با توجه به دادهها و ستاندههايي كه با همديگر دارند، توضيح داده است. کلید واژه: دانشگاه، صنعت، توسعه ملي، انتقال دانش، فناوری پیشرفته. |
مقدمه
جهان کنونی جهانی است پر از تغييرات محیطی و علمی شتابان. دگرگونيهای بسياری در ارکان اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، و ... آن صورت گرفته و «پیشرفتهای سريع علوم و تکنولوژی»1 انسان را با چالشهای محيطی فراوانی روبه رو ساخته است. يکی از مباحثی که میتواند انسان و سازمانها را در مواجهه به این تغییرات موفق نماید و او را در مسیر هماهنگی با این تغییرات قرار دهد، علم ارتباطات است. صاحبنظران، دولتها، و انجمنهای بینالمللی فناوری اطلاعات و ارتباطات، مسئله اقدام برای بهبود و گسترش ارتباطات درون سازمانی و برون سازمانی را برای حداکثر استفاده از منابع موجود و بدستآوردن بیشترین و بهترین نتایج از آنها، لازم و ضروری میدانند تا موسسات و سازمانها بتوانند در برابر تحولات و دگرگونیهای پرشتاب دنیایی که به سرعت در حال توسعه و رشد است، جوابگو باشند. «هربرت سايمون» اظهار میدارد: «سازمان نميتواند بدون ارتباط وجود داشته باشد.» و «چستر بارنارد» «تهيه يك سيستم ارتباطي را از جمله وظايف اساسي یک مدير میداند». علاوه بر این، اغلب متفکران، معتقدند که بسياري از مسائل و مشکلات حاکم بر سازمانها از بافت نادرست ارتباطي و عدم توجه به ظرايف ارتباطات درون سازمانی و برون سازماني بوده است و اگر مديران بر اين امور واقف باشند، چهبسا با اثربخشي بهتر و بيشتر، کارهاي مربوط به خود را انجام ميدهند و رسالت خود و سازمان تحت مدیریت خود را با کارائی هرچه بیشتر به تحقق میرسانند.
ضرورت توجه به «رابطه دانشگاه و صنعت»2 از نیاز به وجود دانشگاهها و موسساتی مایه میگیرد که میبایست در کشورهای در حال توسعه و برای مواجهه با شرایط به سرعت در حال تغییر محیط، کارکردهای خود را به احسن وجه به تحقق برسانند.
دانشگاه و صنعت دو نهاد کلیدی هر جامعهای محسوب میشوند و از آنجائیکه توسعه همه جانبه جوامع و کشورها تا حد زیادی ناشی از کاربست توانمندیهای هر کدام از این دو نهاد در جهت رفع نیازهای همدیگر میباشد، نظر سیاستگذاران، برنامهریزان و مجریان آنها را به خود جلب کرده است و مقوله ارتباط مستمر و بهینه دانشگاه و صنعت را مورد توجه قرار داده است.
همکاری دانشگاه و صنعت از مصادیق توافقهای قراردادی است که در خصوص فعالیتهای عملی و پژوهشی دانشگاه و شرکتهای تجاری صورت میگیرد. این همکاری معمولا با هدف دستیابی به توان علمی دانشگاه و تجربههای صنعت و استفاده از آنها صورت میگیرد. در این ارتباط دانشگاه و صنعت تلاش میکنند تا برخی از فعالیتهای علمی خود را بطور مشترک و هماهنگ انجام دهند. به هر حال، همکاریهای هر کدام از این دو نهاد فعالیتهایی را در بر میگیرد که هر یک از آنها به تنهایی قادر به انجام دادن آنها نیستند[7].
برای درک بهتر ارتباط دانشگاه و صنعت، پنج نقش مهم دانشگاهها در نظام توسعه دانش را که مرتبط با صنعت نیز میباشد، مورد اشاره قرار میدهیم[2]:
· دانشگاهها عهده دار فرآیند عمومی تولید دانش علمی هستند و بنابراین در بلند مدت مرزهای تکنولوژیک صنعت را تحت تاثیر قرار میدهند.
· آنها دانشی را تولید میکنند که بطور مستقیم قابل کاربرد در تولیدات صنعتی است.
· دانشگاهها نهادههای لازم را برای فرآیند نوآوری صنعتی در اقلامی از سرمایه انسانی و دانش موجود در صنعت را بهره برداری میکنند.
· آنها بنگاه مبتنی بر دانش را برای تجاریسازی دانش تکنولوژیک تولید شده در درون دانشگاه ایجاد میکنند و پرورش میدهند.
· آنها بنگاه دانش را برای سهولت مبادله دانش با بنگاههای اقتصادی نوین و مبتنی بر دانش موجود در صنعت به وجود میآورند.
1.پیشینه رابطه دانشگاه و صنعت
پیشینه رابطه دانشگاه و صنعت در اروپا به زمان انقلاب صنعتی در این قاره بر میگردد. اما مطرح شدن آن بعنوان یک چالش، موضوع جدیدی است که طی چند دهه اخیر مورد توجه قرار گرفته است.
همزمان با انقلاب صنعتی در قرن هیجدهم میلادی، موضوع ارتباط و همکاری دانشگاه و صنعت برای اولین بار در کشور انگلستان مورد توجه قرار گرفت و دلیل آن نیز این بود که انقلاب صنعتی از این کشور آغاز گردید. پس از انقلاب صنعتی و با پیدایش دانشگاههای بزرگ و صنایع مادر، دانشگاهها موظف گردیدند که ضمن تربیت نیروی کار ماهر برای صنایع، زمینه را برای توسعه صنعت و جامعه مهیا نمایند و صنایع نیز موظف گردیدند فناوری مورد نیاز دانشگاهها را تولید و ارائه نمایند.
در انگلستان روند رو به رشد رابطه دانشگاه و صنعت در دهه 80 میلادی، سرعت فزونتری گرفت. در طول این دهه به سبب اعمال سیاستهای خصوصیسازی و کاهش حمایتهای دولت از دانشگاهها، بر ظرفیتسازی دانشگاهها برای حرکت بسوی خودگردانی و استقلال تاکید شد که این امر، دانشگاهها را به سمت یافتن منابع مالی جدید واداشت و ساز و کار رابطه دانشگاه با صنعت و بخش خصوصی را بیش از پیش مورد توجه قرار داد.
در امریکا تاثیر انقلاب صنعتی به تاسیس «پلی تکنیکها» و یا دانشکدههای فنی منجر شد و امروزه نیز با تاسیس انواع پارکهای فناوری و پارکهای علم و همچنین دانشگاههای شرکتی و پژوهشی، موضوع رابطه دانشگاه و صنعت مورد توجه فراوانی قرار گرفته است.
بر اساس شواهد تاریخی، در کشور ما علم نزدیک به عمل از پیشینه طولانی برخوردار است. قراین حاکی از آن است که در ادوار باستانی تنها به علومی توجه شده است که کارائی آنها برای جامعه محرز بوده است. با ظهور اسلام و احترام شایانی که اسلام به علم و عالم قائل بود، مراکز علمی در قالبهای گستردهتر و تخصصیتری در ایران رشد نمود و تحت عناوینی چون دارالشفاءها، بیت الادویهها، دارالعلمها، نظامیهها و ... از سهم برجستهای در تولید دانش برخوردار شدند. شکل نوین آموزش عالی در کشور ما در پاسخ به نیازهای رو به رشد جامعه، با تاسيس دارالفنون در سال 1228 هجری شمسي برابر با 1851میلادی، 20 سال پيش از دارالفنون شهر توكيو و 3 سال قبل از دارالفنون استانبول در زمينه پاسخگويي به نيازهاي نظامي، پزشكي و مهندسي در ايران موجوديت يافت و جالب آنكه در همان آغاز فعاليت با ايجاد كارخانجات شمعسازي، بلورسازي، كاغذسازي، نخريسي و ...، اداره امور آن كارخانجات بعنوان كارخانه وابسته به دارلفنون در اختيار دانشآموختگان مدرسه قرار داده شد[4].
انتظاري رابطه دانشگاه و صنعت در سبك جديد آن در ايران را به چهار دوره تقسيم ميكند و تاكيد مينمايد كه در ايران تعامل اين دو نهاد عمدتا توسط دولت صورت ميگيرد.
دوره اول از زمان تاسيس دانشگاه تهران در سال 1313 تا 1340: در اين دوره تعامل دانشگاه و صنعت مبتني بر آموزش بود و دولت در راستاي هماهنگسازي دانشگاهها با صنايع جديد وارداتي و ايجاد رشتههاي دانشگاهي كه مورد نياز صنايع تازه تاسيس بودند، تلاش ميكرد.
دوره دوم از سال 1340 تا سال 1360: در اين دوره نيز تعامل مبتني بر آموزش بود و همچنان براي هماهنگسازي دانشگاهها با صنايع تلاش ميشد. با اين تفاوت كه در اين دوره كارآموزاني از دانشگاه براي آشنايي با فناوريهاي وارداتي جديد و آشنايي با بعضي از مسائل مرتبط با رشته تحصيلي خود، به شركتهاي صنعتي دولتي فرستاده ميشدند.
دوره سوم از سال 1361 تا سال 1373: در اين دوره دولت تلاش ميكرد مبناي تعامل دانشگاه و صنعت را علاوه بر آموزش به پژوهش نيز گسترش دهد. بر اين اساس، دفترهايي براي بهبود تعامل دانشگاه و صنعت در