در سالهای اخیر با پیگیری سیاستها وبرنامههای توسعه علمی، خوشبختانه شاهد رشد قابل توجه تولیدات علمی در کشور بودهایم، ولی آنچه که میتواند این رشد را به توسعه پایدار کشور گره زده و موجب پویایی و اثربخشی مؤسسات علمی شود، بکارگیری و تجاریسازی دستاوردهای علمی در جهت تعال چکیده کامل
در سالهای اخیر با پیگیری سیاستها وبرنامههای توسعه علمی، خوشبختانه شاهد رشد قابل توجه تولیدات علمی در کشور بودهایم، ولی آنچه که میتواند این رشد را به توسعه پایدار کشور گره زده و موجب پویایی و اثربخشی مؤسسات علمی شود، بکارگیری و تجاریسازی دستاوردهای علمی در جهت تعالی و رفاه جامعه است. دانشگاهها یکی از چندین نهادی میباشند که در کنار نهادها و مؤسسات تحقیقاتی در یک کشور اقدام به توسعه دانش و فناوریهای نوین برای صنایع مختلف میکنند. در حقیقت رسالت علمی دانشگاهها را میتوان تحت عناوین اصلی تولید و انتقال نوآوریها و دانشهای کاربردی طبقه بندی نمود. بدین منظور دانشگاهها اقدام به تأسیس دفاتر انتقال فناوریدر ساختار درونی خود کردهاند تا بدین ترتیب با صنایع مختلف ارتباط نزدیکتری برقرار کنند. یکی از مهمترین لازمههای موفقیت دانشگاهها جهت انجام رسالت علمی خویش، ارتباط مداوم با صنعت و دولت است که تشکیل شبکه سه بعدی صنعت- دانشگاه- دولت، ارتباط با پارکهای فناوری و همچنین تأسیس دفاتر انتقال فناوری به عنوان مصادیق ارتباط دانشگاه با صنعت و دولت تلقی میشود. در مقاله حاضر تلاش شده تا ضمن بررسی ادبیات دفاتر انتقال فناوری به عنوان نهادی پیشرو در دانشگاههای هزاره سوم و حلقه مفقوده در فرآیند تجاری سازی دستاوردهای تحقیقات دانشگاهی، پیشنهادها و راهکارهای مناسبی در جهت راهاندازی و فعالیتهای اثربخش این دفاتر در دانشگاهها ارائه شود.
پرونده مقاله
تحولات اخیر جامعه بشری در عصر فراصنعتی، جوامع و سازمان ها را ناگزیر از تأکید بر توسعه دانش، فناوری، نوآوری و کارآفرینی و همچنین انعطاف پذیری و سازگاری حداکثری در ارتباط با پیچیدگی های محیطی نموده است. به عبارت دیگر، بشر در نخستین دهه از هزاره سوم میلادی با گذر از اقتصاد چکیده کامل
تحولات اخیر جامعه بشری در عصر فراصنعتی، جوامع و سازمان ها را ناگزیر از تأکید بر توسعه دانش، فناوری، نوآوری و کارآفرینی و همچنین انعطاف پذیری و سازگاری حداکثری در ارتباط با پیچیدگی های محیطی نموده است. به عبارت دیگر، بشر در نخستین دهه از هزاره سوم میلادی با گذر از اقتصاد جهانی و تحولات عظیم صنعتی و تکنولوژیکی، گام در عصری نهاده که دانش، محور اساسی تمامی حوزه ها و عرصه ها قرار گرفته است. در این عصر که به تعبیری عصر کارآفرینی نامگذاری شده است، دانش، فناوری و نوآوری مبنای توسعه تمامی جوامع محسوب می گردد. چراکه کارآفرینی به مثابه مهمترین سلاح پیشرفت علمی و اقتصادی کشورهای توسعه یافته، قادر است موجبات اشتغال زایی، افزایش بهره وری، توسعه اقتصادی و ارتقاء رفاه اجتماعی را در کشورهایی نظیر کشور عزیزمان ایران فراهم نماید. یکی از الزامات دستیابی به توسعه علمی و فناوری، ایجاد درک صحیح و مشترک از ضرورت و اهمیت دانش، فناوری و نوآوری در جامعه از طریق بسیج ملی منابع و امکانات و ایجاد نظام جامع علم و فناوری در کشور است که لازمه آن ارتقای جایگاه بنگاه های کوچک و متوسط در قالب مجموعه های جدیدی تحت عنوان پارک ها و مراکز رشد علم و فناوری مبتنی بر دانش و فناوری و مراکز حمایت کننده از آنان خواهد بود.طی دهه های اخیر، ظهور پدیده پارک ها و مراکز رشد علم و فناوری در بسیاری کشورها توانسته است تأثیرات شگرفی در دستیابی به توسعه دانش محور و همچنین تقویت تعاملات دولت، دانشگاه و صنعت برجای گذارد. لذا با عنایت به این موضوع، در مقاله حاضر، ابتدا به بیان تعریف پارک ها و مراکز رشد پرداخته و سپس بررسی وضعیت موجود و پیشینه پارک ها و مراکز رشد فناوری در جهان و سابقه آن در آسیا، ایران مورد بررسی قرار گرفته و در نهایت عوامل موثر بر اثربخشی پارک ها و مراکز رشد ارائه شده است.
پرونده مقاله
دانشگاه و صنعت دو نهاد کلیدی هر جامعهای محسوب میشوند و از آنجاییکه توسعه همه جانبه جوامع و کشورها تا حد زیادی ناشی از کاربست توانمندیهای هر کدام از این دو نهاد در جهت رفع نیازهای همدیگر میباشد، نظر سیاستگذاران، برنامهریزان و مجریان آنها را به خود جلب کرده است و مقو چکیده کامل
دانشگاه و صنعت دو نهاد کلیدی هر جامعهای محسوب میشوند و از آنجاییکه توسعه همه جانبه جوامع و کشورها تا حد زیادی ناشی از کاربست توانمندیهای هر کدام از این دو نهاد در جهت رفع نیازهای همدیگر میباشد، نظر سیاستگذاران، برنامهریزان و مجریان آنها را به خود جلب کرده است و مقوله ارتباط مستمر و بهینه دانشگاه و صنعت را مورد توجه قرار داده است. اين مقاله در راستاي تبيين رابطه دانشگاه و صنعت، نخست به پيشینه موضوع در دنيا و ايران پرداخته و سپس اين موضوع را به عنوان چالشي فراروي جامعه در ارتباط با آموزش عالي، مورد بررسي قرار داده است و در ادامه ضمن معرفي ساز و كارهاي تعامل دانشگاه و صنعت با اقتباس از روشهاي انتقال دانش و فناوري، الگوهاي تعامل دانشگاه و صنعت را نيز با نشأت از الگوهاي نوآوري و رشد فناوري، تشريح كرده است. آنگاه با مروري بر طرحهاي به كار گرفته شده جهت تعامل دانشگاه و صنعت، منافع متقابل اين دو نهاد از برقراري رابطه را با توجه به دادهها و ستاندههايي كه با همديگر دارند، توضيح داده است.
پرونده مقاله