نوآوری باز و ضرورت پیادهسازی آن در سازمانها
محورهای موضوعی : عمومى
زهرا هاشمی دهقی
1
(مرکز تحقیقات چشم)
کلید واژه: نوآوری باز, الگوی مفهومی نوآوری باز, اجرای نوآوری باز,
چکیده مقاله :
شرکتهایی که از پس مدیریت مدل نوآوری باز برآیند، خواهند توانست هزینه نوآوری را کاهش داده و نوآوریهایشان را زودتر به بازار برسانند. آنها حتی خطرهای نوآوری را با دیگرانی که درکسبوکار نوآوری باز مشارکت و همراهی داشتهاند تقسیم میکنند. شرکتها از این رهگذر میتوانند زودتر با دگرگونیهای بازار سازگار شوند و با جذب ایدههای نو در بازارهای جهانیتر و پویاتر، رقابتی باقی بمانند. بنابراین مدیران باید پیامدهای سهمگین مدلهای کسبوکار بازار را بشناسند و زیرساختهای لازم را به گونهای فراهم آورند که شرکتهایشان بتوانند در فضای نوین نوآوری دوام آورند و رونق یابند. نوآوری باز که در شمار پارادایمهای نوین نوآوری تلقی میشود، در شرکتهای توانمند چند ملیتی به خوبی بکار گرفته شده و ابزارهای طرح شده در این پارادایم، ارزشافزایی هرچه بیشتر را در بنگاهها در کنار ارتقای سطح کیفی محصولات و رضایت بالای مشتریان پرتوقع را به دنبال داشته است. ﭘﮋوﻫﺶ ﺣﺎﺿﺮ از ﻧﻮع ﻣﺮوری اﺳﺖ ﮐﻪ با تعریف نوآوری باز، ارائه الگوی مفهومی و مدلهای اجرا شده در ایران و جهان قصد دارد ضرورت پیادهسازی این طرح را در سازمانها جهت ایجاد رضایتمندی در مشتریان و مهندسی مجدد کسب و کار سازمانی پیشنهاد دهد. نتیجه گیری: از آنجا که اکثر بنگاههای تولیدی و اقتصادی بزرگ، متوسط و کوچک فاقد واحدهای تحقیق و توسعه کاربردی برای دستیابی به فناوریهای نوآوری محور هستند، طرح ملی نوآوری باز با ایجاد تعاملی پویا و باز در کشور قادر خواهد بود با ایجاد تعاملی پویا و دوسویه بین صاحبان نوآوری و کارفرمایان تولیدی، تمامی ظرفیتهای نهفته کشور به خصوص دانشگاهها، اساتید، دانشجویان، صاحبان ایدههای برتر و کارآفرینان نوآور را در خدمت حل مشکلات صنعت و تولید قرار دهد و اتصال مثلث دانشگاه، صنعت و دولت را به ارتباط تبدیل نماید.
By implementing open innovation management, the businesses can enjoy reduction of innovation cost and shorter maturity time of the innovative ideas. Even several businesses can participate in open innovation. Through this, the companies shorten their way to harmonization with the market and attracting novel ideas in the more dynamic, competitive, and wider markets. Thus, the management needs to recognize the outcomes of different market business models and prepare the infrastructure in a way to guarantee their business's survival in the innovation environment. Open innovation is one of the modern innovation paradigms which is perfectly implemented in multination companies. The tools introduced by the paradigm ensure maximum value added in the businesses along with improvement of quality level and satisfaction of all customers. The present study was conducted as a review research, in which necessity of the implementation of open innovation to achieve customer satisfaction and reengineering the business is emphasized through defining the open innovation, proposing conceptual models, and introducing practical models in Iran and other countries. Given that majority of large/average/small producing businesses lack functional research and development department to bring in innovation-based technologies, the national open innovation plan is a solution for the current challenges ahead of industrial units. The plan provides a dynamic and mutual interaction among the owners of the industries and producing units to employ all the untouched resources specially academic environments, university professors, students, and innovating entrepreneurs. The plan forms the triangle of industry, government, and university
نوآوری باز و ضرورت پیادهسازی آن در سازمان ها
زهرا هاشمیدهقی
دانشجوی دکتری مدیریت خدمات بهداشتی درمانی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران جنوب، تهران
تاریخ دریافت: 30/05/1393 تاریخ پذیرش: 06/10/1393
چكيده
سازمانهايي که از پس مديريت مدل نوآوري باز برآيند، خواهند توانست هزينه نوآوري را کاهش داده و نوآوريهايشان را زودتر به بازار برسانند. آنها حتي خطرهاي نوآوري را با ديگراني که درکسبوکار نوآوري باز مشارکت و همراهي داشتهاند تقسيم ميکنند. شرکتها از اين رهگذر ميتوانند زودتر با دگرگونيهاي بازار سازگار شوند و با جذب ايدههاي نو در بازارهاي جهانيتر و پوياتر، رقابتي باقي بمانند. بنابراين مديران بايد پيامدهاي سهمگين مدلهاي کسبوکار بازار را بشناسند و زيرساختهاي لازم را به گونهاي فراهم آورند که شرکتهایشان بتوانند در فضاي نوين نوآوري دوام آورند و رونق يابند. نوآوري باز كه در شمار پارادايمهاي نوين نوآوري تلقي ميشود، در سازمانهاي توانمند چند مليتي به خوبي بكار گرفته شده و ابزارهاي طرح شده در اين پارادايم، ارزشافزايي هر چه بيشتر را در بنگاهها در كنار ارتقاي سطح کیفی محصولات و رضايت بالاي مشتريان پرتوقع را به دنبال داشته است. ﭘﮋوﻫﺶ ﺣﺎﺿﺮ از ﻧﻮع ﻣﺮوری اﺳﺖ ﮐﻪ با تعریف نوآوری باز، ارائه الگوی مفهومی و مدلهای اجرا شده در ایران و جهان قصد دارد ضرورت پیادهسازی این طرح را در سازمانها جهت ایجاد رضایتمندی در مشتریان و مهندسی مجدد کسب و کار سازمانی پیشنهاد دهد. از آنجا که اکثر بنگاههای تولیدی و اقتصادی بزرگ، متوسط و کوچک فاقد واحدهای تحقیق و توسعه کاربردی برای دستیابی به فناوریهای نوآوری محور هستند، طرح ملی نوآوری باز با ایجاد تعاملی پویا و باز در کشور قادر خواهد بود با ایجاد تعاملی پویا و دوسویه بین صاحبان نوآوری و کارفرمایان تولیدی، تمامی ظرفیتهای نهفته کشور به خصوص دانشگاهها، اساتید، دانشجویان، صاحبان ایدههای برتر و کارآفرینان نوآور را در خدمت حل مشکلات صنعت و تولید قرار دهد و اتصال مثلث دانشگاه، صنعت و دولت را به ارتباط تبدیل نماید.
واژه های كليدي: نوآوری باز، الگوی مفهومی نوآوری باز، اجرای نوآوری باز
مقدمه
منظور از نوآوری، خلاقیت متجلی شده و به مرحله عمل رسیده است. پیتر دراکر1 نوآوری را همانند هر فعالیت عینی در کنار نبوغ و استعداد، نیازمند دانش، توجه و سختکوشی همه دستاندرکاران میداند. او معتقد است آنچه در میان کارآفرینان مشترک یافتم نه گونه خاصی از شخصیت بلکه تعهد سیستماتیک به نوآوری بوده است[1].
نویسنده عهده دار مکاتبات: زهرا هاشمی دهقی hashemi_mitra@yahoo.com
|
شرکتها براي افزايش شانس کاميابي خود در کارزار نوآوري چارهاي جز پيروي از رويکردي بازتر به نوآوري و آميختن اين رويکرد نوين با مدلهاي کسب وکار باز و شفاف ندارند[2]. سازمانها دريافتهاند كه به يافتن راههاى جديد براى شناسايى نيازمندىهاى خود در جهت گسترش تخصصها و شبكههاى ارتباطى با افراد و نهادهاى داخل و خارج از سازمان نياز دارند. توانايى شركتها براى دستيابى به فناوري جديد و تطبيق آنها با نيازهايى كه مشتريان دارند، فرصتهاى جديد سودآورى را براى شركتها فراهم میكنند. دانش داخلى كه براى چنين فرايندهايى لازم است براى شركتها ارزشمند مىباشد و براى به دست آوردن امتيازات رقابتى لازم است كه در فرايند نوآورى شركتها، دانش محافظت شود [4و5].
در کشور ما، بر اساس حمايتهاي صورت گرفته از سوى دولت و مبتني بر زيرساختهاي ايجاد شده (همچون پاركهاي تحقيقاتي و مراكز رشد فناوري)، شاهد شكلگيري تعداد زيادي شركتهاي دانشبنيان در حوزههاي متنوع فناوري و خدمات پژوهشي هستیم و وضع ارتقاي سطح علمي دانشگاهها، افزايش كمي و كيفي رشتههاي تحصيلي و فارغالتحصيلان، ترويج فرهنگ كارآفريني و غیره زمينه را براي پيروي از پارادايم نوآوري باز فراهم کرده است. بعلاوه، با توجه به محدوديتهاي مالي و انساني كشور، همچنين تحريمهاي اقتصادي و ضرورت توسعهاي، سازمانها بايد بتوانند سهم چشمگيري را در تحقق سند چشم انداز در ابعاد علمي و اقتصادي ايفا نمایند. به همین دلیل بسنده نكردن به توان تحقيقاتي درونبخشی و بهرهگيري از توان فناورانهي ملي، همچنين عرضهي دستاوردهاي فناورانه به ساير بخشها، مواردي است كه در قالب نظريهي نوآوري باز در مقابل نوآوري بسته مورد عنايت قرار گرفته است[6].
در نتیجه ميتوان گفت كه روند حركت به سمت « نوآوري باز » هم اكنون يك عزم حركتي در مقياس جهاني است و امروزه شمار روزافزوني از شركتها و سازمان ها به اين باور و تشخيص رسيدهاند كه منبع سرشار ظرفيتها و استعدادهاي خلاق و نوآور به صورت بالقوه در خارج از شركتها دست نخورده باقي ماندهاند كه فعليت بخشيدن به آنها خصوصاً براي فاز اول نوآوري و رسیدن به اهداف نوآوری باز بسيار كارساز است.
مبانی نظری
1-نوآوری باز
در طول دههي 1990 هنري چسبراو2 ملاحظه كرد كه الگوی رايج نوآوري بسته شروع به تغييركرده است. بر اساس نظر او، به علت ظهور عواملي همچون موارد زير، دوران پارادايم نوآوري بسته به اتمام رسیده است:
• تحرك و جابهجايي افزايش يافته كاركنان ماهر و دانشي، مهندسان كارآزموده و زبده و دانشمندان كه هر روز كنترل ايدهها و تخصصهاي مالكانه را براي بنگاهها سختتر ميكرد؛
• گسترش سرمايهگذاريهاي خطرپذير و افزايش اهميت آن به عنوان جايگزيني براي منابع اختصاص داده شده توسط بنگاههاي بزرگ به تحقيق و توسعه- كه به تأمين منابع مالي براي شكلگيري شركتهاي جديد و تلاش آنها براي تجاريسازي ايدههايي كه از پژوهشگاههاي بنگاههاي بزرگ بيرون ميآمدند، كمك ميكرد؛
• امكان انتخاب و كسب فناوريهاي استفاده نشده از بيرون سازمان؛
• دسترسي افزايشيافته به همكاران بسيار توانمند براي برونسپاري تحقيقات؛
• افزايش كيفيت تحقيقات دانشگاهي؛
• انتشار بيشتر دانش در سراسر جهان؛
• كوتاه شدن فاصلهها، تسهيل ارتباطات و افزايش همكاريهاي مجازي به واسطه توسعهي فناورى اطلاعات؛
• افزايش رقابت ميان شركتها در بازار محصول،
• تغيير در ماهيت نوآوريها- گذشته از نوآوري فناورانه، نوآوريهاي تجاري و سازماني، كه در الگوهاي كسب و كار جديد ميتواند متجلي شود، به همان اندازه در سودآوري مهم شدهاند.
اين عوامل به چرخهاي كه نوآوري بسته را زنده نگه ميداشت، لطمه وارد كرد[7و8و9]. ﺩﺭ ﻭﺍﻗﻊ، ﻣﻜﺎﻥ ﻫﻨﺪﺳﻲ ﻧﻮﺁﻭﺭﻱ ﺩﺭ ﺻﻨﺎﻳﻌﻲ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻧﻮﺁﻭﺭﻱ ﺑﺎﺯ ﮔﺮﺍﻳﺶ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﺑﻪ ﻭﺭﺍﻱ ﻣﺮﺯﻫﺎﻱ ﭘﮋﻭﻫﺸﮕﺎﻩﻫﺎﻱ ﻣﺮﻛﺰﻱ ﺗﺤﻘﻴﻖ ﻭ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﺑﻨﮕﺎﻩﻫﺎﻱ ﺑﺰﺭگ ﻣﻬﺎﺟﺮﺕ ﻛﺮﺩﻩ ﻭ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺣﺎﺿﺮ ﺩﺭ ﻣﻴﺎﻥ ﺷﺒﻜﻪ ﻓﻮﻕﺍﻟﺬﻛﺮ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ. ﻣﻔﻬﻮﻣﻲ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻇﻬﻮﺭ ﭘﺎﺭﺍﺩﺍﻳﻢ ﻧﻮﺁﻭﺭﻱ ﺑﺎﺯ ﻛﻤﻚ ﻛﺮﺩ، ﻣﻔﻬﻮﻡ «ﺑﺮﻗﺮﺍﺭﻱ ﺍﺭﺗﺒﺎﻁ»، ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺗﻲ ﻫﻢﻋﺮﺽ ﺑﺎ ﻣﻔﻬﻮﻡ «ﺗﺤﻘﻴﻘﺎﺕ» ﻭ ﻭﺿﻊ ﻋﺒﺎﺭﺕ «ﺑﺮﻗﺮﺍﺭﻱ ﺍﺭﺗﺒﺎﻁ ﻭ ﺗﻮﺳﻌﻪ» ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﻣﻜﻤﻞ ﻭ ﺣﺘﻲ ﺟﺎﻳﮕﺰﻳﻨﻲ ﺑﺮﺍﻱ «ﺗﺤﻘﻴﻖ ﻭ ﺗﻮﺳﻌﻪ» ﺑﻮﺩ[8].
چسبراو و كراودر بيان ميدارند كه آن چه در عرصه نوآوري بيشتر در حال ظهور است، الگوی نوآوري باز است، زيرا شركتها خود به اين تشخيص ميرسند كه واقعاً نه همه ايدههاي خوب فقط از داخل سازمان نشأت ميگيرد و نه اين كه تمام ايدههاي خوبي كه در داخل شركت خلق ميشوند، صرفاً با اتكا به كانالهاي بازاري شناخته شده و جاري شركت به صورتي موفقيتآميز بازاريابي ميشوند[10].
ﻧﻮﺁﻭﺭﻯ ﻧﻤﻰﺗﻮﺍﻧﺪ ﺗﻨﻬﺎ ﺩﺭ ﺩﭘﺎﺭﺗﻤﺎﻥ ﺗﺤﻘﻴﻖ ﻭ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﺩﺍﺧﻞ ﺷﺮﻛﺖ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﺑﻴﻔﺘﺪ. ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﻣﺜﺎﻝ ﻣﻰﺗﻮﺍﻧﺪ ﺗﻮﺳﻂ ﺑﻨﮕﺎﻩ ﺍﺯ ﺳﺎﻳﺮ ﺷﺮﻛﺎ ﺧﺮﻳﺪﺍﺭﻯ ﺷﻮﺩ ﻳﺎ ﺩﺭ ﺗﻌﺎﻣﻞ ﺑﻴﻦ ﺷﺮﻛﺖﻫﺎ ﻭ ﻣﺤﻴﻂ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﺑﻴﺎﻓﺘﺪ. ﺍﻳﻦ ﺍﻣﺮ ﻣﻨﺠﺮ ﺑﻪ ﻃﺮﺡﻫﺎﻳﻰ ﻣﻰﺷﻮﺩ ﻛﻪ ﺩﺭ ﭼﮕﻮﻧﮕﻰ ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﻭ ﺩﺭﻙ ﻓﺮﺍﻳﻨﺪ ﺗﺄﺛﻴﺮ ﺩﺍﺭﺩ. ﻭﺍﺿﺢ ﺍﺳﺖ ﻣﺸﻜﻠﻰ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺍﻣﺮ ﺑﺮ ﻣﻰﺧﻴﺰﺩ ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺯﻣﺎﻧﻰ ﻛﻪ ﻓﻌﺎﻟﻴﺖ ﻧﻮﺁﻭﺭﻯ ﺑﻴﻦ ﺗﻌﺪﺍﺩ ﺯﻳﺎﺩﻯ ﺍﺯ ﻓﻌﺎﻻﻥ ﺑﻪ ﺍﺷﺘﺮﺍﻙ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﻣﻰﺷﻮﺩ، ﺗﻨﻬﺎ ﻣﺪﻝ ﻫﻤﻜﺎﺭﻯ ﺳﻠﺴﻠﻪ ﻣﺮﺍﺗﺒﻰ ﻛﺎﻓﻰ ﻧﻴﺴﺖ ﺑﻠﻜﻪ ﻧﻴﺎﺯ ﺑﻪ ﺳﺎﺯ ﻭ ﻛﺎﺭﻫﺎﻯ ﻫﻤﻜﺎﺭﻯ ﺩﻳﮕﺮ ﻧﻴﺰ ﻣﻰﺑﺎﺷﺪ. ﺩﺭ ﺟﺎﻳﻰ ﻛﻪ ﺩﺍﻧﺶ ﺧﺎﺭﺟﻰ ﻭ ﻓﻌﺎﻻﻥ ﺁﻥ، ﻗﺴﻤﺖ ﻭﺳﻴﻌﻰ ﺍﺯ ﻓﺮﺍﻳﻨﺪ ﺭﺍ ﺗﺸﻜﻴﻞ ﻣﻰﺩﻫﻨﺪ، ﻓﺮﺍﻳﻨﺪ ﻧﻮﺁﻭﺭﻯ ﻳﻚ ﺷﺮﻛﺖ ﻧﻴﺎﺯ ﺑﻪ ﺗﻄﺒﻴﻖ ﺑﺎ ﺗﻐﻴﻴﺮ ﺷﺎﺧﺺﻫﺎﻯ ﻓﻌﺎﻟﻴﺖ ﻧﻮﺁﻭﺭﻯ ﺩﺍﺭﺩ[11و12].
نوآوری باز استفاده هدفمند از جریان رو به داخل و نیز رو به خارج دانش فنی به منظور تسریع روندهای داخلی نوآوری و گسترش بازار برای استفاده خارجی از نوآوریهاست. نوآوری باز موجب تعامل بیشتر میان فعالان این عرصه نظیر بنگاهها، شبکه تأمینکنندگان آنها و بازار و مشتریان میشود. با وجود آنکه کاربرد ویژه نوآوری باز در صنعت و بازار میباشد، بسیاری از ساختارهای دیگر سازمانی براحتی میتوانند اصول نوآوری باز را پیادهسازی و اجرا نمایند[3]. نوآوری باز بطور یکسان به شرکتهای خدماتی و تولیدی ارتباط پیدا میکند و تحقیقات مربوط به نوآوری نباید فقط محدود به شرکتهای کوچک و متوسطی که مشغول به فعالیتهای تحقیقی و توسعه میباشند، گردد؛ بلکه باید در میان شرکتها و سازمانهای مختلف پیاده شود. اهداف مرتبط با بازار معمولاً انگیزه اصلی نوآوری باز هستند. این اهداف مهمترین نیروی محرکه برای شرکتها در به خطر انداختن سرمایههایشان، مشارکت و همکاری با شرکتهای دیگر و تشریک مساعی با مصرفکننده در فرایند نوآوری میباشند. بیشتر شرکتهای کوچک و متوسط از مجموعه گستردهای از روشها برای برطرف کردن نیازهای مشتریان و بقا در بازار رقابت استفاده میکند. تجدید شرکت و مهندسی مجدد کسب و کار سازمانی، دومین انگیزه مهم برای نوآوری باز میباشد[9].
شرکتهایی که از نوآوری باز استفاده میکنند را میتوان در دو گروه اصلی طبقهبندی نمود:
1-مبتکران: شرکتهایی که مجوز استفاده از نوآوریهایشان را به شرکتهای دیگر داده و بسترهای مناسب را برای همکاری مشترک ایجاد میکنند.
2-پذیرندگان: شرکتهایی که تولیدات/ فرایندهای تولیدی خود را بر اساس تجارب مبتکران انجام میدهند.
با این وجود که مبتکران بازیگران فعال این عرصه هستند و پذیرندگان احتمالاً نوآوری باز را به هیچ وجه انجام نمیدهند، اما وجود آنها از این جهت که مبتکران بتوانند مجوز استفاده از نوآوریهایشان را صادر نمایند ضروری میباشد. در واقع پذیرندگان، استفادهکنندگان غیرفعال پارادیم نوآوری باز میباشند[3].
ﻧﻮآوري ﺑﺎز ﭘﺎراداﻳﻤﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ ﻓﺮض ﻣﻲﺷﻮد ﻛﻪ ﺷﺮﻛﺖﻫﺎ ﻣﻲﺗﻮاﻧﻨﺪ و ﺑﺎﻳﺪ ﺑﺎ ﺗﻜﻴﻪ ﺑﻪ ﻓﻦآوري ﭘﻴﺸﺮﻓﺘﻪ از اﻳﺪهﻫﺎي ﺧﺎرﺟﻲ و داﺧﻠﻲ و ﻧﻴﺰ ﻣﺴﻴﺮﻫﺎي داﺧﻠﻲ و ﺧﺎرﺟﻲ ﺑﻪ ﺑﺎزار اﺳﺘﻔﺎده ﻧﻤﺎﻳﻨﺪ. ﻓﺮاﻳﻨﺪﻫﺎي ﻧﻮآوري ﺑﺎز ﺗﺮﻛﻴﺒﻲ از اﻳﺪهﻫﺎي داﺧﻠﻲ و ﺧﺎرﺟﻲ از ﻃﺮﻳﻖ ﻣﻌﻤﺎري و ﺳﻴﺴﺘﻢﻫﺎست[11].
هدف از نوآوری باز توسعه محصول جدید از طریق مشارکت خارجی برد-برد و رسیدن به حداکثر ارزش تجاری سرمایهگذاری میباشد. راههای مختلفی برای همکاریهای خارجی وجود دارد که از جمله آنها تشکیل پیمانهای استراتژیک، تشکیل کنسرسیومها، مشارکت با دانشگاهها، حضور فعال در نمایشگاهها، رصد و بهرهبرداری از ژورنالها و گزارشهای کنفرانسها میباشد[12].
در مدل نوآوری باز مشتریها به عنوان همکار در فرآیند تحقیق و توسعه نقش فعالی را بازی میکنند و شرکتها بخشی از فرآیند تحقیق و توسعه را برونسپاری میکنند[13]. شرکتها از ایدههای خارجی استفاده کرده و مرتباً محصولات جدید رقبا و شرکتهای پیشرو را رصد میکنند. سپس روی محصولاتی که موفق بودهاند، سرمایهگذاری میکنند. در بعضی موارد هم با رقبا و دیگر مراکز تحقیقاتی همکاری مشترک انجام میدهند. در حالیکه در نوآوری بسته تمام مراحل در داخل همان شرکت انجام میشد و مشتری تنها یک نقش دریافتکننده غیرفعال محصول یا خدمات را دارا بود. شایستگی اصلی در فرآیند نوآوری باز بر پایه مدیریت تشریک مساعی و همکاری مشترک در انجام پروژه هاست [4].
اﺟﺮای ﻣﺪل ﻧﻮآوراﻧﻪ ﺑـﺎ ﺳﯿﺴﺘﻢ ﺑﺎز ﻧﺸﺎن ﻣﯽدﻫﺪ ﮐﻪ ﺳﺮﻣﺎﯾﻪﮔﺬاریﻫﺎ ﺑﺎﯾﺪ اﯾﺪهﻫﺎی داﺧﻠﯽ و ﺧﺎرﺟﯽ و راهﻫـﺎی داﺧﻠﯽ و ﺧﺎرﺟﯽ را ﺑﻪ ﺑﺎزارﻫﺎی اﺳﺘﻔﺎدهﮐﻨﻨﺪه ﺑﮕﺸﺎﯾﻨﺪ؛ ﭼـﺮا ﮐﻪ ﺳﺮﻣﺎﯾﻪﮔﺬاریﻫﺎ ﺗﻤﺎﯾﻞ ﺑﻪ ﭘﯿﺸﺮﻓﺖ ﻓﻦآوریﻫﺎی ﺧﻮد دارﻧﺪ. ﻣﺪل ﺟﺪﯾﺪ ﻧﻮآوری ﻧﯿﺎزﻣﻨﺪ اﯾﻦ اﺳﺖ ﮐﻪ ﺻﺎﺣﺒﺎن اﯾﺪهﻫﺎ و ﺳﺮﻣﺎﯾﻪﮔﺬاران ﺧﺎرﺟﯽ ارﺗﺒﺎط ﻣﻨﺴﺠﻢ و ﺑﺮﻧﺎﻣﻪرﯾﺰی ﺷﺪهای داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ ﺗﺎ اﻫﺪاف ﮐﺎﻓﯽ ﺑﺮای ﺗﻮﺳﻌﻪ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖﻫﺎﯾﺸﺎن داﺷﺘﻪ و آن را ارﺗﻘـﺎء دﻫﻨﺪ، ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﺑـﻪ درون ﺳﺮﻣﺎﯾﻪﮔﺬاریﻫﺎ ﺟﺮﯾﺎن ﺑﯿﺎﺑﻨﺪ و ﭘﯿﺸﻨﻬﺎدات و ﻣﺪلﻫﺎی ﺑﺎزرﮔﺎﻧﯽ ﺟﺪﯾﺪ را ﺗﺰرﯾﻖ ﮐﻨﻨﺪ. اﯾﻦ ﻣﺪل ﯾﮏ ﻣﺰﯾﺖ اﺳﺎﺳﯽ دارد و آن ﮐﺎﻫﺶ ﺧﻄﺎ در ﺑﯽﺗﻮﺟﻬﯽ ﺑﻪ ﺑﺮﻧﺪه و ﺣﻤﺎﯾﺖ از ﺑﺎزﻧﺪه اﺳﺖ[10و14]. این مدل ﺳﺮﻣﺎﯾﻪﮔﺬاریﻫﺎ را ﺑﻪ ﺗﺤﻘﯿﻘﺎت اﺻﻠﯽ ﮐـﻪ در ﺧﺎرج از ﻣﺮزﻫﺎﯾﺸﺎن ﺗﻮﺳﻌﻪ ﯾﺎﻓﺘﻪ اﺳﺖ، ﻧﺰدﯾﮏ ﮐﺮده و ﻣﻮﺟﺐ ﺑﻬﺒﻮد ﺷـﺮاﯾﻂ و ﺧﻨﺜـﯽ ﺷﺪن اﻗﺪاﻣﺎت ﻏﻠﻂ ﻣﯽﺷﻮد[4].
نوآوري باز از شرکتها ميخواهد که در کسبوکار خود از ايدهها و فناوريهاي بيروني بيشتر بهره ببرند و به ديگر شرکتها هم اجازه دهند از ايدههاي بياستفادهماندهشان بهرهمند شوند. شرکتها براي اين کار بايد مدل کسبوکار خود را باز کنند تا ايدهها و فناوريهاي بيروني به سادگي در آن جريان يابند و دانش دروني بيشتري هم به بيرون راه يابد. شرکتهايي که از پس مديريت مدل نوآوري باز برآيند، خواهند توانست هزينه نوآوري را کاهش دهند و نوآوريهايشان را زودتر به بازار برسانند. آنها حتي خطرهاي نوآوري را با ديگراني که در کسبوکار نوآوري باز مشارکت و همراهي داشتهاند تقسيم ميکنند. شرکتها از اين رهگذر ميتوانند زودتر با دگرگونيهاي بازار سازگار شوند و با جذب ايدههاي نو در بازارهاي جهانيتر و پوياتر، رقابتي باقي بمانند. بنابراين مديران بايد پيامدهاي سهمگين مدلهاي کسبوکار بازار را بشناسند و زيرساختهاي لازم را به گونهاي فراهم آورند که شرکتهایشان بتوانند در فضاي نوين نوآوري دوام آورند و رونق يابند[2]. زماني، ايدهها فقط در شركتهاي بزرگ نمود داشت در حال حاضر ممكن است با روند رو به رشد در انواع تنظيمات، اخترع افراد به شركتهاي زايش و سپس به شركت بزرگ تبديل شود. اين شرايط ممكن است در هر محيط تجاري موجود باشد و محققان بايد مراقب محتواي رسمي و سازماني كه ممكن است مانع از ارتقاء و يا اتخاذ نوآوري باز بشود، باشند[15].
مطالعات نشان داده است دانشگاههاي كارآفرين برتر در سراسر دنيا از اين ايده جديد به شدت استقبال نموده و به دنبال مدلهاي كسب و كاري هستند تا روانسازي و تسهيلگري لازم را در زمينه مشاركت فعال با شركتهاي مشغول در فاز اول نوآوري را بخوبي فراهم سازند. طرح ملی نوآوری باز با ایجاد تعاملی پویا و باز در کشور قادر خواهد بود با ایجاد تعاملی پویا و دوسویه بین صاحبان نوآوری و کارفرمایان تولیدی، تمامی ظرفیتهای نهفته کشور به خصوص دانشگاهها، اساتید، دانشجویان،
[1] . Peter Drucker
[2] . Henry Chesbrough
صاحبان ایدههای برتر و کارآفرینان نوآور را در خدمت حل مشکلات صنعت و تولید قرار دهد [1].
پژوهشگران و صاحبنظران حوزه نوآوری باز معتقدند که دامنه وسیعی از عوامل درونی و بیرونی بر شکلگیری نوآوری باز مؤثر هستند. عوامل درون سازمانی متعددی شامل کمیت و کیفیت کارکنان، اندازه سازمان، قدمت سازمان، سهم بازار سازمان، جهتگیری استراتژیک، اهداف سازمان، فرهنگ سازمانی و غیره میتوانند بر نوآوری باز تأثیرگذار باشند[16]. فلین1 و زنگر2 در سال 2013 بیان کردند که سبک مدیریت و حاکمیت سازمان نیز میتواند بر نوآوری باز تأثیرگذار باشد به همین دلیل فرآیند گذار به نوآوری باز باید به خوبی مدیریت شود[17].
2-الگوي مفهومی نوآوري باز
در حالت نوآورى باز، سازمانها محيط را براى فناوري و دانش، كاوش نموده و صرفاً به تحقيق و توسعه داخلى خود وابسته نيستند. در واقع پيش شرط كليدى اين است كه بنگاهها از ظرفيت جذبشان بهرهبردارى نموده تا دانش خارجى را درونىسازى و بومىسازى نمايند[18]. در شکل زیر يك مدل نوآوری باز نشان داده شده است. در اينجا، پروژهها را ميتوان از منابع فناوری داخلي يا خارجي صادر كرد و فناوری جديد ميتواند در مراحل مختلف به فرآيند بپيوندد[19]. علاوه بر اين، پروژهها به طريقههاي مختلف ميتوانند وارد بازار شوند، مثلاً از طريق تأييد خارجي يا يك شركت كه به صورت ريسكآميز و از پيش برنامهريزينشده، توليد ميكند. علاوه بر اين پروژهها ميتوانند از طريق بازاريابي شركت و كانالهاي فروش وارد بازار شوند. براي ايدهها راههاي مختلفي وجود دارد كه وارد فرآيند شوند و راههاي زيادي براي پروژه وجود دارد تا به سوي بازار سرازير شوند[11].
افزايش نفوذپذيرى براى استفاده از منابع خارجى و ايجاد تناسب بين ظرفيتها و نياز بازار و اعمال نوآورى باز مفيد است. بنابراين شركتها بايد مرزهاى خود را براى بهبود و تغيير عمليات خود، توانمندى توليد و بهبود راهبردي، پتانسيل نوآورى و فرايند انتخاب منبع، مديريت كنند. تعدادى از مسائل دخيل در مديريت نوآورى خارجى، جستجوى فرصتها، ارزيابى پتانسيل بازار و نوآورى از فرصتهاى موجود، به كارگيرى شركاى بالقوه با انعقاد قراردادهاى همكارى و گسترش نوآورى با شركاى خارجى مىباشد[30].
ارنست و ليتنتالر3، راجع به مديريت مرزها براى سازماندهى مناسب تحقيق كردند و بيان داشتند كه در نوآورى باز، مديران نياز به سازماندهى انتقال دانش با محيط دارند و اين امر در مديريت دانش سه قسمت عمده دارد: خريد يا ساخت دانش، يكپارچه سازى دانش و گسترش دانش[13]. ﻻﻓﻠﻰ، ﻣﺪﻳﺮﻋﺎﻣﻞ ﺷﺮﻛﺖ ﭘﺮﺍﻛﺘﺮ ﺍﻧﺪ ﮔﻤﺒﻞ ﻳﻜﻰ ﺍﺯ ﭘﻴﺸﺘﺎﺯﺍﻥ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﺭﻭﻳﻜﺮﺩ ﻧﻮﺁﻭﺭﻯ ﺑﺎﺯ ﺑﻴﺎﻥ ﻣﻲﺩﺍﺭﺩ ﻛﻪ ﭼﺸﻢﺍﻧﺪﺍﺯ ﻣﺎ ﺳﺎﺩﻩ ﺍﺳﺖ؛ ﻣﺎ ﻣﻲﺧﻮﺍﻫﻴﻢ ﭘﺮﺍﻛﺘﺮﺍﻧﺪ ﮔﻤﺒﻞ ﺑﻪﻋﻨﻮﺍﻥ ﺷﺮﻛﺘﻲ ﻛﻪ ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺯ ﻫﺮ ﺷﺮﻛﺘﻲ ﺩﺭ ﺳﻄﺢ ﺩﻧﻴﺎ ـ ﭼﻪ ﺩﺭ ﺩﺭﻭﻥ ﻭ ﭼﻪ ﺩﺭ ﺑﻴﺮﻭﻥـ ﻫﻤﻜﺎﺭﻱ ﻣﻲﻛﻨﺪ، ﺷﻨﺎﺧﺘﻪ ﺷﻮﺩ. ﻣﺎ ﻣﻲﺧﻮﺍﻫﻴﻢ ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﻋﻠﻲﺍﻻﻃﻼﻕ ﺩﺭ ﻛﺸﻒ ﻭ ﺗﻮﺳﻌﻪﻱ ﺭﻭﺍﺑﻂ ﺳﻮﺩﺑﺨﺶ ﺩﻭﻃﺮﻓﻪ، ﺑﺎ ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﺷﺮﻛﺎ ﺩﺭ ﺳﻄﺢ ﺧﻮﺩ، ﺩﺭ ﻫﺮ ﺑﺨﺶ ﺍﺯ ﻛﺴﺐﻭﻛﺎﺭ ﺑﺎﺷﻴﻢ. ﺩﺭ ﻭﺍﻗﻊ، ﻣﺎ ﻣﻲﺧﻮﺍﻫﻴﻢ ﭘﺮﺍﻛﺘﺮ ﺍﻧﺪ ﮔﻤﺒﻞ ﺁﻫﻨﺮﺑﺎﻳﻲ ﺑﺮﺍﻱ ﺟﺬﺏ ﺑﻬﺘﺮﻳﻦﻫﺎ ﺑﺎﺷﺪ[31].
سه عامل اساسی در هنگام استفاده از شبکه ارتباطی به عنوان رابطی برای کسب دانش در راهبرد نوآوری باز وجود دارد. در ابتدا لازم است شرکتها پیوندهایی ایجاد کنند که گسترده و عمیق باشد و در عین حال باید اطمینان حاصل کنند که ارزش دانشی که رو به داخل شرکت در جریان است، بیشتر از ارزش دانش و تجربه رو به خارج و به سوی رقیبان احتمالی باشد. مؤلفه دیگر در مدل کسب و کار مبتنی بر نوآوری باز این است که حامیان این شرکتها نقش دروازهبان را در کنترل کردن، فیلتر نمودن، هدایت یا تغییر محتوای اطلاعات از طریق جمعآوری فعال آنها، فرآوری و بستهبندی ایفا نمایند[32].
تحقیقات نشان میدهند که شرکتهای فعال در زمینه فناوری نانو و الکترونیک بطور فعال مشغول به اجرای نوآوری باز هستند. دلیل آن این است که این دو دسته بیشتر شـرکتهای چند ملیتـی بزرگ بکارگیرنده نوآوری باز
[1] . Felin
[2] . Zenger
[3] . Ernest & Litntaler
شکل 1. مدل نوآوری باز[19]
جدول 1: نحوه اجرای نوآوری باز در سازمان
| نحوه اجرا | تعریف | صاحبنظران |
بیرون به درون | خرید(Purchasing) | خرید فناوری (داراییهای فکری، ثبت اختراعات، کپیرایت) از منابع خارجی | [25،24،23] |
اخذ مجوز (Licensing- in) | کسب یک مجوز جهت بهرهبرداری | [25،24،23،26] | |
سرمایهگذاری مشترک (Joint Venture) | تاسیس یک سرمایهگذاری مشترک در همکاری با سایر شرکتها جهت توسعه و تجاریسازی فناوریها | [25،26،27] | |
سرمایهگذاری خطرپذیر Venture Capital)) | سرمایهگذاری بر فناوریهای نویدبخش خارجی مخاطرهآمیز با آیندهای مبهم | [26،25] | |
برونسپاری قراردادهای تحقیق و توسعه (Outsourcing) | خرید خدمات تحقیق و توسعه از سایر سازمانها مانند دانشگاهها، سازمانهای تحقیقاتی عمومی و خصوصی و متخصصان و مهندسان | [25،27،28] | |
ادغام و اکتساب (Merging& Acquisition) | اکتساب شرکتها و یا ادغام با شرکتهای صاحب فناوریهای نویدبخش در شرایطی که توسعه داخلی فناوری دشوار است | [29] | |
مشارکت مشتری (Customer Involvement) | مشارکت دادن مشتریان در فرایندهای نوآوری (تحقیقات که توسعه محصولات بر مبنای نظرات و اصلاحات خواسته شده توسط آنها | [24،28] | |
شبکه سازی خارجی (External Networking) | همکاری با شرکای خارجی جهت اکتساب دانش و فناوری جدید (مشورت با خبرگان خارجی و به اشتراکگذاری اطلاعات) | [26،24] | |
درون به بیرون | فروش (Selling) | فروش فناوریهای داخلی (داراییهای فکری، ثبت اختراعات، کپیرایتها) به بازار جهت کسب منافع بیشتر از آنها | [24] |
اعطای مجوز (Licensing-out) | اعطای مجوز بهرهبرداری از فناوریهای درونی به شرکای خارجی به جای تجاریسازی مستقیم توسط خود سازمان | [26،28،25،23] | |
منبع باز (Open Source) | پرده برداشتن و معرفی کردن فناوری های داخلی بدون توجه به منافع مالی مالی مستقیم در کوتاه مدت | [24] | |
شرکتهای زایشی(Spin off) | خلق شرکتهای جدید مبتنی بر دانش درونی و حمایت کامل از آنها توسط شرکت مادر | [26،25] |
(که از افراد نخبه بدون نیاز به استخدام آنها استفاده مینمایند) پذیرفته شده و وارد سیستم مذکور شدهاند تا اینکه خود این شرکتها بکارگیرنده نوآوری باز باشند. باید اذعان داشت که اجرای سیستم نوآوری باز در اقتصادهای در حال توسعه نیازمند درجاتی از حمایتهای دولتی میباشد[33].
4-مدلهای اجرایی شده در جهان و ایران
بیان نمونههایی از فراگیری رویکرد باز در زمینههای مختلف میتواند جهت الگوبرداری در سازمانها مفید باشد. شرکت پراکتر اند گمبل1 در سال 1999 تصمیم گرفت که رویکردش را به نوآوری دگرگون کند. این شرکت از راه جنبشی که آن را « پیوند و توسعه» نامید تلاش کرد تا پژوهش و توسعه درونزای خود را به دنیای بیرون پیوند دهد. این جنبش بر ضرورت جستجوی ایدههای نوآورانه در بیرون مرزهای شرکت تأکید میکند[34].
یونیلور سازمانیست که در حوزه بهداشت و سلامت و همچنین مواد غذایی فعالیت مینماید و