Science in the next 75 years, guidelines for Iran
Subject Areas : General
1 - Professor, Faculty of Physics, Sharif University of Technology, Tehran, Iran
Keywords: Revenue, Government Planning, Nuclear Technology, Quantum Technologies, Investment,
Abstract :
Science, along with research and technology, is part of the activities of human societies in which government management and planning play a key role. Government planning, whether annual or multi-year, is based on a long-term vision. The 75-year-old vision was recently released in the United States, which will undoubtedly affect world science. The perspective of science in Iran in upstream documents is very weak or dependent on global growth.We need to have a clearer perspective on the needs of the country in its unique historical context. In this article, I will discuss the history of government planning in science and its roots in Iran during the Ghazan Khan era, to the recent world era, which is the beginning of a serious government planning for science in the world. I will also elaborate on a recent US document outlining a 75-year vision. Finally, I would like to give a basic reflection on how Iran draws its own scientific and research perspective.
1.Vanevar Bush, Science, The Endless Frontier, United State Government Printing Office, 1945.
2. تنکسوق نامه یا طب اهل ختا، به روایت مجتبی مینوی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه تهران، ۱۳۵۰.
3. Terence Kealy, The Economic Laws of Scientific Research, 1996, p14.
۴. راهنمای فراسکاتی: رهنمودهای پیشنهادی سازمان همکاری و توسعة اقتصادی اروپا (OECD) برای ارزیابی فعالیتهای پژوهش و توسعة تجربی (ویراست هفتم، ۲۰۱۵)، مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور، ۱۳۹۶.
۵. ر.ک. به مقالهء خودم برنامهء پنج سالهء هفتم: آیا منطقی بنیادی وارد برنامه خواهد شد؟ تابستان ۱۴۰۰. سندرم دوره نقل، مقالههای پس از ۱۴۰۰.
۶. علم مرز؛ بیانتها، بهگزارش استیو السون، ترجمهء آریا متین، مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی، با همکاری انتشارات انجمن فیزیک ایران، تهران، بهار ۱۴۰۰. این متن ترجمهء سند زیر است: National Academies of Sciences, Engineering, and Medicine 2020. The Endless Frontier: The Next 75 Years in Science. Washington, DC: The National Academies Press. https://doi.org/10.17226/25990.
علم در 75 سال آینده، رهنمودهایی برای ایران1
* رضا منصوری
[1] . این مقاله بر مبنای متن سخنرانی در مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، ۱۵/۶/۱۴۰۰، تهیه شده
* استاد، دانشکده فیزیک، دانشگاه صنعتی شریف، تهران، ایران mansouri@ipm.ir
تاریخ دریافت: 14/04/1400 تاریخ پذیرش: 11/12/1400
صص: 41- 50
چکیده
علم، بهانضمام پژوهش و فناوری، بخشی از فعالیت جامعههای انسانی است که مدیریت و برنامهریزی دولتی در آن نقش اساسی دارد. برنامهریزیهای دولتی، چه یکساله و چه چندساله، برپایهء چشماندازی طولانی مدت طراحی میشود. چشماندازی ۷۵ ساله اخیراً در ایالات متحده منتشر شده که بیشک بر علم جهان هم تأثیر خواهد گذاشت. چشمانداز علم در ایران در اسناد بالادستی بسیار کم رمق یا وابسته به رشد جهانی است. ما باید به چشماندازی روشنتر و مرتبط با نیاز کشور در وضعیت تاریخی منحصر بهفرد خود داشته باشیم. در این مقاله میپردازم به تاریخ برنامهریزی دولتی در علم و ریشهاش در ایران در دوران غازان خان، تا دوران اخیر جهانی که شروع جدی برنامهریزی دولتی برای علم در جهان است. همچنین بهتفصیل میپردازم به سند اخیر ایالات متحده که چشماندازی ۷۵ ساله در آن ترسیم شده. در نهایت تأملاتی بنیانی را مطرح میکنم که چگونه ایران چشمانداز علمی و پژوهشی خودش را ترسیم کند.
واژههای کلیدی: درآمد، برنامهریزی دولتی، فناوری هستهای، فناوریهای کوانتومی، سرمایهگذاری.
نوع مقاله: ترویجی
1- درآمد
هنگامی از علم برای 75 سال آینده صحبت میشود، کدام علم منظور است؟ اینسؤال از این جهت مهم است که واژهء علم در ایران بر معناهایی کاملا متفاوت اطلاق میشود. آیا تصور ما از علم همان است که در جهان پیشرفته پذیرفته است؟ چند گزارهء سلبی مطرح میکنم تا هدفم مشخصتر شود. علم آگاهی مطلق نیست! علم مترادف با آموزشعالی نیست! این علم، آنطور که فلاسفه میگویند علمی نیست که انگیزه آن کشف حقیقت باشد. این علم فعالیت فردی برای پژوهشگر و دانشگر نیست که مستقل از محیطی باشد که دانشگر در آن کار میکند. این علم مجموعهای از گزارههای دانشِ علمی نیست. و دیگر اینکه این علم بی ساختار نهادی محقق نمیشود.
نویسنده عهدهدار مکاتبات: رضا منصوری Mansouri@ipm.ir |
2- تاریخچه برنامهریزی دولتی برای علم
چند ماه بعد از جنگ جهانی دوم در سال ۱۳۲۴/ ۱۹۴۵، یعنی ۷۵ سال پیش از سال ۲۰۲۰، این بحثها با سند Science, the Endless Frontier از وانوار بوش [۱]، استاد دانشگاه MIT و رئیس دفتر علم و فناوری ریاست جمهوری آمریکا در زمان روزولت، شروع شد. این سند در دهههای سال گذشته بسیار تأثیرگذار بوده و به مراتب در گفتمان علم یا مدیریت علم در آمریکا مطرح بوده است. در سال ۱۳۹۹/۲۰۲۰ به مناسبت بزرگداشت 75 سالگی این سند، همراه با باز چاپ آن مجموعه بحثهایی پیرامون سیاستگذاری علم در بیش از 200 صفحه منتشر شد و سپس سندی که مورد بحت ما است پیرامون علم در ۷۵ سال آینده.
|
سند وانوار بوش عموماً عامل مؤثر در شروع برنامهریزی دولتی در دنیای مدرن در زمینهء علم و فناوری تلقی میشود. به لحاظ تاریخی، رشیدالدین فضلالله همدانی را اولین شخص در تاریخ میدانند که به اهمیت نقش دولت در سرمایهگذاری برای علم توجه داده است، سیصدسال قبل از فرانسیس بیکن، به این ترتیب:
رشیدالدین فضلالله ۶۲۶- ۶۹۷/ ۱۲۴۷- ۱۳۱۸
• بیکن ۹۴۰- ۱۰۰۵/ ۱۵۶۱- ۱۶۲۶
• وانوار بوش ۱۳۲۷/ ۱۹۴۸
|
رشیدالدین فضلالله در وقف نامه ربع رشیدی، از موقوفههای خودش، به تفصیل از جزییات یک مرکز بزرگ دانشگاهی صحبت میکند که در تاریخ کمنظیر است. متن مقابل هم سندی است که حدود ۲۵ سال پیش در کتابم «ایران 1427» به آن ارجاع دادهام. در این سند کیلی [۳] مشخصاً شیخ فضلالله را با بیکن مقایسه میکند و معتقد است شیخ فضلالله کسی بوده که نه تنها اهمیت سرمایهگذاری دولتها در علم را متذکر میشود بلکه خود، این کار را انجام میدهد. علاوه بر این به لحاظ شخصیتی و اخلاقی، شیخ را بسیار برتر از بیکن میداند.
|
۳. چرا باید دولتها برای علم برنامهریزی کنند؟
هنگامی که پرسشهای جامعه و پاسخهای به آن تکراری شود جامعه راکد میشود و انحطاط و انجماد فکری نتیجه آن است؛ وضعیتی که ما در ۹۰۰ سال گذشته درگیر آن بودهایم. وضعیت در اروپا بهگونهای دیگر بودهاست. تحولات اجتماعی در اروپا، که بدون شک عاملهای درونی و بیرونی و احتمالا جغرافیایی داشته، پس از جنگ جهانی دوم و پس از انتشار سند وانوار بوش- برای اول بار در دهه پنجاه قرن پیش- منجر به دیوانداری مدرنِ علم شد. انتشار دو سند اسلو و فرسکاتی در این دهه نتیجهء گفتمان پیش از آن و تشخیص لزوم اجرای سیاستهای دولتی در امر پژوهش و توسعه است. سند فراسکاتی حدودآ هر ده سال یک بار روزامد شده و ویراست جدیدی از آن منتشر شده. ویراست هفتم آن هم چند سال پیش به فارسی ترجمه و منتشر شد[۴]. حدود دو دهه پس از این تحولات، در دههء شصت/ هشتاد، شاهد فروپاشی شوروی تأثیر درخور توجه آن بر هزینه کردن در توسعهء علم و فناوری و نیز آزادسازی بعضی پژوهشهای محرمانهء نظامی و تجاری سازی آن، و در نتیجه شتابگرفتن تحولات علم و فناوری هستیم. این چنین شد که دولتهای مدرن چگونگی پرداختن به علم را از وظایف دیوانداری خود میدانند. چگونگی پرداختن به علم در مدیریت دولتی کار پیچیدهای است که ما در ایران هنوز مفاهیم ابتدایی آن را نیاموختهایم.
از قضا همین دههء شصت/ هشتاد مصادف است با رویدادهای پس از انقلاب در ایران و جنگ تحمیلی و شروع آگاه شدن ایران به نیازهای علمی و پژوهشی در دفاع از کشور. متاسفانه، از یک طرف بیتجربگی ما در اجرای سیاستها و نیز بیتوجهی ما در درک درست مفاهیم مرتبط با موضوع علم و سیاستگذاری کمتر نتیجهء مطلوب داده است [۵]. در ادامه نمونهای از این بدمفهومش را بهمنظور روشن شدن بهتر نکتههای بعدیام میپردازم. از تفاوت ظریف علم و پژوهش در اینجا چشم میپوشم.
· علم/پژوهش بنیادی: شناخت بنیادیترین مفهومها و پرسشها از طبیعت بهمنظور یافتن پاسخ به پرسشهای بنیادی انسان .
· علم/ پژوهش کاربردی: بهکارگیری یا به کار بردن علم بنیادی برای پاسخ به پرسشهای مصداقی از طبیعت و جامعه.
در ایران و در عرف سیاسی و حتی دانشگاهی وقتی از به کار بردن علم صحبت میشود، معمولاً آن دانشی را که مورد نیاز صنعت فوری صنعت است یا آن دانشی را که استفاده از آن برای مردم ملموس باشد علم کاربردی معرفی میکنند؛ این مفهوم اما در عرف فرهنگ فراسکاتی و واژگان سیاستگذاری با واژهء توسعه تجربی بیان میشود. بهمنظور رفع سوء تفاهم در ادامهء صحبتم، میخواهم از فعل به کار بستن فارسی استفاده بکنم و این مفهوم آخری را علم یا پژوهش کاربستی بنامم. پس، توسعه تجربی را فعلا مترادف میگیرم با پژوهش کاربستی که منجر به دانش کاربستی میشود. علم کاربردی را بگذاریم برای پرسش از سؤالاتی که پاسخهای آن از علم بنیادی میآید و هنوز در جهتی است که معمولاً در دانشگاهها انجام میشود.
· علم/ پژوهش کاربستی: به کار بستن علم بنیادی یا کاربردی برای نیاز فوری مردم و جامعه.
· توسعه تجربی: به کار بستن علم- چه بنیادی و چه کاربردی- در بخشهای خدماتی یا صنعتی جامعه.
در این تفکیک مفاهیم دو واژهء پژوهش کاربستی و توسعهء تجربی کمابیش مترادفاند. نمونههایی دیگر از خَلط مفهومها در سپهر سیاسی ایران:
· هستهای: چیزی که از آن با نام علوم یا دانش هستهای در عرف سیاسی ایران صحبت میشود قطعاً علوم بنیادی هستهای نیست. درصد خیلی زیادی از آن علم کاربردی هستهای هم نیست؛ بلکه فناوری هستهای یا توسعه تجربی در زمینه صنایع هستهای است.
· سلولهای بنیادی: در این زمینه تحقیقات ما معمولا در بخش کاربردی و کاربستی است، نه بنیادی. البته بنیادی نبودن از ارزش آن نمیکاهد.
• علوم و فناوریهای کوانتومی: کارهای انجام شده در سطح فناوری است؛ آنهم هنوز در حد آزمایشگاهی و آموزشی. روال صحیح علمی در توسعه این موضوع که علوم و فناوری کوانتومی باشد اتخاذ نشده یا اینکه مفاهیم در اینجا بسیار در هم آمیخته است که دچار سردرگمی شدهایم. حداکثر بشود گفت ما در زمینهء فناوریهای کوانتومی کمی هزینه کردهایم. البته علوم کوانتومی بنیادی در چند دانشگاه بدون حمایتی خاص پیگیری میشود.
نکتهای دیگر اینکه در ایران اکثراً علم را با سیاست علمی اشتباه میگیریم. مثلاً اینکه میگویند بمب خوب است یا نه یک تصمیم سیاسی است، ربطی به علم خوب و بد ندارد. چگونگی به کار بستن علم امری است سیاسی. همینگونه، علم اسلامی یا غیر اسلامی نداریم. اما انواع سیاست علمی اسلامی را میشود تعریف کرد. یا مثلاً طرد علم- یا بخشهای از آن- یک سیاست علمی اسلامی در جمهوری اسلامی است!
روش حاکم بر علم چه در تعریف پرسش و چه یافتن راحل و پاسخ تاکنون فروکاستگرایی (reductionism) بود که اکنون در تکمیل آن، و نه در تقابل با آن، همگرایش (convergence) به عنوان روشی برای طرح پرسش و یافتن پاسخ رو به رشد است. در سیاستگذاریهامان باید به این تمایز هم توجه داشت.
۴. علم در ۷۵ سال بعد
اکنون، در مورد سند علم در 75 سال آینده توضیحاتی را ارائه خواهم کرد. این جمله از وانوار بوش در این کتاب بسیار تکرار شده: «کشوری که برای کسب دانش علمی پایه به دیگران وابسته باشد، پیشرفت صنعتیاش کند میشود و جایگاه رقابتیاش فارغ از مهارت مکانیکیاش تضعیف خواهد شد». ایران نیز در اسناد بالادستیاش از این نوع گزارهها دارد؛ اما وقتی در سندی مثل سند وانوار بوش آمده و در کشوری مثل آمریکا 75 سال پیش، آنچنان این جمله در اجرا تأثیرگذار بوده که تبدیل به تحول عظیمی در علم آمریکا و بعد هم در جهان شده است. این تفاوت میان سند و اجرای یک سند در یک کشور صنعتی است با اسنادی که ما داریم و تأثیر آن در زندگی روزمره ما. این سند و این جملات باعث تأسیس NSF در آمریکا شد با تفاوتهایی از آنچه وانوار بوش قصد کرده بود؛ و این هم طبیعی است وقتی نوشتهای منتشر میشود، در اجرا همیشه تفاوتهایی پیش خواهد آمد. در زیر فهرست مطالب این سند آورده شده [۵]:
مقدمه این سند هم بسیار خواندنی است. در عنوان بخش دوم،
|
بخش 6 موضوعی است که در بخش 4 هم به نوع دیگری آمده است. اینها عناوین مهمی هستند که قرار هست علم را در 75 سال آینده شکل دهند، به این معنی که بتوانیم تحولات اجتماعی را در 75 سال آینده درک کنیم و برای تحولات آماده باشیم. علم و پژوهش را برای پاسخ به موقع و پاسخ درست به نیاز جامعه در ارتباط با این تحولات آماده کنیم. در پنجره روبهرو متنی از مقدمه است. ببینید.
از وانوار بوش چند نقل قول آورده شده که به شرح زیر است:
«محصولات و فرایندهای جدید از بدو پیدایششان، متکامل و پخته نیستند. آنها مبتنی بر اصول و مفاهیم جدیدی هستند که حاصل پژوهش علوم پایه است.»
«اما بدون پیشرفت علمی، هیچ دستاوردی در سایر حوزهها نمیتواند تضمینی بر سلامت، ثروت و امنیت ما به عنوان یک کشور در جهان مدرن باشد».
مارسیا مک نات، رئیس فرهنگستان ملی علوم: «هیچ کس نمیتواند دقیقاً پیشبینی کند که علم و جامعه طی 75 سال آتی چگونه تغییر خواهند کرد؛ اما دانش جدید، جزیی جداییناپذیر از این تغییرات خواهد بود؛ همانطور که در 75 سال گذشته نیز بوده است. شرایط بسیار حساس است باید راههایی را بیابیم تا در جهانی با آهنگ حرکت سریع، تمامی مؤسسات از جمله موسسه خودمان را پاسخگوتر و چالاکتر کنیم.» «باید این سؤال را بپرسیم که آیا برای الهام بخشیدن، پرورش و رشد جوانانمان به اندازه کافی تلاش میکنیم؟ باید مروج تنوع و شمول باشیم و شهروندی آگاهانهای را خلق کنیم که برای تصمیمگیری و سیاست مبتنی بر علم و شواهد ارزش قائل شود.»
بعد از مقدمه در بخش 2 برخی محتواها به صورت زیر است:
برخی از محتواهای مربوط به بخش سوم به شرح زیر است
برخی از محتواهای مربوط به بخش 4 به شرح زیر است:
برخی از محتواهای مربوط به بخش 5:
برخی از محتواهای مربوط به بخش 6:
برخی از محتواهای مربوط به بخش 7:
برخی از محتواهای مربوط به بخش 8 که به نکات پایانی میپردازد:
برای درک بهتر این برنامهها، خوب است یادمان باشد ارقام مربوط به تحقیق و توسعه در آمریکا در یک سال، مثلا در سال 2019، چه حدودی است:
کل اعتبارات تحتو (تحقیق و توسعه) آمریکا 656 میلیارد دلار بوده که این مبلغ در سال 2020 بالغ بر 700 میلیارد دلار بوده است. کل درامد ناخالص ملی ایران، بسته به نوع محاسبه بین ۲۰۰ تا ۴۰۰ میلیارد دلار است. پس توجه داشته باشیم از سندی در کشوری صحبت میکنیم که ۲ تا ۳ برابر تولید ناخالص ملی ما تنها برای تحتو هزینه میکند.- نمونه آن 75 سال پیش بوده که اجرا شده و دستاوردهایی بسیار داشته است. از جمله، کسب وکارهایی که ما اصلاً به حساب نمیآوریم- با اشتغال 1 تا 9 نفر؛ یعنی بسیار کوچک. به تنهایی در سال 2019 چهار میلیارد دلار در آمریکا برای تحقیقات هزینه کردهاند که این مبلغ تقریباً 4 برابر بودجه پژوهشی ما در سال گذشته است. این اعداد و تجربه چگونگی اجرای سیاستها را باید درنظر داشت هنگامی که از سیاستهایی برای آینده صحبت میکنیم.
دو ماه پیش (تیر ۱۴۰۰) متن زیر را نوشتم:
«همین سه روز پیش کمیته علوم سنای آمریکا پس از ماهها بحث در باب لایحهای که با همان عنوانِ سند وانوار بوش شروع شد، سرانجام «لایحه نوآوری و رقابت در آمریکا (USICA)» را تصویب کرد و رقمی حدود ۱۰۰ میلیارد دلار بهمدت پنج سال برای علم و فناوری و رقابت با چین تصویب کرد. به جمله زیر از سناتور شومر که در فرآیند این تصویب تعیین کننده بود، توجه کنید:
«کسی که فناوریهایی مانند هومص (هوش مصنوعی)، رایانش کوانتومی و نوآوریهایی نادیده را مهار میکند، تصویر آینده جهان را شکل خواهد داد. آیا میخواهیم این تصویر حاکم بر جهان یک تصویر دموکراتیک باشد یا تصویر اقتدارگرایی باشد که رئیسجمهور چین مایل است.»
۵. تأملاتی برای ایران
ما اسناد مختلفی در ایران داریم که به درستی اجرا نمیشوند. اگر بخواهیم اتفاقی در ایران بیفتد باید به این نکات توجه کنیم. یعنی مقیاس کلاممان را بشناسیم و بدانیم چه میخواهیم؟ چه انتظاری از علم و وضعیت آن در آیندهء ایران داریم؟ چه پرسشی داریم که حل نمیشود و کشور و مردممان را بامشکل مواجه کرده یا خواهد کرد؟ اصلا اعتمادی به علم داریم یا تصور می کنیم فقه شیعه کامل است و پاسخ برای همه پرسشها دارد؟ در هر صورت
· بپذیریم در درک مفهوم علم در جهان کنونی غلفت کردهایم که باید جبران شود
· بپذیریم که به نفع ما است به آینده فکر بکنیم
· بپذیریم علم در پاسخ به این پرسشها- دست کم بخشی از آن- توانا است و از این جهت تکیه بر آن اجتناب ناپذیر.
آنگاه است که توصیه میشود مسئلهها و مشکلهای جامعه را با توجه به شرایط ایران و شرایط تاریخی آن بهنجار کنیم. و باید تفاوت بین برنامهریزی فعال و انفعالی را درک کنیم:
· برنامهریزی انفعالی، مبتنی بر خرد نقال: نوعی برنامهریزی که تابع تحولات جهانی و به منظور رفع عقدههای خودکمبینی است. تاکنون برنامههایی که بعد از انقلاب دیدهام از این جنس انفعالی بوده است.
· برنامهریزی فعال، مبتنی بر خرد فعال: نوعی برنامهریزی که به نیازها و مشکلات کشور با نگاه به آینده و رفاه و شکوفایی نسلهای بعدی توجه دارد.
برنامهریزی علمی ما تاکنون کمابیش انفعالی بوده. سعی کردهایم نشان دهیم ما هم مهم هستیم. مدام بر رتبههای خود در جهان بر مبنای شاخصهای پسینی تأکید میکنیم و خودمان را با این گزارهها گول زدیم؛ به جای اینکه ببینیم
· چه مشکلی داریم که برای رفع آن به توسعه علمی احتیاج است؟
· چه مشکلی داریم که علم بتواند به رفع آن کمک کند؟
· چه مشکلی داریم که قبلاً علم حل نکرده باشد؟
· چقدر توان مالی و ظرفیت انسانی برای حل مشکل داریم؟
· برای حل مشکلهایمان، چگونه هدفگذاری کنیم که دسترسپذیر باشد؟
· آیا مشکل ما پایین بودن در ردهبندی جهانی است؟
· آیا مشکل ما تعداد کم مقالههای علمی است؟
· آیا مشکل ما تعداد ارجاعات است؟
· آیا مشکل ما جایزه نوبل است؟
تا به اینها فکر نکنیم و توافق نکنیم، برنامهریزی معنی ندارد. هر توافقی که بر آن اجماعی حاصل شود و برای رفع آن مشکل برنامهریزی شود، قطعاً به نفع کشور خواهد بود. باید برای حل مشکلها بهگونهای هدفگذاری کنیم که دسترسپذیر باشد. هدفی که دسترسپذیر نباشد، بیمعنی است. الآن برنامه ششم توسعه، تمام شده است. قرار بوده ۴
منابع
1.Vanevar Bush, Science, The Endless Frontier, United State Government Printing Office, 1945.
2. تنکسوق نامه یا طب اهل ختا، به روایت مجتبی مینوی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه تهران، ۱۳۵۰.
3. Terence Kealy, The Economic Laws of Scientific Research, 1996, p14.
درصد از تولید ناخالص ملی ایران، صرف تحقیقات شود. درصد قطعی بههزینه گرفته شده کمتر از ۰.۶ درصد بوده. حدود سی سال است که هدفگذاری و نتیجه اجرایی همین اندازه نابهجا بوده. آیا مشکل ما پایین بودن در ردههای جهانی است؟ تعداد پایین مقالات علمی است؟ مشکل ما تعداد ارجاعات است؟ لابد نه! پس چه مشکلی داریم که این شاخصها برایمان مهم شده؟ لازم است ابتدا روی مشکلات توافق کنیم. امری بدیهی که از آن بسیار غفلت کردهایم- توجه به آن شرط اول شروع برنامهریزی برای توسعهء علمی است.
۶. نتیجهگیری
برنامهریزی دولتی برای علم و پژوهش و فناوری بخشی جداناپذیر از وظایف در حکمرانی چالاک مدرن است. این برنامهریزی بر مبنای چشماندازهایی است متناسب با نیاز هر کشور، گرچه بخشی از این نیاز میان همه کشورهای جهان و جامعهء جهانی مشترک باشد. توجه به این نیاز محلی و نیاز جهانی هر دو در تهیهء چشمانداز و نیز برنامهریزیهای میانمدت و سالانه اهمیت دارد. ما در ایران نیاز مبرم داریم برای روشن و صریح شده مفاهیم مرتبط با این چشمانداز و برنامهریزی که تاکنون از آن غفلت شده. توجه به استاندارد کردن مفاهیم در علم و فناوری از این حیث بسیار پر اهمیت است که علم را باید یک نهاد در هر جامعه دانست؛ از این رو نقش مدیریت دولتی حتی به منظور شکوفایی بخش خصوصی اجتناب ناپذیر است. علاوه براین، باید نیازهای علمی خودمان را بهصراحت بیان کنیم تا بتوان انتظار برنامهریزی متناسب با آن داشت
۴. راهنمای فراسکاتی: رهنمودهای پیشنهادی سازمان همکاری و توسعة اقتصادی اروپا (OECD) برای ارزیابی فعالیتهای پژوهش و توسعة تجربی (ویراست هفتم، ۲۰۱۵)، مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور، ۱۳۹۶.
۵. ر.ک. به مقالهء خودم برنامهء پنج سالهء هفتم: آیا منطقی بنیادی وارد برنامه خواهد شد؟ تابستان ۱۴۰۰. سندرم دوره نقل، مقالههای پس از ۱۴۰۰.
۶. علم مرز؛ بیانتها، بهگزارش استیو السون، ترجمهء آریا متین، مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی، با همکاری انتشارات انجمن فیزیک ایران، تهران، بهار ۱۴۰۰. این متن ترجمهء سند زیر است:
National Academies of Sciences, Engineering,
and Medicine 2020. The Endless
Frontier: The Next 75 Years in Science. Washington, DC: The National Academies
Press. https://doi.org/10.17226/25990.
[1] . راحل را که کوتاه شدهء راه حل است برای آن مفهومی از واژه solution به کار میبرم که بیشتر جواب یک مشکل است نه خود راه حل.