جهان امروز جهان دانش است. واژههايي نظير اقتصاد دانشمحور و سازمانهاي دانشمحور، همگي بيانگر نقش فراگير دانش و آگاهي در كسب برتري و مزيتهاي رقابتي و دستيابي به ابعاد توسعهاند. در اقتصاد مبتني بر دانش، دانشگاهها علاوه بر مأموريتهاي آموزشي و تحقيقاتي، مأموريت جدید مش چکیده کامل
جهان امروز جهان دانش است. واژههايي نظير اقتصاد دانشمحور و سازمانهاي دانشمحور، همگي بيانگر نقش فراگير دانش و آگاهي در كسب برتري و مزيتهاي رقابتي و دستيابي به ابعاد توسعهاند. در اقتصاد مبتني بر دانش، دانشگاهها علاوه بر مأموريتهاي آموزشي و تحقيقاتي، مأموريت جدید مشاركت فزايندهتر در نوآوري و توسعه تكنولوژي را عهدهدار گشتهاند. در فرآیند کلی دانش محوری، ارتباط دانشگاه و صنعت بخشي از يك سياست جامع و درازمدت علوم و فناوري كشورها است. بر اين اساس دانشگاهها با توجه به ظرفيتهايي كه بهعنوان نهاد توليدکننده و اشاعهدهنده دانش دارند، نقش اساسي را در نوآوري صنعتي و تكنولوژيکي ايفا ميكنند. لذا ضرورت ارتباط دانشگاهها و صنایع بیش از گذشته احساس میگردد، اگرچه مقوله مذکور موضوع جدیدی نمیباشد، اما مستلزم ارائه راهکاری نو در عرصههای مختلف است. مقاله حاضر ضمن بررسی عوامل مؤثر بر فرایند ارتباط مذکور در سطح کلان، با بهرهگیری از نتایج یک مطالعه تطبیقی، پیشنهاداتی را برای تسهیل در امر ارتباط تنگاتنگ دانشگاه و صنعت ارائه مینمايد.
پرونده مقاله
بخشبندي بازار فرايندي تحليلي است كه اگر به صورت دقيق و بر مبناي فروشها و برنامههاي بازاريابي انجام شود منجر به جذب
مشتريان، حداكثرسازي منابع و ايجاد يك مزيت رقابتي براي تعاملات دانشگاه و صنعت ميشود.
در این مقاله، با بررسی پیشینه بخشبندي و مفاهیم و تعاریف مربوط، چکیده کامل
بخشبندي بازار فرايندي تحليلي است كه اگر به صورت دقيق و بر مبناي فروشها و برنامههاي بازاريابي انجام شود منجر به جذب
مشتريان، حداكثرسازي منابع و ايجاد يك مزيت رقابتي براي تعاملات دانشگاه و صنعت ميشود.
در این مقاله، با بررسی پیشینه بخشبندي و مفاهیم و تعاریف مربوط، ضرورت، مزایا و اهداف بخشبندي بيان ميشود. در ادامه مقاله
استراتژیهای بخشبندی ارائه و تحلیل میشوند. سپس به مقایسه بخشبندی در بازارهای مصرفی و صنعتی و نقش سیستم اطلاعات بازاریابی و تحقیقات بازاریابی در بخشبندی بازار میپردازیم. در پايان مقاله به مطالعه موردي كه در صنعت پتروشيمي ايران صورت پذيرفته است خواهيم پرداخت. نتايج اين مطالعه نشان ميدهد كه، متغيرهاي مدل مورد مطالعه، نقش تأثيرگذاري در بخشبندي بازار صنعت پتروشيمي دارند و اين متغيرها مبنايي براي بخشبندي اثربخش بازار صنعت پتروشيمي و تدوين الگوي مربوط هستند.
اساساًَ، دستاورد تحقیق نشان میدهد که برای ارتقای سطح اثربخشی ارتباطات سه جانبه صنعت، دانشگاه و دولت، بخش بندی بازار فعالیت این سه بخش ضروری است تا مشخص شود هر یک چه رسالتی بر دوش دارند و هر بخش از پرداختن به امور غيرمرتبط با حوزۀ فعاليت خود پرهیز نمايد.
پرونده مقاله
در اين مقاله ضمن اشاره به فعاليتهايي كه در گذشته در ارتباط با آيندهنگري صورت گرفته است، به روشهاي جديد برنامهريزي براي آينده و تعريف چالشهاي كلاني كه در زمره آيندهنگري قرار ميگيرند پرداخته شده است. علاوه بر اين و براي نمونه به چند چالش مهم جهاني و اثرات آن اشاره چکیده کامل
در اين مقاله ضمن اشاره به فعاليتهايي كه در گذشته در ارتباط با آيندهنگري صورت گرفته است، به روشهاي جديد برنامهريزي براي آينده و تعريف چالشهاي كلاني كه در زمره آيندهنگري قرار ميگيرند پرداخته شده است. علاوه بر اين و براي نمونه به چند چالش مهم جهاني و اثرات آن اشاره گرديده است. در پايان به شرايط و الزامات تدوين و طراحي برنامهريزيهاي درازمدت اشاره شده است و بالأخره برنامهريزي درازمدت در ايران و ساير كشورها با نگاهي بر چشمانداز 20 ساله جمهوري اسلامي ايران با هم مقايسه گرديده است
پرونده مقاله
: ارتباط صنعت و دانشگاه با توجه به ميزان تأثيرگذاري آن در فرايند توسعه دانش محور و پايدار در طول تاريخ مورد توجه عموم صاحبنظران خصوصاً سياستگذاران قرارگرفته و بدين جهت بحثهای متعددی پيرامون ابعاد اين ارتباط مطرح شده است.
با مروري دقيق بر راهبرد کشورهاي مختلف در اين چکیده کامل
: ارتباط صنعت و دانشگاه با توجه به ميزان تأثيرگذاري آن در فرايند توسعه دانش محور و پايدار در طول تاريخ مورد توجه عموم صاحبنظران خصوصاً سياستگذاران قرارگرفته و بدين جهت بحثهای متعددی پيرامون ابعاد اين ارتباط مطرح شده است.
با مروري دقيق بر راهبرد کشورهاي مختلف در اين خصوص، ميتوان ديدگاه غالب را نگرشی آميخته به اثربخشی فوری به ارتباط اين دو نهاد از منظر نحوه فعاليت آنها دانست که منجر به ارائه راهکارهاي مقطعي يا شتابزدهای شده که از آن به "راهکارهای مبتنی بر رهيافتهای عملگرا" تعبير میگردد. اين امر خصوصاً در دوران انقلاب صنعتي در کشورهاي توسعه يافته، گستردگی داشته و متأسفانه امروزه بدون توجه به الزامات زماني و مکاني و نيز علیرغم بازنگری کلی کشورهای توسعه يافته در رهيافتهای مذکور، توسط برخي از کشورهاي کمتر توسعه يافته دنبال میشود. با عبور از دوران صنعتي شدن و رسيدن به دوران فراصنعتي، بازنگري در روشهاي قديمي و استخراج روشهاي نوين، نگرشي جديد را به ارتباط صنعت و دانشگاه ايجاد نمود که بر تحليل نوع فعاليت اين دو نهاد همراه با در نظر گرفتن تأثير ساير نهادهاي مرتبط استوار است که راهکارهای استخراج شده با اين ديدگاه را "راهکارهای مبتنی بر رهيافتهای نهادگرا" میناميم. طي اين مقاله و پس از ارائه توصيف الزامات و تأکيدات مرتبط با صنعت و دانشگاه، ابتدا به ذکر نتايج حاصل از رهيافتهای عملگراي ارتباط صنعت و دانشگاه خواهيم پرداخت و با ذکر ناکارآمد بودن اين رهيافت خصوصاً با توجه به تجربه کشور، آسيب شناسی نهادگراي ارتباط صنعت و دانشگاه توصيف خواهد شد. در پايان مقاله، راهکارهاي حاصل از نگرش نهاد گرايانه ارتباط صنعت و دانشگاه در قالب رهيافت نهادگرا ارائه خواهد شد.
پرونده مقاله
ادامه تحصیل و عزیمت دانشجویان ایرانی به خارج قدمتی دویست ساله دارد و به زمانی برمیگردد که اولین گروه پنج نفره با حمایت عباس میرزا در سال 1812 به خارج اعزام شدند. از آن زمان به بعد روند اعزام ادامه داشته است و گروههای چند نفره به چند ده نفره تبدیل گردیده است چرا که اع چکیده کامل
ادامه تحصیل و عزیمت دانشجویان ایرانی به خارج قدمتی دویست ساله دارد و به زمانی برمیگردد که اولین گروه پنج نفره با حمایت عباس میرزا در سال 1812 به خارج اعزام شدند. از آن زمان به بعد روند اعزام ادامه داشته است و گروههای چند نفره به چند ده نفره تبدیل گردیده است چرا که اعزام دانشجو در ایران مقوله ای ارزشی است و دغدغه بسیاری از ایرانیان و خانواده های آنها می باشد. این مقاله ضمن تشریح تاریخچه و ویژگیهای اعزام دانشجو نتایج یک طرح تحقیقاتی که توسط یک تیم از دانشجویان شاغل به تحصیل در بریتانیا انجام شده است را بیان مینماید. با توجه به اینکه این مطالعه در بریتانیا به عنوان یک کشور توسعه یافته انجام شده است تفاوتهای اعزام در کشورهای درحال توسعه و توسعه یافته تشریح میگردد و با توجه به این تفاوتها و نتایج طرح تحقیقاتی انجام شده، پیشنهاداتی برای اصلاح مدیریت سیستم اعزام دانشجو جهت توسعه ارتباط دانشگاه، دولت و صنعت در ایران ارائه میشود.
پرونده مقاله
توسعه فناوري، نيازمند زيرساختهاي اساسي است و يكي از مهمترين موانع رشد و توسعه تحقيقات در كشور ما، فقدان اين
زيرساختها و نهادهاي پشتيباني كننده فناوري ميباشد. در يك ديد كلي اين نهادها را ميتوان در دو حوزه عرضه و تقاضا مورد مطالعه قرار داد. اين مطالعه ميتواند، چکیده کامل
توسعه فناوري، نيازمند زيرساختهاي اساسي است و يكي از مهمترين موانع رشد و توسعه تحقيقات در كشور ما، فقدان اين
زيرساختها و نهادهاي پشتيباني كننده فناوري ميباشد. در يك ديد كلي اين نهادها را ميتوان در دو حوزه عرضه و تقاضا مورد مطالعه قرار داد. اين مطالعه ميتواند، به لزوم برنامهريزي و برنامهگزاري راهبردي در ارتباط با توسعه علوم و فناوريها در كشور رهنمون شود كه خود مستلزم شناخت مشكلات و تنگناهاي موجود در بخش پژوهشي جامعه است. در اين مقاله تلاش بر آن است تا چارچوبي كلي براي برنامه پايه توسعه علم، تحقيق و فناوري به همراه متني پيشنهادي براي قانون كلي علم، تحقيق، و فناوري ارائه گردد
پرونده مقاله
يكي از سياستهاي جدي دولت در غالب برنامههاي توسعه موضوع خودگرداني دانشگاهها از محل فروش تحقيقات به مراكز صنعتي و نوآوري است. در مقاله تهيه شده با هدف جلب توجه به اهميت تجاريسازي نتايج تحقيق، ابتدا مراحل تجاريسازي درون دانشگاه مورد بررسي قرار گرفته است و سپس جايگاه ك چکیده کامل
يكي از سياستهاي جدي دولت در غالب برنامههاي توسعه موضوع خودگرداني دانشگاهها از محل فروش تحقيقات به مراكز صنعتي و نوآوري است. در مقاله تهيه شده با هدف جلب توجه به اهميت تجاريسازي نتايج تحقيق، ابتدا مراحل تجاريسازي درون دانشگاه مورد بررسي قرار گرفته است و سپس جايگاه كليدي مديريت منابع انساني در اثربخشي فرايند تجاريسازي با مرور بر ادبيات رايج در اين حوزه تبيين شده است
پرونده مقاله
هر دوره از زندگي بشري با نامي كه معرف فعاليتهاي آن دوره است مشخص ميشود. جامعه كشاورزي، جامعه صنعتي و جامعه اطلاعاتي عناويني هستند كه هر كدام، به يكي از دورههاي زندگي بشري اشاره دارند. دنيل بل معتقد است آن نوع از كار كه همگانيتر باشد به جنبه معرف آن جامعه خاص تبديل چکیده کامل
هر دوره از زندگي بشري با نامي كه معرف فعاليتهاي آن دوره است مشخص ميشود. جامعه كشاورزي، جامعه صنعتي و جامعه اطلاعاتي عناويني هستند كه هر كدام، به يكي از دورههاي زندگي بشري اشاره دارند. دنيل بل معتقد است آن نوع از كار كه همگانيتر باشد به جنبه معرف آن جامعه خاص تبديل ميشود. وي چنين اظهار عقيده ميكند كه، در حاليكه در جوامع ماقبل صنعتي نيروي كار كشاورزي در همه جا به وفور يافت ميشد و در جوامع صنعتي كار در كارخانجات به هنجار تبديل شد، در جوامع فراصنعتي، اين كار خدماتي است كه حكمفرما شده است.
با اين اوصاف به نظر ميرسد نمود عيني رشد و توسعه علم و دانش و ارتقاي تكنولوژي، خود را در عرصه كار با برجستگي بيشتري نمايان ميسازد. به همين دليل توليد، بهرهوري و انباشت سرمايه كه همگي از خروجيهاي كار ميباشند تعيينكننده ساخت كلي يك جامعه به حساب ميآيند. از همين روي مطالعه ويژگيهاي فني و تكنولوژيكي كار در جامعه امروزي و تأثيرات آن بر كار و بيكاري افراد آن جامعه از اهميت ويژهاي برخوردار است. در اين مقاله سعي خواهد شد به سوالاتي چون: چه عواملي بر تحولات عرضه نيروي كار تاثير ميگذارد؟ عوامل شتابدهنده اين تحولات در دهههاي اخير چه بودهاند؟چرا در برخي جوامع كه روند توسعه به صورت ناقص انجام شده، تحولات حوزه كار با مشكل روبهروست؟ ويژگيهاي كار در عصر حاضر چگونه است و تكنولوژي چه تأثيري بر آن گذاشته است؟ وضعيت بازار كار در يك دهه اخير در ايران چگونه بوده است؟ به صورت هر چند مختصر به پاسخ داده شود.
پرونده مقاله