تبدیل دانش و فناوری دانشگاهی به محصول قابل عرضه به صنعت
محورهای موضوعی :
یاسمن محمّدپور
1
محمد امانی تهران
2
(دانشگاه صنعتی امیرکبیر)
سرور کلیایی
3
(دانشگاه)
شادی برندک
4
کلید واژه: شرکت مادر تخصصی, شرکت دانش بنیان, خصوصی سازی, خودکفایی دانشگاه,
چکیده مقاله :
: در این مقاله نیاز صنعت به استفاده از فناوریهای نوین و سطح بالا برای افزایش سوددهی و قابلیت رقابت در بازارهای داخلی و عرصه جهانی مطرح شده و نشان داده شده است که با توجه به شرایط موجود، مراکز تحقیقاتی و دانشگاههای قدرتمند کشور مطمئن ترین منبع تامین فناوری به روز با قابلیت ایجاد ارزش افزوده بالا هستند. راهکار کاربردی ارائه شده در این مقاله برای رسیدن به هدف کسب درآمد از طریق ارائه فناوری موجود در دانشگاه به عرصه تولید و کسب و کار، ایجاد واحدهای تولیدی و یا تامین کننده فناوری با شراکت فعال دانشگاه و یا تشکیل شرکتهای خصوصی در ساختار مرکز رشد واحدهای فناوری دانشگاه و فروش مالکیت معنوی فناوری مورد نیاز به شرکتهای واجد شرایط می باشد. برای مدیریت و تامین سرمایه این مجموعه متشکل از واحدهای گوناگون در زمینههای مختلف و با سوابق متفاوت، با توجه به مطالعات انجام شده و متمم اصل 44 قانون اساسی کشور، ساختار شرکتهای مادر تخصصی و به صورت سهامی عام و اختصاص سهم ممتاز به هیات مدیره پیشنهاد می شود.
In this paper, the needs of Industry to use modern and high Technologies in order to increase Profitability and competitiveness in national and global markets were discussed. It has been demonstrated that in the current situations, the universities and research institutes are the most reliable source for supplying technology which could produce high added value. Practical solutions, to achieve to the target of producing income from commercialization of the technologies produced by the universities, presented in this article is investigating in producing units or technology providing offices which have active partnership with universities. To perform this idea, the universities could sell their intellectual properties to eligible companies. Management and Funding for this collection, composed of various units in different fields and with different backgrounds, according to this studies and according to the amendment to article 44 of the Iran constitution, the structure of parent companies, Joint Stock Company form and assigning preferred stock to the board of directors of the university is proposed
1. http://www.gks.ru State Committee of the Russian Federation on Statistics (GOSKOMSTAT)
2. http://www.census.gov
3. http://www.destatis.de/jetspeed/portal/cms/ Federal Statistical Office Germany
4. فصلنامه سیاست علم و فناوری, سال اول، شماره 1، بهار 1387، صفحه 64 الی 80
5. فصلنامه سیاست علم و فناوری, سال اول، شماره 1، بهار 1387، صفحه 64 الی 80
6. WWW. Microsoft.com
7. Wikipedia
8. Key figures, Towards European Research Area, Science, Technology And Innovation, European Commission, Luxemburg, 2007
9. Oslo Manual, 2005, 3rd edition, OEDC
10. موسسه دانشگاهی ماکس پلانگ آلمان http://www.mpch-mainz.mpg.de/index.html
11. قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي ج. ا. ايران مصوب 1383
12. I. Song, C. Park, J.Y. Lim, D. Oh, Y. Shon, Korea Technology Transfer Center, 2005
13. سایت فدرال آمریکا WWW.USA.gov
14. دانشگاه بردفیلد http://www.brad.ac.uk/annualreports/2006/stats/income_pie.html
15. دانشگاه ملبورن WWW.research.unimelb.edu.au
16. David Barr, Graeme Chambers, Who Owns Entrepreneurial Activity - The Key To Increasing Income, Australsian Association For Institutional Research 9th International Conference 2008, WWW.aair.org.au
17. دانشگاه ییل، WWW.yale.edu
18. Australian Consulate-General, Guangzhou, Media Release PD01/08, 24 January 2008
19. Australian bureau of statistics, WWW.abs.gov.au
20. سایت دانشکده کارآفرینی، مقاله بررسی مراکز رشد در کشور استرالیا، http://ent.ut.ac.ir
21. شیوه نامه ایجاد شرکتهای دانش بنیان، سایت مجلس جمهوری اسلامی ایران http://mellat.majlis.ir
22. خصوصي سازي با الگوي شركتهاي مادر تخصصي، تقي پارسامهر 1387
23. قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي ج. ا. ايران مصوب 1383
24. تصويبنامه هيأت وزيران شماره: /21192 ت24246/ هـ تاريخ: 20/5/1380
25. فرهنگ بریتانیکا 2007
26. Holding, University of Gothenburg, 2008, WWW.holding.gu.se
27. مجله تدبیر، میز گرد شرکتهای هولدینگ
تبدیل دانش و فناوری دانشگاهی به محصول قابل عرضه به صنعت
یاسمن محمّدپور* محمد امانی تهران** سرور کلیایی*** شادی برندک ****
* استاد، دانشكده مهندسي برق، دانشگاه صنعتي اميرکبير
**
***
** **دانشجوي دكتري، دانشكده فيزيك، دانشگاه صنعتي اميرکبير
mshafiee@aut.ac.ir amani@aut.ac.ir amani@aut.ac.ir mshafiee@aut.ac.ir
چكيده: در این مقاله نیاز صنعت به استفاده از فناوریهای نوین و سطح بالا برای افزایش سوددهی و قابلیت رقابت در بازارهای داخلی و عرصه جهانی مطرح شده و نشان داده شده است که با توجه به شرایط موجود، مراکز تحقیقاتی و دانشگاههای قدرتمند کشور مطمئن ترین منبع تامین فناوری به روز با قابلیت ایجاد ارزش افزوده بالا هستند. راهکار کاربردی ارائه شده در این مقاله برای رسیدن به هدف کسب درآمد از طریق ارائه فناوری موجود در دانشگاه به عرصه تولید و کسب و کار، ایجاد واحدهای تولیدی و یا تامین کننده فناوری با شراکت فعال دانشگاه و یا تشکیل شرکتهای خصوصی در ساختار مرکز رشد واحدهای فناوری دانشگاه و فروش مالکیت معنوی فناوری مورد نیاز به شرکتهای واجد شرایط می باشد. برای مدیریت و تامین سرمایه این مجموعه متشکل از واحدهای گوناگون در زمینههای مختلف و با سوابق متفاوت، با توجه به مطالعات انجام شده و متمم اصل 44 قانون اساسی کشور، ساختار شرکتهای مادر تخصصی و به صورت سهامی عام و اختصاص سهم ممتاز به هیات مدیره پیشنهاد می شود. کلید واژه: شرکت مادر تخصصی، شرکت دانش بنیان، خصوصی سازی، خودکفایی دانشگاه. |
مقدمه
در جوامع توسعه یافته امروزی یکی از بزرگترین منابع کسب درآمد و اشتغال، اقتصاد مبتنی بر فناوری و فروش دانش است. برای مثال میزان فروش دانش فنی کشور روسیه حدود سی برابر درآمد حاصل از فروش نفت جمهوری اسلامی ایران می باشد و بیش از 90% این دانش در دانشگاههای این کشور تولید و به روز رسانی می شود[1] همچنین میزان 52% اقتصاد ایالات متحده [2] 65% اقتصاد کشور آلمان [3] در بخشهای متکی به فناوری این کشورها در جریان است و کشور ژاپن با سیاستهای مبتنی بر فناوری اتخاذ شده از سال 1997 برای مراکز تحقیقاتی و دانشگاههای خود توانسته است تا کنون میزان بهره وری ملی را دو برابر نماید[2]. روش کاری و ساختار دانشگاههای اصلی این کشورها، که بالاترین رتبه را نیز در دانشگاههای جهان به خود اختصاص دادهاند، به گونه ای طراحی شده است که فعالیتهای دانشگاهی به تولید فناوری قابل فروش و یا دستیابی به علوم و فنون جدید و منحصر به فرد منجر می شود و به ندرت منابع علمی و مالی صرف فعالیتهای بدون نتیجه اقتصادی و یا کسب اعتبار علمی می گردد. در کشورهایی که در حال پیشرفت و توسعه واقعی هستند، مانند کره، ویتنام، چین، مالزی، برزیل، کشورهای اروپای شرقی و تازه استقلال یافته و حتی برخی از کشورهای عربی نیز سرمایه گذاری کلان و برنامه ریزی بلند مدت (برای مثال 15 الی 20 سال در کره جنوبی) برای تقویت بخش فناوری و تولید دانش فنی از طریق دانشگاهها و مراکز وابسته به آن صورت گرفته است[4و5]. با این پیش زمینه می توان پیش بینی کرد که در حالت خوش بینانه در آینده جهان به دو دسته تقسیم می شودند: دسته اول کشورهای توسعه یافته و یا در حال توسعه واقعی هستند که دارای فناوریهای به روز و رو به رشد بوده و نقش تامین دانش فنی و فناوری دارند و دسته دوم کشورهایی که به طور اسمی در حال توسعه خوانده می شوند و در حالیکه توسعه چشمگیری در زمینههای علمی و رفاه اجتماعی ندارند و نقش تامین مواد اولیه و نیروی کار (کار بدنی و حتی کار ذهنی) و بازار مصرف خواهند داشت و احتمالاً مورد آزمایش و استثمار گروه دیگر نیز قرار می گیرند. در این تقسیم بندی معیار تفکیک میزان دسترسی، تولید و ارتقای دانش فنی است. عناوینی از قبیل کارگروهی، مدیریت دانش، کارآفرینی، نوآوری و... که امروزه در مقالات و برنامه ریزیهای کشورهای دسته اول فراوان به چشم می خورد نیز در جهت بهره وری هرچه بیشتر و تولید بیشتر دانش می باشد. تنها در شرکت میکروسافت در هر 80 روز میزان دانش دو برابر می شود[6].
با توجه به نیازها و خصوصیات صنعت و بازار امروزی، وابستگی صنعت به فناوریهای سطح بالا و نوآوری گریز نا پذیر است و سرمایه گذاران صنعتی به ارزش دانش فنی در کسب درآمد پی بردهاند و مشتاقانه حاضر به پرداخت بهای دستیابی به آخرین دستاوردهای فنی، البته در صورت اطمینان از اجرایی بودن آن، هستند. برخی از دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی این تمایل و تقاضای صنعت را به موقع دریافته و تمام توان خود را در جهت تولید دانش فنی قابل عرضه به صنعت و همچنین کسب اعتبار علمی و فنی جهت مطمئن نمودن خریداران فناوری از اجرایی بودن آن صرف نمودند. از جمله این دانشگاهها می توان به دانشگاه استنفورد، مدیسون، برکلی، توکیو، مسکو، سانتا باربارا، پاریس 06 و موسسه فنی ماساچوستMIT، کالیفرنیا، زوریخ و کارولینسکای استکهلم اشاره نمود. این دانشگاهها با اتخاذ سیاست پاسخگویی به تقاضای صنعت توانستهاند علاوه بر کسب رتبه پایین تر از 50 در دانشگاههای جهان، کلیه هزینههای خود را پوشش داده و بهترین تجهیزات و امکانات مورد نیاز برای تولید دانش را فرآهم نمایند. همچنین اغلب محققین و دانشجویان توانمند سراسر جهان به علت اعتبار علمی، امکانات و همچنین مبالغ بالای کمک هزینه دانشجویی آرزوی تحصیل و همکاری در این دانشگاهها را دارند و آنها بهترین محققین و دانشجویان را با توجه به معیارهای خود انتخاب می کنند و در نتیجه روز به روز تواناییهای خود را افزایش می دهند.
در طبقه بندی فناوری از سال 1957 اولین بار توسط نیویورک تایمز[7] از اصطلاح فناوری سطح بالا1 و به تبع آن سطح متوسط و پایین استفاده شد. در این طبقه بندی به آن دسته از فناوریهایی که جدید بوده و به آسانی توسط متخصصین قابل تولید و دسترسی
نمی باشد و احیاناً با ثبت مالکیت فکری نیز حمایت می شوند، فناوری سطح بالا اطلاق گردید. این فناوریها اغلب از مراکز تحقیقاتی و دانشگاهی با صرف هزینه و منابع بسیار و بر اساس ایدههای نوآورانه نشات گرفته بودند.
بدیهی است که کشورها چنین فناوریهایی را در مجلات و کتابهای علمی اعلام نمی کنند و در هنگام فروش فناوری به کشورهای در حال توسعه نیز تنها موارد قدیمی تر و با سطح متوسط و پایین و یا دارای مضررات جانبی اقتصادی و یا زیست محیطی را عرضه می کنند. ( مانند فروش دانش PVC به ایران) در حال حاضر حدود 20% ارزش افزوده در اتحادیه اروپا از فناوری سطح بالا حاصل می شود. [8].
از سوی دیگر آمار نشان می دهد که از بین هر 3000 ایده نوآورانه در کشور ایالات متحده تنها یکی موفق و منجر به درآمدزایی می گردد[9]. از اینجا می توان به میزان هزینه هنگفت مورد نیاز و اهمیت مدیریت دقیق آن برای تبدیل نوآوری به دانش فنی پی برد. اکثر افراد دارای ایدههای نوآورانه مبتنی بر دانش روز جهان و محققین، سرمایه و نیز تمایلی به ایجاد واحدهای خصوصی برای اجرایی نمودن ایدههای خود که دارای چنین ریسک بالایی است ندارند. بهعلاوه معمولاً این افراد، توانایی اجرایی و مهارتهای لازم برای مدیریت و اداره چنین واحدهایی را نداشته و این امر امکان شکست طرح را افزایش می دهد. لذا در این میان وظیفه دولت و یا شرکتهای سرمایه گذاری قدرتمند، جذب این ایدهها و بسترسازی برای تجاری سازی آنها است. با نگاهی به تاریخچه رشد صنعتی کشورهای توسعه یافته در می یابیم که ایفای این نقش و داشتن روشهای موثر برای انتقال ایدههای نوآورانه از مراکز تحقیقاتی و ذهن محققین به صنعت، موجب وضعیت کنونی و برتری تکنولوژیکی این کشورها شده است.
برای مثال در موسسه دانشگاهی ماکس پلانگ، کشور آلمان، علاوه بر اینکه کلیه فعالیتهای تحقیقاتی و مطالعاتی خود را در پاسخ به نیاز مشتریان تعریف می نمایند، در اکثر دانشگاههای معتبر این کشور دفتری برای جذب ایدههای قابل تجاری سازی دارند و محققین می توانند به این دفاتر مراجعه کرده و در قبال اخذ حمایتهای مالی و کمک هزینههای بالا، مالکیت معنوی طرح خود را