این پژوهش به شناسایی عوامل اثرگذار در انکوباتورهای دانشگاهی و نقش آن در استقرار شرکت های زایشی آکادمیک پرداخت. روش پژوهش از نوع کیفی- کمی بود. 13 نفر در بخش کیفی (مصاحبه) و 170 نفر در بخش کمی در این پژوهش مشارکت داشتند. نتایج پژوهش در بخش کیفی بیانگر آن بود که در ایجاد چکیده کامل
این پژوهش به شناسایی عوامل اثرگذار در انکوباتورهای دانشگاهی و نقش آن در استقرار شرکت های زایشی آکادمیک پرداخت. روش پژوهش از نوع کیفی- کمی بود. 13 نفر در بخش کیفی (مصاحبه) و 170 نفر در بخش کمی در این پژوهش مشارکت داشتند. نتایج پژوهش در بخش کیفی بیانگر آن بود که در ایجاد شرکت های زایشی دانشگاهی 4 بعد اصلی به همراه 60 مولفه ، زیرساخت (14 مولفه)، خدمات (17 مولفه) ، مدیریت و کارکنان (16 مولفه) و خروجی ها با (13 مولفه) نقش دارند. دربخش کمّی پژوهش یافته ها نشان داد که بعد خروجی ها با بالاترین بار عاملی (70/0) بیشترین ضریب تاثیرگذاری و بقیه ابعاد مدیریت و کارکنان، بعد خدمات و زیر ساخت، هر کدام به ترتیب در درجات بعدی اهمیت قرار گرفتند. مولفه خط مشی های سازمانی موجود در بعد زیرساخت، مولفه کمک های مالیاتی در بعد خدمات، مولفه حفاظت از دارایی های فکری توسط مدیران مرکز رشددر بعد مدیریت و کارکنان و مولفه مشارکت با جامعه محلی در بعد خروجی ها بالاترین ضریب تاثیرگذاری را در تبیین هر یک از این ابعاد داشتند. همچنین الگوی نهایی پژوهش، با شاخص های برازش، ضرایب استاندارد مورد تأیید قرار گرفت. میزان ضریب تاثیر ابعاد موجود در انکوباتورهای دانشگاهی در ایجاد شرکت های زایشی دانشگاه به تنهایی بالاترین ضریب تأثیرگذاری در بعد خروجی ها (70/0) و کمترین در بعد زیرساخت (48/0) ، بود.
پرونده مقاله
همکاریهای پژوهشی میان دانشگاه و صنعت در جریان یافتن دانش دانشگاهی به سمت صنعت و کاربردی کردن این دانش از اهمیت ویژهای برخوردار است. یکی از مهمترین راههای ایجاد این جریان، همانتشاری میان دانشگاه و صنعت میباشد. هدف از انجام این پژوهش، بررسی همکاری میان دانشگاه و صنعت چکیده کامل
همکاریهای پژوهشی میان دانشگاه و صنعت در جریان یافتن دانش دانشگاهی به سمت صنعت و کاربردی کردن این دانش از اهمیت ویژهای برخوردار است. یکی از مهمترین راههای ایجاد این جریان، همانتشاری میان دانشگاه و صنعت میباشد. هدف از انجام این پژوهش، بررسی همکاری میان دانشگاه و صنعت در ایران بر اساس شاخص همانتشاری در مدارک نمایه شده فارسی در نمایه استنادی علوم ایران (SCI) در سال 1394 و شناسایی کردن دانشگاهها و صنایع همکار در این همانتشاریها و نیز ترسیم ساختار جغرافیایی همانتشاریهای دانشگاه و صنعت بر روی نقشه سیاسی ایران میباشد. به منظور شمارش همکاریها، روش شمارش کامل همنویسندگی به کار گرفته شده و نقشه همکاری، با استفاده از نرمافزارهای اکسل، یوسینت و پاژک در محیط جیپیاس ترسیم شده است. یافتههای حاصل از پژوهش نشان میدهد که در سال 1394، 270 مقاله حاصل همانتشاری دانشگاه و صنعت در پایگاه isc نمایه شده است که در آنها 94 واحد دانشگاهی و 150 واحد صنعتی همکاری داشتهاند. بر اساس پراکندگی جغرافیایی، 30 استان در همانتشاریهای میان صنعت و دانشگاه مشارکت داشتهاند که استان تهران دارای بیشترین هم انتشاری است، و سپس با اختلاف بسیار زیادی استانهای خوزستان و اصفهان به ترتیب در رتبههای بعدی قرار دارند. نتایج این پژوهش نشان میدهد که تعداد همانتشاریهای میان دانشگاه و صنعت بسیار کم است و به مناطق معدودی از کشور و دانشگاهها و صنایع خاصی محدود میشود. به دلیل اهمیتی که همکاری میان دانشگاه و صنعت در اقتصاد دانش بنیان و نیز تجاری سازی دانش دانشگاهی دارد، باید سیاستهای پژوهشی به نحوی اتخاذ شود، تا همانتشاریهای دانشگاه و صنعت هر چه بیشتر انجام گیرد.
پرونده مقاله
با توجه به نقش دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی در فرایند جهانی شدن و توسعه ملی، منطقه ای و محلی، در این مقاله عوامل مؤثر بر توسعه محلی و منطقهای به ویژه عواملی که دارای نفوذ قوی تری در توسعه منطقه ای درازمدت هستند، بررسی شده است. در این مقاله، با استناد به دانشگاه خصوصی چکیده کامل
با توجه به نقش دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی در فرایند جهانی شدن و توسعه ملی، منطقه ای و محلی، در این مقاله عوامل مؤثر بر توسعه محلی و منطقهای به ویژه عواملی که دارای نفوذ قوی تری در توسعه منطقه ای درازمدت هستند، بررسی شده است. در این مقاله، با استناد به دانشگاه خصوصی WSB- NLU که حاصل سرمایهگذاری مشترک دانشگاه ملی لوئیز و ویسزا اسکولا بیزنیسو[1] می باشد، الگوی جدیدی از نهادهای آموزش عالی بهنام «دانشگاههای نسل چهارم» معرفی شده است. دانشگاههای نسل چهارم، از یکسو، تأثیر قابل توجهی بر محیط پیرامون و توسعه محلی و منطقهای دارند و از سوی دیگر، این نوع دانشگاهها موجبات تحول و توسعه خود را فراهم می کنند. این مقاله، بر اساس معرفی اجمالی پروژه معظم «شبکه نوآوری و انتقال دانش» و «شهر چندرسانهای» نووی ساکز[2] لهستان تدوین شده است. بر اساس محتوای این مقاله، دانشگاههای نسل چهارم فراتر از آموزش، پژوهش و کارآفرینی، به مثابه ایجادکننده و فرصت ساز توسعه محلی و منطقه ای عمل می کنند. از این دانشگاهها انتظار می رود که علاوه بر تحول درونی منطبق با شرایط محیطی، زمینه تحول محیط پیرامون خود را نیز خلق کنند. در حال حاضر، اگر چه در عالم واقعیت، تعداد این نوع دانشگاهها کم می باشد، اما کارکرد مسئولیت پذیری اجتماعی و پاسخگویی ایجاب می کند که در دهه های آینده تعداد دانشگاههای نسل چهارم در تمامی نقاط سیاره زمین افزایش یابد. بدیهی است دانشگاههای ایران نیز نمی توانند و نباید از این تحول و دگرگونی شگرف عقب بمانند. [1] . Wyzsza Szkola Biznesu ( WSB) - National-Louis University (NLU) [2] .Nowy Sacz
پرونده مقاله
چکیده: امروزه معیارها و مطالبات آحاد اجتماع نسبت به دانشگاه ها تغییر کرده و آنها را برای تبدیل وضعیت خود، تحت فشار قرار داده است. حکمرانی مطلوب دانشگاهی با یکپارچگی و جامعیت انواع حکمرانی و همچنین رعایت ضوابط اخلاق حرفه ای در تمامی زیر سیتسم های دانشگاه می تواند به ک چکیده کامل
چکیده: امروزه معیارها و مطالبات آحاد اجتماع نسبت به دانشگاه ها تغییر کرده و آنها را برای تبدیل وضعیت خود، تحت فشار قرار داده است. حکمرانی مطلوب دانشگاهی با یکپارچگی و جامعیت انواع حکمرانی و همچنین رعایت ضوابط اخلاق حرفه ای در تمامی زیر سیتسم های دانشگاه می تواند به کسب موفقیت راهبری نهاد دانشگاه منجر شود. هدف مطالعه پیش رو، تعیین جایگاه اخلاق حرفه ای در حکمرانی دانشگاهی است. در این نوشتار سعی شد با استفاده از روش توصیفی تحلیلی با اتکائ به نتایج پژوهش های قبلی و اسناد علمی و همچنین بررسی و مطالعه همه جانبه پرداخته شود تا اهمیت جایگاه اخلاق حرفه ای بیش از پیش در اداره و حکمرانی دانشگاه تبیین شود. در ادامه: پس از مطالعه کتب و منابع و اسناد علمی و مدارک موجود به جمع آوری، گزینش، تلخیص و دسته بندی مطالب اقدام شده است. سپس مطالب در جهت دست یابی به پرسش های پژوهش سامان دهی شده است. ابزار پژوهش نیز شامل فیش برداری بوده و داده های حاصل نیز در راستای هدف و سوال های پژوهش با استفاده از مدارک جمع آوری شده طبقه بندی و تحلیل شد. در راستا پس از مطالعه وسیع منابع، راهکارهای برای اهمیت و ارتقای نقش اخلاق در حکمرانی ارائه شده است. در پایان لازم به ذکر است چون اداره دانشگاه ها به عنوان نهادی فرهنگی و اخلاقی، نیازمند سیاست گذاری و تصمیم سازی و همچنین برنامه ریزی های مختص به بستر[1]های خود می باشد، لذا باید این تصمیم و برنامه ها مبتنی بر اصول و ارزشهای اخلاقی اتخاذ شوند تا بتواند در راهبری دانشگاه مثمر ثمرتر باشد و همچنین مورد تائید اعضای جمهوری متخصصین باشد تا مسولیت پذیری و پاسخگویی درونی و بیرونی را هم تضمین کند. [1] .Contex
پرونده مقاله
بهبود وضعیت آموزشی و علمی و قرار گرفتن در بین دانشگاههای ممتاز، در سالهای اخیر، هدف بسیاری از مدیران دانشگاهی در سراسر جهان بوده است. رشد و توسعه سریع اقتصادی در جهان موجب تسریع و ضرورت دوچندان این روند شده است. دانشگاه های کلاس جهانی در ایجاد مزیت رقابتی در اقتصاد دا چکیده کامل
بهبود وضعیت آموزشی و علمی و قرار گرفتن در بین دانشگاههای ممتاز، در سالهای اخیر، هدف بسیاری از مدیران دانشگاهی در سراسر جهان بوده است. رشد و توسعه سریع اقتصادی در جهان موجب تسریع و ضرورت دوچندان این روند شده است. دانشگاه های کلاس جهانی در ایجاد مزیت رقابتی در اقتصاد دانش بنیان ضروری هستند. این دانشگاه ها، به عنوان دانشگاهای ممتاز در سلسله مراتب آموزش عالی، نقش کلیدی در ایجاد و انتشار دانش، آموزش نیروی کار ماهرانه و خدمت به نیازهای جامعه ایفا میکنند. در این راستا تلاش شد با روش تحقیق کتابخانهای (مطالعات ثانویه از نوع فراترکیب) و مبتنی بر مطالعه منابع اطلاعاتی به بررسی ادبیات موضوعی دانشگاه کلاس جهانی پرداخته شود. جامعه مطالعه این تحقیق، کلیه منابع و مستندات کتابخانهای بود. پژوهش حاضر به بررسی مبانی نظری، تبیین مفهوم و ویژگیهای کلیدی و راهبردهای دستیابی به دانشگاه کلاس جهانی میپردازد. یافتههای حاصله نشان میدهد که در سالهای اخیر، مفهوم دانشگاه کلاس جهانی در بسیاری از دولتها و همچنین دانشگاههای بسیاری از کشورها موردتوجه قرار گرفته است و ایدهای است که اکنون در سیاستها و استراتژیهای آموزش عالی کشورهای به شدت به آن پرداخته میشود و برای دستیابی به آن راهبردهای مختلفی در سطوح ملی و نهادی طراحی و اجرا میشود. بهطورکلی، ایجاد یک بازار جهانی برای دانشجویان، جستجوی مداوم برای بودجه پژوهش و آرزوی دائمی کسب اعتبار و همچنین تمایل دولتها برای ایفای نقش دانشگاهها در رشد اقتصاد ملی عناصر مهمی برای جذابیت ایده دانشگاه کلاس جهانی میباشند. با وجود یا شاید به دلیل عدم تعریف دقیق از مفهوم، ایده "طبقه جهانی" در بسیاری از دانشگاهها تبدیل به زبان روزمره شده است.
پرونده مقاله
جهانی شدن و ظهوراقتصاددانش، در تعریف مجدد و توسعه نقش دانشگاه ها، سهم عمده ای درجامعه داشته است. فعالیت های دانشگاه ها همراه باآموزش(مأموریت اول)، و پژوهش(مأموریت دوم)، درحال گذر از مفهوم مأموریت سوم به مأموریت چهارم جهت شناسایی تعاملات بین دانشگاه ها با جامعه و خلق مش چکیده کامل
جهانی شدن و ظهوراقتصاددانش، در تعریف مجدد و توسعه نقش دانشگاه ها، سهم عمده ای درجامعه داشته است. فعالیت های دانشگاه ها همراه باآموزش(مأموریت اول)، و پژوهش(مأموریت دوم)، درحال گذر از مفهوم مأموریت سوم به مأموریت چهارم جهت شناسایی تعاملات بین دانشگاه ها با جامعه و خلق مشترک برای پایداری است. دانشگاه ها دراین گذر همواره درتحول از دانشگاه کارآفرین به دانشگاه تحولی بوده اند. توانمندسازهای عمده نوآوری(خلق مشترک واستخراج دانش،جستجوی فرصت و ظرفیت سازی)، اصول اساسی مارپیچ سه و چهارجانبه و نقشی که دانشگاه ها از راه مأموریت سوم و چهارم درجهت توسعه ظرفیت ها و حمایت از تغییر مفهوم نوآوری ازطریق رویکرد راهبرد تخصص گرایی هوشمندانه دارند، موردبررسی قرارگرفته است. در این جستار مطالعاتی که به نقش های دانشگاه ها در رویکرد تخصص گرایی هوشمندانه پرداخته شده را موردبررسی قرار داده است. همچنین از منظرسیاست نوآوری و اشاراتی درمورد مسایل و روندها بخصوص در کشورهای درحال توسعه پرداخته شده است.
پرونده مقاله