پژوهش حاضر با دیدگاه توصیفی ـ زمینهای، مؤلفهها و عوامل تأثیرگذار بر ایجاد و توسعه فرهنگ کارآفرینی را برشمرده و ضمن تشریح به تحلیل مقایسهای وضعیت فرهنگ کارآفرینانه میان دو بخش دانشگاه سمنان و شرکت شهرکهای صنعتی استان سمنان میپردازد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مدیرا چکیده کامل
پژوهش حاضر با دیدگاه توصیفی ـ زمینهای، مؤلفهها و عوامل تأثیرگذار بر ایجاد و توسعه فرهنگ کارآفرینی را برشمرده و ضمن تشریح به تحلیل مقایسهای وضعیت فرهنگ کارآفرینانه میان دو بخش دانشگاه سمنان و شرکت شهرکهای صنعتی استان سمنان میپردازد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مدیران و کارشناسان دانشگاه سمنان به تعداد 350 نفر و در شرکت شهرکهای صنعتی شامل 50 مدیر و کارشناس میباشد، که با استفاده از جدول مورگان و به روش نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخاب شدهاند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامههای استاندارد مک گوایر میباشد که روایی آن با روش روایی محتوایی و پایایی آن با روش ضریب آلفای کرونباخ (86/0r=) برآورد گردید. دادههای گردآوری شده با استفاده از شاخصهای آمار توصیفی شامل: جداول توزیع فراوانی، شاخصهای مرکزی و پراکندگی (میانگین و انحراف معیار) و آزمون t تجزیه و تحلیل شد. مهمترین نتایج بدست آمده این پژوهش حاکی از آن است که مدیران و کارشناسان دانشگاه سمنان و شرکت شهرکهای صنعتی از لحاظ فرهنگ کارآفرینانه در ابعاد همکاری و ارتباطات باز تفاوت معناداری وجود دارد، و همچنین نتایج نشان داد که وضعیت ابعاد فرهنگ کارآفرینانه در دانشگاه سمنان و شرکت شهرکهای صنعتی در حد مطلوب میباشد.
پرونده مقاله
عصر حاضر، عصر تحولات و تغییرات شگرف در فناوریهاست. عصری که ساختار فکری آن آکنده از عمق بخشیدن به اطلاعات و توجه به مشارکت نیروی انسانی خلاق و دانش گرا به جای نیروی انسانی عملکردی است. از اینرو مدیریت هوشیار بر آن است تا هرچه بیشتر و بهتر در جهت استفاده از ابزاری به نا چکیده کامل
عصر حاضر، عصر تحولات و تغییرات شگرف در فناوریهاست. عصری که ساختار فکری آن آکنده از عمق بخشیدن به اطلاعات و توجه به مشارکت نیروی انسانی خلاق و دانش گرا به جای نیروی انسانی عملکردی است. از اینرو مدیریت هوشیار بر آن است تا هرچه بیشتر و بهتر در جهت استفاده از ابزاری به نام دانش برای رویارویی و مقابله با عوامل عدم اطمینان، حفظ موقعیت و ایجاد خلاقیت و نوآوری، جهت گسترش عرصه رقابتی خود بر آید؛ این امر مستلزم آن است که مؤسسات کوچک و متوسط با ارج نهادن به مدیریت دانش و متقابلاً مدیریت خلاقیت و نوآوری، آنرا به عنوان یک نیاز استراتژیک و ضروری جهت پیشگامی در عرصه رقابت پذیری در زمره برنامههای دارای اولویت خود قرار دهند. امروزه سازمانهایی موفق هستند و میتوانند در دنیای پر رقابت ادامه حیات بدهند که دائماً افکار و اندیشههای جدید و نوآورانه را در سازمان کاربردی سازند. این امر تنها از عهده مدیران و کارکنان خلاق بر خواهد آمد و مستلزم بکارگیری اهرمهای مناسب جهت بهینه ساختن موفقیت نوآوری میباشد. مقاله حاضر به بحث پیرامون مدیریت دانش، نوآوری و نقش و جایگاه مدیریت دانش در رشد و توسعه نوآوری مؤسسات کوچک و متوسط دانش بنیان پرداخته است.
پرونده مقاله