برقراري و تقويت روابط میان نهادهاي علمی و بنگاههاي صنعتی از مهم ترین موضوعات سیاست گذاری نوآوری در کشورهای مختلف است. ایجاد و تقويت اين ارتباطات، زمینه ايجاد، انتقال و انتشار و بهرهوري از ذخاير دانش در سطح نظام ملی نوآوری را فراهم می-سازد. در كشورهاي مختلف، مکانیزم ه چکیده کامل
برقراري و تقويت روابط میان نهادهاي علمی و بنگاههاي صنعتی از مهم ترین موضوعات سیاست گذاری نوآوری در کشورهای مختلف است. ایجاد و تقويت اين ارتباطات، زمینه ايجاد، انتقال و انتشار و بهرهوري از ذخاير دانش در سطح نظام ملی نوآوری را فراهم می-سازد. در كشورهاي مختلف، مکانیزم های رسمی و غیررسمی مختلفی برای ارتباط میان بخش های علمی و صنعتی استفاده ميشود كه ميتوان از تجارب آنها برای ایجاد این ارتباطات در كشور الگوبرداري کرد.
در مقاله حاضر، تجارب نهادهای برخي از كشورها که مرتبط با ایجاد ارتباط بخش علمی (دانشگاه ها و مراکز تحقیقاتی) و بخش صنعتی و کمک به تجاری سازی دستاوردهای تحقیقاتی و گسترش شرکت های دانش بنیان میبا شند، مورد تحليل قرار گرفته و در نهايت مدلی مفهومی برای شناخت و ارزیابی تعاملات بخش های علمی و صنعتی ارایه شده است. چارچوب پیشنهادی این مقاله
می تواند تبیین کننده ابعاد مختلف ایجاد ارتباط بخشهای علمی و صنعتی باشد.
پرونده مقاله
: ارتباط صنعت و دانشگاه با توجه به ميزان تأثيرگذاري آن در فرايند توسعه دانش محور و پايدار در طول تاريخ مورد توجه عموم صاحبنظران خصوصاً سياستگذاران قرارگرفته و بدين جهت بحثهای متعددی پيرامون ابعاد اين ارتباط مطرح شده است.
با مروري دقيق بر راهبرد کشورهاي مختلف در اين چکیده کامل
: ارتباط صنعت و دانشگاه با توجه به ميزان تأثيرگذاري آن در فرايند توسعه دانش محور و پايدار در طول تاريخ مورد توجه عموم صاحبنظران خصوصاً سياستگذاران قرارگرفته و بدين جهت بحثهای متعددی پيرامون ابعاد اين ارتباط مطرح شده است.
با مروري دقيق بر راهبرد کشورهاي مختلف در اين خصوص، ميتوان ديدگاه غالب را نگرشی آميخته به اثربخشی فوری به ارتباط اين دو نهاد از منظر نحوه فعاليت آنها دانست که منجر به ارائه راهکارهاي مقطعي يا شتابزدهای شده که از آن به "راهکارهای مبتنی بر رهيافتهای عملگرا" تعبير میگردد. اين امر خصوصاً در دوران انقلاب صنعتي در کشورهاي توسعه يافته، گستردگی داشته و متأسفانه امروزه بدون توجه به الزامات زماني و مکاني و نيز علیرغم بازنگری کلی کشورهای توسعه يافته در رهيافتهای مذکور، توسط برخي از کشورهاي کمتر توسعه يافته دنبال میشود. با عبور از دوران صنعتي شدن و رسيدن به دوران فراصنعتي، بازنگري در روشهاي قديمي و استخراج روشهاي نوين، نگرشي جديد را به ارتباط صنعت و دانشگاه ايجاد نمود که بر تحليل نوع فعاليت اين دو نهاد همراه با در نظر گرفتن تأثير ساير نهادهاي مرتبط استوار است که راهکارهای استخراج شده با اين ديدگاه را "راهکارهای مبتنی بر رهيافتهای نهادگرا" میناميم. طي اين مقاله و پس از ارائه توصيف الزامات و تأکيدات مرتبط با صنعت و دانشگاه، ابتدا به ذکر نتايج حاصل از رهيافتهای عملگراي ارتباط صنعت و دانشگاه خواهيم پرداخت و با ذکر ناکارآمد بودن اين رهيافت خصوصاً با توجه به تجربه کشور، آسيب شناسی نهادگراي ارتباط صنعت و دانشگاه توصيف خواهد شد. در پايان مقاله، راهکارهاي حاصل از نگرش نهاد گرايانه ارتباط صنعت و دانشگاه در قالب رهيافت نهادگرا ارائه خواهد شد.
پرونده مقاله
امروزه تأثیر ایران در دو قرن گذشته، در مصاف صنعتی با غرب و شرق، نه تنها بازار خود را توسعه نداده است، بلکه نتوانسته است بازار خود را حفظ نماید. غرب و شرق در دوره های متفاوتی یورش های مهیبی را با ارسال کالاهای ارزان و متنوع به بازارها ایران آغاز کردند. نظام اقتصادی و سی چکیده کامل
امروزه تأثیر ایران در دو قرن گذشته، در مصاف صنعتی با غرب و شرق، نه تنها بازار خود را توسعه نداده است، بلکه نتوانسته است بازار خود را حفظ نماید. غرب و شرق در دوره های متفاوتی یورش های مهیبی را با ارسال کالاهای ارزان و متنوع به بازارها ایران آغاز کردند. نظام اقتصادی و سیاسی ایرانی قادر به سازماندهی نهادی، تأمین و تجهیز منابع، استقرار سیاست-های بازرگانی و صنعتی کارآمد و بالاخص طراحی ساختارهای نهادی کارآمد و متناسب، برای بسترسازی و پشتیبانی از نوآوری برای تولید ظرفیت های رقابت پذیر در اقتصاد صنعتی نبود.
بنابر این نتوانست خطوط دفاعی مناسبی را سازمان دهد و بصورت نسبتا پیوسته ای در حال عقب نشینی و تبدیل شدن به زائدۀ اقتصادهای صنعتی و تأمین کنندۀ مواد خام نفتی ارزان برای اقتصادهای روبه رشد بوده است. این روند تاریخی که همزمان با گسترش انقلاب صنعتی و پدیدار شدن اقتصاد جهانی آغاز شد موجب گردید اقتصاد صنعتی دستی ایران، که قادر به تولید رقابتی و ماشینی نبود، در وضعیت فروپاشی قرار گیرد. میزان عملکرد نظام مند و کارآمد نهادهای دولت، حقوق مالکیت، نظام آموزشی و بنگاه های اقتصادی به عنوان عوامل عمدۀ درگیر در بسترسازی توسعه، بخش هایی مهمی در این خصوص به شمار می آیند.
هدف این پژوهش که به روش کتابخانه ای و با اتکا بر منابع تحلیلی و اسناد تاریخی و با رویکرد توصیفی- تحلیلی انجام شده آن است که عملکرد عناصر نهادی در صنعت چرم، کیف، کفش و صنایع وابسته به آن را در قرن نوزدهم میلادی، در ایران، مورد تحلیل و بررسی قرار دهد.
بنابر این نتوانست خطوط دفاعی مناسبی را سازمان دهد و بصورت نسبتا پیوسته ای در حال عقب نشینی و تبدیل شدن به زائدۀ اقتصادهای صنعتی و تأمین کنندۀ مواد خام نفتی ارزان برای اقتصادهای روبه رشد بوده است. این روند تاریخی که همزمان با گسترش انقلاب صنعتی و پدیدار شدن اقتصاد جهانی آغاز شد موجب گردید اقتصاد صنعتی دستی ایران، که قادر به تولید رقابتی و ماشینی نبود، در وضعیت فروپاشی قرار گیرد. میزان عملکرد نظام مند و کارآمد نهادهای دولت، حقوق مالکیت، نظام آموزشی و بنگاه های اقتصادی به عنوان عوامل عمدۀ درگیر در بسترسازی توسعه، بخش هایی مهمی در این خصوص به شمار می آیند.
هدف این پژوهش که به روش کتابخانه ای و با اتکا بر منابع تحلیلی و اسناد تاریخی و با رویکرد توصیفی- تحلیلی انجام شده آن است که عملکرد عناصر نهادی در صنعت چرم، کیف، کفش و صنایع وابسته به آن را در قرن نوزدهم میلادی، در ایران، مورد تحلیل و بررسی قرار دهد.
پرونده مقاله
در این مقاله ساختار مدیریت پژوهش آلمان مورد بررسی قرار گرفته است. در این راستا، تفکیک وظائف در لایه های سیاست-گذار، حامیان مالی و مجریان پژوهش مطرح و سپس رویکرد نهادسازی در پژوهش ارائه شده است. در انتها نحوه تامین منابع مالی بحث و نحوه برنامه ریزی فعالیت های بین المللی چکیده کامل
در این مقاله ساختار مدیریت پژوهش آلمان مورد بررسی قرار گرفته است. در این راستا، تفکیک وظائف در لایه های سیاست-گذار، حامیان مالی و مجریان پژوهش مطرح و سپس رویکرد نهادسازی در پژوهش ارائه شده است. در انتها نحوه تامین منابع مالی بحث و نحوه برنامه ریزی فعالیت های بین المللی مطرح شده است. نتیجه گیری مقاله ارائه دهنده نکات برجسته و پیشنهاداتی در رابطه با دیدگاه های ملی بوده است.
پرونده مقاله