سابقۀ نیاز سنجی های منابع انسانی در سطح کلان صرفاً معطوف به برآورد های کمی و تاحدودی تحلیل های کیفی از کمبود های تخصصی آن است. هدف این مقاله شناسایی نیاز به سرمایه های انسانی برای نیل به اقتصاد دانش محور با تآکید بر محتوای مشاغل در اقتصاد دانائی محور است. چارچوب نظری ا چکیده کامل
سابقۀ نیاز سنجی های منابع انسانی در سطح کلان صرفاً معطوف به برآورد های کمی و تاحدودی تحلیل های کیفی از کمبود های تخصصی آن است. هدف این مقاله شناسایی نیاز به سرمایه های انسانی برای نیل به اقتصاد دانش محور با تآکید بر محتوای مشاغل در اقتصاد دانائی محور است. چارچوب نظری این تحقیق، بر گرفته از نظریه سرمایۀ انسانی و توسعه پایدار مبتنی بر دانائی است. ادبیات اخیر توسعۀ منابع انسانی بر توسعۀ منابع انسانی در سطح ملّی متمرکز شده است که سعی می کند با استفاده از رویکرد تلفیقی از ابعاد روانشناختی و مدیریت سازمانی علم توسعۀ منابع انسانی و ابعاد برنامه ریزی راهبردی توسعۀ مبتنی بر دانائی ، نیاز های آموزشی مهارتی نیروی انسانی شاغل را توصیف و برای تأمین آن برنامه ریزی کند.بدین منظور با مراجعه به اسناد مربوطه شامل نیاز سنجی های ملّی در کشورهای پیشگام ، پایگاههای اطلاعاتی از ویژگیهای تخصصی نیروی کار و تحلیل های نظری از ویژگی های مورد نیاز سرمایۀ انسانی در اقتصاد های مبتنی بر دانش ، ویژگی های تخصصی مهارتی سرمایه های انسانی در این اقتصاد ها تحقیق و بر اساس آن نیاز های آموزشی مهارتی سرمایه های انسانی کشور برای نیل به اقتصاد مبتنی بر دانش تدوین شده است. ویژگی های مذکور شامل سه دسته مهارت یا شایستگی است. لایۀ اول ، مجموعۀ وسیع شایستگی هایی است که برای موفقیت در محیط کار لازم است و به مهارت های« اشتغال پذیری» هم معروف است.لایۀ دوم مهارت های فنی مشترک درتمامی مشاغل یک بخش صنعتی است و لایۀ سوم مهارت های فنی خاص و منحصر بفرد یک صنعت است .
پرونده مقاله
هدف پژوهش جاری تحلیل نیازهای آموزش مهارتی استان آذربایجان شرقی بر اساس طرح آمایش سرزمینی در بخش صنعت میباشد. این پژوهش یک تحقیق توصیفی-پیمایشی محسوب می شود. جامعه آماری این پژوهش را مدیران، برنامه ریزان و کارشناسان درگیر در بخش صنعت استان آذربایجان شرقی تشکیل می دهند. چکیده کامل
هدف پژوهش جاری تحلیل نیازهای آموزش مهارتی استان آذربایجان شرقی بر اساس طرح آمایش سرزمینی در بخش صنعت میباشد. این پژوهش یک تحقیق توصیفی-پیمایشی محسوب می شود. جامعه آماری این پژوهش را مدیران، برنامه ریزان و کارشناسان درگیر در بخش صنعت استان آذربایجان شرقی تشکیل می دهند. در ابتدا بر اساس طرح آمایش سرزمینی استان 132 نیاز آموزشی استخراج گردیده است. سپس با استفاده از فرم نیازسنجی آموزشی طراحی گردیده، که شامل سوالات 6 گزینه ای مبتنی بر طیف لیکرت بوده و با استفاده از نظرات خبرگان امر، میزان انطباق این نیازها با نیازهای بازار کار استان ارزیابی گردیده اند. در نهایت بر اساس نتایج حاصل از کمی سازی این پرسشنامه ها (مبتنی بر روش طیف لیکرت) و امتیازهای حاصله برای هر نیاز آموزشی، این نیازهای آموزش مهارتی استان اولویت بندی گردیده اند.
پرونده مقاله
هر جامعه ای برای نیل به اهداف توسعه حقیقی و پایدار نیازمند تعامل و کنش مداوم دو نهاد علمی و فنی است که در قالب دانشگاه و صنعت شکل می گیرد. با توجه به روابط ارگانیک این دو نهاد که یک سیستم واحد را تشکیل می دهند نقض در هرکدام، باعث نقض در کل سیستم می شود. پژوهش حاضر سعي د چکیده کامل
هر جامعه ای برای نیل به اهداف توسعه حقیقی و پایدار نیازمند تعامل و کنش مداوم دو نهاد علمی و فنی است که در قالب دانشگاه و صنعت شکل می گیرد. با توجه به روابط ارگانیک این دو نهاد که یک سیستم واحد را تشکیل می دهند نقض در هرکدام، باعث نقض در کل سیستم می شود. پژوهش حاضر سعي دارد تا با رويكردي تفسير گرايانه چالش ها و موانع ارتباط بین صنعت و دانشگاه را از نگاه مدیران صنایع و اساتيد دانشگاه شناسايي كند. رويكرد پژوهشي به كاربرد شده از نوع روش شناسي كيفی می باشد و از روش مردم نگاري براي انجام عمليات تحقيق استفاده شده است. داده هاي اين پژوهش با استفاده از روش مشاهده مشاركتي، تكنيك مصاحبه نیمه ساختار و تحلیل اسناد جمع آوري شده و سپس با استفاده از تكنيك مثلث-سازي تركيب شده اند. روش نمونه گيري مورد استفاده در اين پژوهش از نوع نمونه گيري كيفي- هدفمند است و با استفاده از شاخص اشباع نظري تعداد 15 نفر از اساتيد دانشگاه و 10 نفر از مدیران صنایع به عنوان نمونه پژوهش مورد مصاحبه قرار گرفتند. نگرش و ديدگاه آنها نسبت به چالش ها و موانع برقراری ارتباط بین صنعت و دانشگاه مورد بررسي قرار گرفت. يافته-هاي اصلي اين پژوهش با استفاده از نظريه زمينه اي شامل مقولاتي همچون ضعف در بستر سازی و حمایت، ضعف دانشی و مهارتی، فقدان سیستم مدیریتی کارآمد، بی میلی در برقراری ارتباط، فقدان فرهنگ و باور مناسب، انعطاف ناپذیری ساختار ها و فرایند ها، ناتوانی در شبکه سازی می باشند. طبق نتیجه تحقیق می توان تمامی این مقولات را زیر مقوله چالش ارتباط صنعت و دانشگاه قرار داد.
پرونده مقاله
در جهان فرا صنعتی امروز، توسعه به معنی عام، بدون توجه به آموزش، به ویژه آموزش فنی و حرفه ای، مفهوم نخواهد داشت و اکنون، ماشین ها 99 درصد کارها را انجام می دهند، در حالیکه صد سال پیش، این رقم فقط 6 درصد بود. بنابراین امروزه، انقلاب علمی و فنی نیازمند نیروی انسانی ماهر اس چکیده کامل
در جهان فرا صنعتی امروز، توسعه به معنی عام، بدون توجه به آموزش، به ویژه آموزش فنی و حرفه ای، مفهوم نخواهد داشت و اکنون، ماشین ها 99 درصد کارها را انجام می دهند، در حالیکه صد سال پیش، این رقم فقط 6 درصد بود. بنابراین امروزه، انقلاب علمی و فنی نیازمند نیروی انسانی ماهر است. فن آوری، آموزش و توسعه، مثلث پیشرفت های اقتصادی – اجتماعی را تشکیل می دهند. تامین نیروي متخصص و ماهر براي اجراي هر برنامه ضرورتی امکان ناپذیر است که بدون توجه به آن سرمایه-گذاري هاي مادي و انسانی به هدر خواهد رفت به همین دلیل از عواملی که سالهاست مانع تحقق واقعی اهداف برنامه هاي اقتصادي و اجتماعی شده، فقدان یا کمبود نیروي متخصص و ماهر متناسب با نیازهاي اجرایی برنامه ها به خصوص در بخش میانی آن بوده است که البته دانشگاه فنی و حرفه ای تربیت و تامین آن را به طور گسترده به عهده دارد. تحول در نظام آموزش دانشگاهاه فنی و حرفه ای به رغم اهداف متعددي که براي آن منظور شده، در نهایت متوجه تامین و پر کردن خلا نیروهاي ماهر و متخصص در بخش میانی بازار کار با نگرش واقع بینانه نسبت به اجراي برنامه هاي توسعه در کشور است. براي فراگيرشدن فرهنگ فنی و حرفه ای وكارآفريني، بايد تغييراتي در سيستم آموزشي و محتواي دروس مدارس و دانشگاه ها داده شود و افرادي در رأس امور قرار گيرند كه علاقهمند به ايجاد و توسعه فعاليت هاي توليدي بوده و شرايط مناسب را براي ظهور كارآفرينان خلاق را فراهم سازند. مطالعه تطبيقي نظام آموزش عالي ايران و کشورهايي که در توسعه آموزش فني و حرفهاي پيشرفت هاي روزافزوني داشته اند، نشان ميدهد که با شناسايي و بهکارگيري روش هاي مؤثر آموزشي در برگزاري دورههاي آموزشي مورد نياز و پيش بيني شده، همچنين تدوين نظام جامع ارزيابي آموزشي و محتواي آن با توجه به ملاک هاي آموزش کار و برقراري مکانيزم بازخورد منظم و روزآمد و اصلاح و به سازي برنامههاي اين هنرستانها و آموزشکده ها، موجبات رشد خلاقیت و کارآفريني در دانشآموختگان اين مؤسسات فراهم خواهد شد.
پرونده مقاله
این مقاله به بررسی اکوسیستم ارتباط دانشگاه و صنعت در وضعیت کنونی کشور میپردازد. در این راستا فرصتها و امکانات کشور شامل فارغ التحصیلان و متخصصین دانشگاهی، رتبه برتر مالکیت نفت و گاز جهان و موقعیت جغرافیایی استراتژیک کشور مورد اشاره قرار گرفته شده است. در بحث نیازهای چکیده کامل
این مقاله به بررسی اکوسیستم ارتباط دانشگاه و صنعت در وضعیت کنونی کشور میپردازد. در این راستا فرصتها و امکانات کشور شامل فارغ التحصیلان و متخصصین دانشگاهی، رتبه برتر مالکیت نفت و گاز جهان و موقعیت جغرافیایی استراتژیک کشور مورد اشاره قرار گرفته شده است. در بحث نیازهای اجتماعی و اقتصادی کشور، موضوعاتی همچون افزایش اشتغال، کاهش آلودگی محیط زیست، مدیریت مناسب مصرف منابع آب، رفع مشکلات صندوقهای بازنشستگی، افزایش بهره وری و کارایی در صنعت و کشاورزی و کاهش مصرف انرژی بعنوان سرفصل هایی برای مشارکت جدی تر دانشگاه ها مطرح شده است. در این مقاله، سه شاخص تجربه و دانش انباشته، حمایت مالی، و کیفیت نیروی انسانی به عنوان عوامل موثر در پیشرفت علمی کشورها مطرح می شوند. در ادامه، بودجه تحقیق و توسعه و سرانه مطالعه در کشورهای جهان مورد مقایسه قرار گرفته و جایگاه ایران در این میان توصیف میشود. در این تحقیق، نقش دانشگاههای نسل سوم به عنوان دانشگاه های آموزشمحور، پژوهش محور، و کارآفرین به منظور ایجاد ارتباط پایدار صنعت و دانشگاه، ایجاد اشتغال، تولید ثروت و توسعه فناوری کشور مورد تاکید قرار میگیرند. در پایان، راهکارهایی از جمله بازنگری و بهبود آییننامه ارتقا و استخدام در دانشگاهها، تدوین شاخص های مناسب برای ارزیابی اثربخشی دانشگاه ها در جامعه، استفاده موثر از فرصتهای مطالعاتی اعضای هیات علمی در صنعت، توسعه و تقویت مراکز هدایت شغلی و کاریابی در دانشگاهها، شناسایی و تدوین ماموریت های استانی برای دانشگاه ها در جهت بهبود شرایط استان ها، متناسبسازی روال پذیرش دانشجویان تحصیلات تکمیلی با فعالیتهای تقاضامحور و هم افزایی بین ساختارها و برنامه های مختلف وزارت عتف در جهت اثربخشی بهتر در جامعه و پیشرفت اکوسیستم ارتباط دانشگاه و صنعت، توصیه و تشریح میشوند.
پرونده مقاله
کارآفرینی و صلاحیتهای آن بهعنوان پادزهر اساسی برای مقابله با مسائل اقتصاد ضعیف و عواقب ناخوشایند آن است. هدف اصلی این پژوهش ارزیابی مؤلفههای تأثیرگذار در صلاحیتهای کارآفرینانه مدرسان دانشگاه جامع علمی کاربردی بوده که محقق یک پژوهش کاربردی و مقطعی با رویکرد کمی و است چکیده کامل
کارآفرینی و صلاحیتهای آن بهعنوان پادزهر اساسی برای مقابله با مسائل اقتصاد ضعیف و عواقب ناخوشایند آن است. هدف اصلی این پژوهش ارزیابی مؤلفههای تأثیرگذار در صلاحیتهای کارآفرینانه مدرسان دانشگاه جامع علمی کاربردی بوده که محقق یک پژوهش کاربردی و مقطعی با رویکرد کمی و استراتژی توصيفي-پیمایشی را انتخاب نموده و ادبیات و پیشینه پژوهش را با روش کتابخانهای و دادههای اولیه را از طریق پرسشنامه محقق ساخته بهصورت آنلاین جمعآوری کرده است. جامعه آماری شامل مدرسان دانشگاه جامع علمی کاربردی بوده که حجم نمونهای به تعداد 250 نفر با نرمافزار Gpower برآورد و با روش نمونهگیری تصادفی ساده بهعنوان واحد تحلیل انتخاب و درنهایت پس از غربالگری 221 نمونه را با روش مدلسازی معادلات ساختاری واریانس محور و نرمافزار Smart PLS3.3 تحلیل نموده است. یافتههای پژوهش نشان میدهد، صلاحیتهای دانشی كاربردي بر صلاحیتهای مهارتی حرفهای تأثیر معناداری ندارد اما صلاحیتهای نگرشي بر صلاحیتهای مهارتی حرفهای تأثیر مثبت و معناداری دارد. صلاحیتهای دانش كاربردي بر صلاحیتهای کارآفرینانه تأثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین صلاحیتهای نگرشي بر صلاحیتهای کارآفرینانه تأثیر معناداری نداشته و صلاحیتهای مهارتی حرفهای بر صلاحیتهای کارآفرینانه تأثیر مثبت و معناداری دارد. از طرفی صلاحیتهای دانش كاربردي بر صلاحیتهای کارآفرینانه از طریق صلاحیتهای مهارتی حرفهای تأثیر معناداری نداشته و اثر میانجی ندارد ولی صلاحیتهای نگرشي بر صلاحیتهای کارآفرینانه از طریق صلاحیتهای مهارتی حرفهای تأثیر مثبت و معناداری داشته و اثر میانجی جزئی دارد.
پرونده مقاله