هدف پژوهش جاری تحلیل نیازهای آموزش مهارتی استان آذربایجان شرقی بر اساس طرح آمایش سرزمینی در بخش صنعت میباشد. این پژوهش یک تحقیق توصیفی-پیمایشی محسوب می شود. جامعه آماری این پژوهش را مدیران، برنامه ریزان و کارشناسان درگیر در بخش صنعت استان آذربایجان شرقی تشکیل می دهند. چکیده کامل
هدف پژوهش جاری تحلیل نیازهای آموزش مهارتی استان آذربایجان شرقی بر اساس طرح آمایش سرزمینی در بخش صنعت میباشد. این پژوهش یک تحقیق توصیفی-پیمایشی محسوب می شود. جامعه آماری این پژوهش را مدیران، برنامه ریزان و کارشناسان درگیر در بخش صنعت استان آذربایجان شرقی تشکیل می دهند. در ابتدا بر اساس طرح آمایش سرزمینی استان 132 نیاز آموزشی استخراج گردیده است. سپس با استفاده از فرم نیازسنجی آموزشی طراحی گردیده، که شامل سوالات 6 گزینه ای مبتنی بر طیف لیکرت بوده و با استفاده از نظرات خبرگان امر، میزان انطباق این نیازها با نیازهای بازار کار استان ارزیابی گردیده اند. در نهایت بر اساس نتایج حاصل از کمی سازی این پرسشنامه ها (مبتنی بر روش طیف لیکرت) و امتیازهای حاصله برای هر نیاز آموزشی، این نیازهای آموزش مهارتی استان اولویت بندی گردیده اند.
پرونده مقاله
باتوجه به آنکه اشتغال یکی از مهمترین متغیرهای کلان اقتصادی هر کشور بوده و عواملی همچون درجه باز بودن اقتصاد و میزان سرمایهگذاری در منابع انسانی جهت یادگیری مهارتها بر متغیر ذکر شده، تأثیر دارد. در این مقاله سعی شده تأثیر هزینهی مصرفی در آموزش عالی و آزاد سازی تجاری ر چکیده کامل
باتوجه به آنکه اشتغال یکی از مهمترین متغیرهای کلان اقتصادی هر کشور بوده و عواملی همچون درجه باز بودن اقتصاد و میزان سرمایهگذاری در منابع انسانی جهت یادگیری مهارتها بر متغیر ذکر شده، تأثیر دارد. در این مقاله سعی شده تأثیر هزینهی مصرفی در آموزش عالی و آزاد سازی تجاری را بر اشتغال در بخش صنعت مورد سنجش قرار گرفت. برای رسیدن به این هدف از دادههای سری زمانی 93-1358 استفاده و به کمک مدل خودتوصیح با وقفههای گسترده(ARDL) روابط کوتاه مدت و بلندمدت بین متغیرهای نام برده، سنجیده شده است. پس از تایید رابطه بلندمدت، نتایج حاکی از آن است بهرهوری نیروی کار در بخش صنعت دارای تأثیر منفی و متغیرهای سرمایهگذاری در بخش صنعت، هزینههای صرف شده در آموزش عالی، نسبت ارزش افزوده بخش صنعت به تولید ناخالص داخلی و آزاد سازی تجاری دارای اثر مثبت میباشند. ضریب جمله تصحیح خطا(ECM) بدست آمده در این مدل، نشان میدهد که در هر دوره 88 درصد از عدم تعادل، تعدیل شده و به سمت روند بلندمدت خود نزدیک شده است. در این راستا بهتر آن است، با درنظر گرفتن در حال توسعه بودن کشور میزان سرمایهگذاری در دانشگاه را افزایش و سعی بر اجرای تجارت آزاد در سطح بینالمللی نمود.
پرونده مقاله
آموزش یک عنصر پیشن نیاز در تعیین و تقویت شرایط و چارچوب کارآفرینی برای توسعه اقتصادی است. دانشگاههای برتر دنیا به این نتیجه رسیده اند که از طریق برنامه ها و آموزشهای دانشگاهی میتوان کارآفرینی را در بین دانشگاهیان افزایش داد. این تحقیق با هدف شناسایی تجربیات دانشگاههای چکیده کامل
آموزش یک عنصر پیشن نیاز در تعیین و تقویت شرایط و چارچوب کارآفرینی برای توسعه اقتصادی است. دانشگاههای برتر دنیا به این نتیجه رسیده اند که از طریق برنامه ها و آموزشهای دانشگاهی میتوان کارآفرینی را در بین دانشگاهیان افزایش داد. این تحقیق با هدف شناسایی تجربیات دانشگاههای برتر در آموزش کارآفرینی انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش دانشگاههای برتر در زمینه آموزش کارآفرینی است. جامعه مورد مطالعه این تحقیق دانشگاههای برتر در زمینه کارآفرینی با توجه به رتبهبندی سالانه مراکز معتبری چون مجله کارآفرین و تایمز انتخاب شدهاند. جهت جمعآوری اطلاعات از روشها و ابزارهای مختلفی چون بررسی اسناد و مطالب انتشاریافته در سایت های اینترنتی این دانشگاههای برتر و گزارشهای آنها بوده است. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که در دانشگاههای برتر برای آموزش کارآفرینی از لحاظ ویژگیهای نهادی دانشگاه، حوزه و قلمرو آموزش، شیوه اجرای دوره ها، فعالیتهای ترویجی و گسترش و ارزشیابی با اتکا به منابع صنعت توجه ویژه ای کرده اند. یافته های این مقاله می تواند برای دست اندرکاران صنعت، آموزش عالی و دانشگاهها در خصوص سیاستگذاری و اجرای برنامه های آموزش کارافرینی کمک شایانی نماید.
پرونده مقاله
چکیده: امروزه معیارها و مطالبات آحاد اجتماع نسبت به دانشگاه ها تغییر کرده و آنها را برای تبدیل وضعیت خود، تحت فشار قرار داده است. حکمرانی مطلوب دانشگاهی با یکپارچگی و جامعیت انواع حکمرانی و همچنین رعایت ضوابط اخلاق حرفه ای در تمامی زیر سیتسم های دانشگاه می تواند به ک چکیده کامل
چکیده: امروزه معیارها و مطالبات آحاد اجتماع نسبت به دانشگاه ها تغییر کرده و آنها را برای تبدیل وضعیت خود، تحت فشار قرار داده است. حکمرانی مطلوب دانشگاهی با یکپارچگی و جامعیت انواع حکمرانی و همچنین رعایت ضوابط اخلاق حرفه ای در تمامی زیر سیتسم های دانشگاه می تواند به کسب موفقیت راهبری نهاد دانشگاه منجر شود. هدف مطالعه پیش رو، تعیین جایگاه اخلاق حرفه ای در حکمرانی دانشگاهی است. در این نوشتار سعی شد با استفاده از روش توصیفی تحلیلی با اتکائ به نتایج پژوهش های قبلی و اسناد علمی و همچنین بررسی و مطالعه همه جانبه پرداخته شود تا اهمیت جایگاه اخلاق حرفه ای بیش از پیش در اداره و حکمرانی دانشگاه تبیین شود. در ادامه: پس از مطالعه کتب و منابع و اسناد علمی و مدارک موجود به جمع آوری، گزینش، تلخیص و دسته بندی مطالب اقدام شده است. سپس مطالب در جهت دست یابی به پرسش های پژوهش سامان دهی شده است. ابزار پژوهش نیز شامل فیش برداری بوده و داده های حاصل نیز در راستای هدف و سوال های پژوهش با استفاده از مدارک جمع آوری شده طبقه بندی و تحلیل شد. در راستا پس از مطالعه وسیع منابع، راهکارهای برای اهمیت و ارتقای نقش اخلاق در حکمرانی ارائه شده است. در پایان لازم به ذکر است چون اداره دانشگاه ها به عنوان نهادی فرهنگی و اخلاقی، نیازمند سیاست گذاری و تصمیم سازی و همچنین برنامه ریزی های مختص به بستر[1]های خود می باشد، لذا باید این تصمیم و برنامه ها مبتنی بر اصول و ارزشهای اخلاقی اتخاذ شوند تا بتواند در راهبری دانشگاه مثمر ثمرتر باشد و همچنین مورد تائید اعضای جمهوری متخصصین باشد تا مسولیت پذیری و پاسخگویی درونی و بیرونی را هم تضمین کند. [1] .Contex
پرونده مقاله
سالها است در کشور متفکرین و مدیران در تلاش میباشند تا از طریق نزدیک کردن رابطه صنعت با دانشگاه یافتههای علمی و تلاشهای پژوهشی را در خدمت توسعه فناوري ملی قرار دهند. بعد از تغییر نام وزارت فرهنگ و آموزش عالی به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، انتظار میرفت وزارت در راس چکیده کامل
سالها است در کشور متفکرین و مدیران در تلاش میباشند تا از طریق نزدیک کردن رابطه صنعت با دانشگاه یافتههای علمی و تلاشهای پژوهشی را در خدمت توسعه فناوري ملی قرار دهند. بعد از تغییر نام وزارت فرهنگ و آموزش عالی به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، انتظار میرفت وزارت در راستای توسعه فناوري، قدمهای اساسی برداشته و نقش مهمی را در توسعه دانش بنیان کشور ایفا کند. بویژه که این وزارت بیشترین متخصصان علمي کشور و محققین را در اختیار دارد. اما با وجود تلاشهای بسیاری که پس از این تغییر نام تا کنون صورت گرفته است، هنوز هم نیاز به اقدامات اساسی، برنامهریزی و سازماندهی شایستهای که منجر به برونداد مناسبتری از توسعه فناوري و یا رویکرد وزارت به سمت و سوی فناوري ملی باشد احساس میشود. برای رسیدن به اهداف تدوین شده در این تغییرات اساسنامهای، اصلاح ساختار تشکیلاتی، ضوابط اجرایی، آیین نامهها و فرایندها از ضروریات است. اما وجود واحدهای موازی پژوهش و فنلوری با اعتبارات و امکانات بیشتر در کشور، خرد و پراکنده کردن امکانات پژوهشی از بزرگترین موانع راهبردی حرکت در جهت توسعه فناوري است. اين مقاله، به ضرورت تحول آموزش عالی کشور بویژه با رویکرد بهبود ارتباط صنعت و دانشگاه و در نتیجه توسعه فناوري ملي پرداخته و پس از بررسی بعضی نقاط ضعف آموزش عالی در بخش پژوهش و فناوری کشور که کمتر مورد نقد از درون میشود، راهكاری اجرايی مبنی بر ایجاد یک سازمان فراگیر برای تصدیگری و اداره مؤسسات پژوهش و فناوری دولتی و یک سازمان فراگیر برای تصدیگری و اداره تمامي مؤسسات آموزش عالی دولتی، را پیشنهاد مي كند. بديهي است با اين رويكرد، اين وزارت صرفاً داراي وظايف حاكميتي نظير برنامهریزی و نظارت، خواهد بود. تغییر نظام آموزشی دانشگاههای صنعتی کشور و اصلاح آن در جهت بهبود فرایند ارتباط با صنعت و انجام پروژههای سفارشی یکی دیگر از مباحثی است که در این مقاله به آن پرداخته شده است.
پرونده مقاله
در کشورها، نظامی وجود دارد بنام "نظام نوآوری ملی1 " که شبکهای است متشکل از نهادهای مختلف که در ارتباط منطقی با یکدیگر، ضمن برقراری جریان اطلاعات و تبادل فی مابین، زمینه و بستر مناسب تولید و توسعهی علم و فناوری را فراهم ميسازد. این نظام، زنجیره ارزشی ایده تا محصول و چکیده کامل
در کشورها، نظامی وجود دارد بنام "نظام نوآوری ملی1 " که شبکهای است متشکل از نهادهای مختلف که در ارتباط منطقی با یکدیگر، ضمن برقراری جریان اطلاعات و تبادل فی مابین، زمینه و بستر مناسب تولید و توسعهی علم و فناوری را فراهم ميسازد. این نظام، زنجیره ارزشی ایده تا محصول و بازار را شکل ميدهد و فضای نوآوری و فعالیتهای نوآورانه را در سرتاسراین زنجیره مهیا ميکند.
آموزش عالی یکی از اجزاء اصلی و محوری در این شبکه و نظام است. در نتیجه مفاهیم کیفیت در آموزش عالی در چارچوب نظام نوآوری ملی که در هزاره سوم حتی به "نظام نوآوری ملی باز2 " نیز تبدیل شده است، قابل بررسی و تحلیل ميباشد. درواقع با رویکرد سیستمی، کیفیت در آموزش عالی از طرفی تأثیر پذیر از "نظام نوآوری ملی باز" است و از سوی دیگر تأثیر گذار بر آن نیز خواهد بود. بنابراین کیفیت در آموزش عالی مقولهای است چند بعدی که مستلزم برنامه کیفیت و مدیریت برآن است.
این مقاله قصد دارد ضمن بیان جایگاه آموزش عالی در نظام نوآوری ملی و تاکید برتحول ایجاد شده در ماموریت دانشگاهها، نقش مدیریت تکنولوژی را نیز در بحث کیفیت با نگاه سیستمی منعکس سازد. سپس باتشریح دیدگاهها و مدلها در خصوص کیفیت در آموزش عالی، تعریف کیفیت را با توجه به جایگاه و ماموریت جدید آموزش عالی، بهمراه مدل مفهومی پیشنهادی ارائه نماید. بدیهی است کیفیت مفهومی است که باید بصورت جریان و فرهنگ نه صرفا ابزاری، در محیطهای آموزش عالی نگریسته شود تا زمینههای نهادینه شدن آن فراهم آید. دراین ارتباط ضروری است که برنامه کیفیت کوتاه مدت و بلند مدت بطورهماهنگ و موازی در چارچوب نظام نوآوری حاکم بر آموزش عالی تدوین، برنامهریزی و اجرا شود.
پرونده مقاله
رشته های حوزه فنی و مهندسی به دلیل رابطه متقابلی که با فناوری و توسعه علمی دارند از اهمیت بسزایی در اقتصاد دانش بنیان برخوردارند. ،. در طول چند دهه اخیر روند اصلی آموزش مهندسی در کشورهای صنعتی مرتباً تغییر کرده است و به دو گرایش علوم مهندسی و فناوری مهندسی متمایل شده اس چکیده کامل
رشته های حوزه فنی و مهندسی به دلیل رابطه متقابلی که با فناوری و توسعه علمی دارند از اهمیت بسزایی در اقتصاد دانش بنیان برخوردارند. ،. در طول چند دهه اخیر روند اصلی آموزش مهندسی در کشورهای صنعتی مرتباً تغییر کرده است و به دو گرایش علوم مهندسی و فناوری مهندسی متمایل شده است. گرایش فناوری مهندسی برای نیازهای فوری و مستقیم صنعتی است و گرایش علوم مهندسی برای تدوین روشها و استانداردها در طراحی از طریق مدل سازی و تجزیه تحلیل و کسب توانایی های پایه برای ورود به تحصیلات تکمیلی برای تولید علم و نوآوری می باشد. با توجه به اینکه توسعه علمی عمدتاً توسط دانشجویان دکتری با انجام تحقیقات توسعه ای در حوزه فنی و مهندسی انجام می شود و توسعه فناوری توسط دانشجویان ارشد و مراکز تحقیقاتی در تحقیقات کاربردی محقق می گردد، لذا در این مقاله نتیجه مطالعات در باب آموزش علوم و فناوری مهندسی با نگاهی بر تجربیات کشورهای صنعتی ارائه می شود و پیشنهاداتی جهت بهبود روش های آموزش مهندسی در یک رشته مهندسی ارائه می گردد.
پرونده مقاله
هدف این پژوهش که یک تحقیق توصیفی با رویکرد کیفی است، شناسایی موانع کارآفرینی رشته های کشاورزی در آموزش دانشگاهی استان اصفهان می باشد. جامعه آماری کارآفرینان دانش آموخته از رشته های مختلف کشاورزی می باشند که برابر با 40 نفر برآورد گردید و کل اعضا، مورد بررسی قرار گرفتند. چکیده کامل
هدف این پژوهش که یک تحقیق توصیفی با رویکرد کیفی است، شناسایی موانع کارآفرینی رشته های کشاورزی در آموزش دانشگاهی استان اصفهان می باشد. جامعه آماری کارآفرینان دانش آموخته از رشته های مختلف کشاورزی می باشند که برابر با 40 نفر برآورد گردید و کل اعضا، مورد بررسی قرار گرفتند. داده های لازم از طریق مصاحبه ی نیمه ساختاریافته اکتشافی محقق ساخته گردآوری شد. با استفاده از راهبرد تحلیل محتوا 26 مقوله استخراج گردید. مقوله ها در قالب پرسشنامه در اختیار جامعه آماری قرار گرفتند و درجه اهمیت آنها بر اساس طیف لیکرت پرسیده شد. به منظور تلخیص متغیرها از تکنیک تحلیل عاملی اکتشافی با نرم افزار SPSS نسخه 19 استفاده شد. مقدار KMO، 829/0 و مقدار آزمون بارتلت 763/3328 به-دست آمد که در سطح 99 درصد معنی دار بود. نتایج تحلیل عاملی نشان داد، تبیین کل واریانس توسط 5 عامل استخراج شده از گویه های مورد بررسی، 221/69 درصد است. در این پژوهش، موانع انگیزشی و نگرشی، موانع ساختاری، موانع آموزشی، موانع اقتصادی و محیطی و موانع شخصیتی به ترتیب با تبیین 110/17 درصد، 066/17 درصد، 362/14 درصد، 465/11 درصد و 218/9 درصد از واریانس کل، به عنوان مهمترین موانع کارآفرینی کشاورزی در آموزش دانشگاهی شناسایی شدند.
پرونده مقاله
آموزش از راه دور، نظام آموزش نوینی برای سازمان دادن به فرآیند یادگیری – یادهی است، نظام آموزش باز به دليل ويژگيهاي ساختاري خود توان توسعه سريع كمي وكيفي را در زمانها و مكانهاي مختلف داراست. دانشگاه پیام نور به عنوان تنها دانشگاه دولتی، با نظام آموزش باز و شیوه آموزشی چکیده کامل
آموزش از راه دور، نظام آموزش نوینی برای سازمان دادن به فرآیند یادگیری – یادهی است، نظام آموزش باز به دليل ويژگيهاي ساختاري خود توان توسعه سريع كمي وكيفي را در زمانها و مكانهاي مختلف داراست. دانشگاه پیام نور به عنوان تنها دانشگاه دولتی، با نظام آموزش باز و شیوه آموزشی ترکیبی از مهرماه 1368 در 5 رشته تحصيلي و در 28 مركز، فعاليت آموزشي خود را آغاز كرد و تا ابتدای سال1390 دارای 512 مرکز و واحد بود. در سال 1396 به منظور اصلاح روشهای مدیریتی و چابکسازی تصدیگری و ایجاد تشکیلات و ساختار جدید به صورت منطقهای و در راستای تحقق بند یکم برنامه عملیاتی راهبرد یازدهم سند برنامه راهبردی دانشگاه پیام نور در افق 1419-1399 ساماندهی مراکز، واحدها و رشتههای تحصیلی دانشگاه در دستور کار قرار گرفت. در فاز اول طرح، 160 واحد از 490 واحد موجود در دانشگاه ساماندهی شده است و با تبدیل بخشهای علمی به دانشکدهها، رشتههای تحصیلی نیز ساماندهی شدهاند. طی سالهای 1396 تا 1399دانشگاه تلاش کرده که پژوهشها را به سمت کاربردی و کارآفرینی و خلاقیت سوق دهد. تأسیس چندین مرکز رشد، مرکز نوآوری و خلاقیت در استانهای مختلف نشان از جهتگیری دانشگاه به سمت دانشگاههای کارآفرین دارد. تقویت بستر الکترونی و استفاده بهینه از امکانات موجود برای بهبود فرایند تولید محتوا و نیز انجام آزمونهای الکترونی از جمله اولویتهای دانشگاه میباشد که در طول سه سال گذشته همواره مورد توجه بوده است. برنامه راهبردی دانشگاه پیامنور در توسعه آموزش الکترونیکی در سه حوزه فناوری، آموزش و سازمانی در حال انجام است. توسعه زیرساختهای مورد نیاز؛ توسعه ابزارهای آموزشی مدرن و مبتنی بر فناوریهای نوین؛ ایجاد ساختارهای سازمانی متناسب و نیروی انسانی آموزش دیده؛ تولید محتوای الکترونیک به روز، پویا و متناسب با نیاز؛ تامین منابع مالی و شخصیسازی آموزش بخشی از چشمانداز آموزش الکترونیکی دانشگاه پیام نور است.
پرونده مقاله
در چند دهۀ گذشته چالش «ارتباط صنعت و دانشگاه» مهم ترین مسئلۀ جاری کشور بوده است. «استاندارد و نگرش استانداردی» نوعی تفکّر کاربردی است که از تجمیع تجارب جهانی و دانش همگانی سامان گرفته است. یکی از مهم ترین واژگان همۀ استانداردهای تدوین شده در سطوح بین المللی، ملّی و ساز چکیده کامل
در چند دهۀ گذشته چالش «ارتباط صنعت و دانشگاه» مهم ترین مسئلۀ جاری کشور بوده است. «استاندارد و نگرش استانداردی» نوعی تفکّر کاربردی است که از تجمیع تجارب جهانی و دانش همگانی سامان گرفته است. یکی از مهم ترین واژگان همۀ استانداردهای تدوین شده در سطوح بین المللی، ملّی و سازمانی کلمۀ «علّت ریشه ای» است. ضمانت پویایی و پایایی صنعت، رعایت همه جانبۀ استانداردهای ضروری است. فرهنگ صنعتی با پذیرش و کاربست استاندارد در ابعاد گوناگون تولید و خدمت، بالنده می شود و اثرگذاری خود را به زیبایی ابراز می کند. دست اندرکاران حوزۀ تدبیر و اجرا در مسئلۀ ارتباط دانشگاه و صنعت، بایستی اهتمامی بیش از پیش به رعایت« اخلاق حرفه ای و مهندسی» است. جان مایۀ این سخن، تعهّد به صداقت و باورداشتن اثرگذاری است. شناختن و به کاربردن منشورهای اخلاق مهندسی در سطح جهان نه تنها نگاه را ژرف آگین می کند بلکه حوزۀ تعهّد عمل را نیز گسترش می دهد. اخلاق ضرورت پایه برای توسعۀ علمی پایدار است. بازپردازش موضوع تحصیلات و آموزش در پهنۀ دانشگاه، یک چالش بسیار مهم است. تحصیلات دانشگاهی نظری است و رویکردی مهارتی یا حرفه ای شدن ندارد. هدف صنعت در منابع انسانی، پرورش صنعتگر ماهر به قصد انجام کار است. پل ارتباطی دانشگاه و صنعت با هدف کاربست درس های آموخته و تجربه های اندوخته قابل اعتماد است.
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر شناسایی مولفههای مدیریت استراتژیک آموزشهای فنی و حرفهای به منظور اعمال مدیریت استراتژیک بهینه در تقابل و سازگاری با محیط است. پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر روش اجرا توصیفی پیمایشی مقطعی و از نظر دادهها، آمیخته (کیفی و کمی) است. در بخش مطالعه کتابخا چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر شناسایی مولفههای مدیریت استراتژیک آموزشهای فنی و حرفهای به منظور اعمال مدیریت استراتژیک بهینه در تقابل و سازگاری با محیط است. پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر روش اجرا توصیفی پیمایشی مقطعی و از نظر دادهها، آمیخته (کیفی و کمی) است. در بخش مطالعه کتابخانهای 28 منبع معتبر بر اساس اشباع نظری نمونهگیری شد و مولفههای استراتژیک آموزش فنی و حرفهای براساس گرندد تئوری 12 مولفه شامل اشتغال پذیری، جذابیت آموزشی، یادگیری مادام العمر، تقاضا محوری، تغییرات شغلی، پژوهشهای کاربردی، انعطافپذیری، اقتصاد آموزشی، تقویت یاران آموزشی، بهبود نظام سنجش، تضمین کیفیت، مشاوره شغلی میباشد و برای مدیریت استراتژیک به طور عام 6 مولفه و 22 زیر مولفه شامل کاوش مفهومی، پویش محیطی، استراتژیسازی، پیادهسازی و ارزشیابی دستاوردها و راهبری و پایش استراتژیک شناسایی شد و با انجام مصاحبه نیمه ساختاری شامل 7 پرسش با 10 نفر از خبرگان، نسبت به پیوند دهی و سازماندهی مولفهها به منظور تدوین مدل کیفی نهایی اقدام شد. در اعتبارسنجی مدل و درجه تناسب آن 95 درصد بدست آمد. در پایان پیشنهادات متعددی ارائه شد که مدیران سازمان آموزش فنی و حرفه ای با شناخت مولفههای فوق میتوانند مدیریت استراتژیک را با موفقیت اعمال نمایند.
پرونده مقاله
طی چند دهه گذشته با عدم توفیق دانشگاهها در ایجاد و تقویت انگیزه کارآفرینی دانشجویان مواجه بودهایم. در واقع بین ظرفیت فعلی پذیرش در دانشگاهها و نیازهای آتی بازار کار و میان محتوای آموزشی و محتوای شغلی تناسب وجود نداشت و در نهایت شاهد دانشآموختگانی هستیم که اکثرا توان چکیده کامل
طی چند دهه گذشته با عدم توفیق دانشگاهها در ایجاد و تقویت انگیزه کارآفرینی دانشجویان مواجه بودهایم. در واقع بین ظرفیت فعلی پذیرش در دانشگاهها و نیازهای آتی بازار کار و میان محتوای آموزشی و محتوای شغلی تناسب وجود نداشت و در نهایت شاهد دانشآموختگانی هستیم که اکثرا توانایی فردی و مهارتهای لازم را برای راهاندازی کسبوکار جدید ندارند. از طرفی با توجه به رویکرد جدید دانشگاهها در ایران و جهتگیری آنها به سمت نسل سوم دانشگاهها و با همهی آموزشهای فعلی و وجود سرمایهگذاران خطرپذیر، شتابدهندهها، انواع صندوقها، خانههای خلاق، کارخانههای نوآوری، پارکهای فناوری و مراکز رشد... هنوز تعداد استارتآپهایی که از دره مرگ عبور کرده باشند و به موفقیت رسیده باشند کم است و هر روز به تعداد دانشآموختگان بیکار اضافه میشود. در این خصوص با توجه به ناکارآمدی نظام ملی نوآوری ایران، این مشکل دوچندان شده است. ازاینرو، مقاله حاضر تلاش دارد تا ضمن مروری جامع بر ادبيات موضوعی و درنظرگرفتن نكات مطرح شده در رويكردهای ديگرصاحبنظران، با نگاهی جامعتر به بررسی تاثیر واسطهای خودکارآمدی کارآفرینی در آموزش کارآفرینی و قصد کارآفرینی دانشجویان بپردازد. پیشنهاد میشود که دانشگاهها متغییر خودکارآمدی کارآفرینی را در آموزشهای خود مورد توجه قرار دهند. زیرا، ممکن است آموزش به تنهایی باعث بهوجود آمدن قصد کارآفرینی نشود. چه بسا آشنایی با موانع کارآفرینی در ایران، دانشجو را از تجربه کارآفرینی منصرف کند. در این بین عاملی نیاز است که بهواسطه آن دانشجو باور کند که میتواند بر موانع غلبه نماید.
پرونده مقاله
تغییرات گسترده محیطی همه نظامهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی،فناوری وزیستمحیطی رادربرگرفته است.دراین میان،نظام علم و فناوری به طور عام و نظام آموزش عالی ودانشگاه نیز به طور خاص درمعرض تغییرات اساسی قرار گرفتهاند.براساس شواهد موجود میتوان گفت که در آینده نیز سطح و عمق تحولا چکیده کامل
تغییرات گسترده محیطی همه نظامهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی،فناوری وزیستمحیطی رادربرگرفته است.دراین میان،نظام علم و فناوری به طور عام و نظام آموزش عالی ودانشگاه نیز به طور خاص درمعرض تغییرات اساسی قرار گرفتهاند.براساس شواهد موجود میتوان گفت که در آینده نیز سطح و عمق تحولات آموزش عالی و دانشگاه بیشتر خواهد شد.از اینرو،آیندهپژوهی آموزش عالی ودانشگاه و پیشبینی سناریوهای فرارووتمهیدلوازم وراهکارهای مواجهه با آینده،یکی از وظایف مهم سیاستگذاران،رهبران وصاحبنظران آموزش عالی است.در میان انواع عوامل و پیشرانها،تحولات دیجیتال به طور مشخص نقش دانشگاههارابرای شکلدهی نظام آموزش عالی بازتر،تغییر داده است.در این نگاه،آموزش برای همه افرادی که میتوانندازآن بهرهمند شوند،قابل دسترس میشود.این مقاله بر مبنای تحقیق لوبکه و همکاران (2020) به دنبال تحلیل دقیقتر تحولات پیشروی آموزش عالی تاپایان دهه حاضراست.در این مقاله،پنج پیشفرض شامل دیدگاه نوآوری تجربه نشده، دیدگاه انتقال و نوسازی از طریق دیجیتالیشدن، دیدگاه واقعگرایی، منظر یادگیرنده و دیدگاه تنوع در آموزش عالی، مبنایی برای جستجوی مفاهیم آموزش عالی آینده، تعیین شده است. سناریوهای آینده مبیّن ضرورت حرکت دانشگاهها به سمت دیجیتالیشدن و پیروی از الگوی دانشگاه هوشمند است. با توجه به تغییرات بازار کار، بازتعریف و سازماندهی مجدد نظام آموزش عالی بر مبنای این تغییرات ضروری خواهد بود. دیجیتالیشدن باید در لایههای مختلف دانشگاه مستقر شود و بهشکل نظاممند و در قالب یک جامعه دیجیتال بسط یابد. مسیرهای شغلی دانشآموختگان متغیر خواهد شد و نمیتوان و نباید مسیر شغلی یکسان و از پیشتعریف شدهای را برای دانشآموختگان در نظر گرفت.
پرونده مقاله
از جمله مسائل مهم در جامعه، اختلالات سلامت روان و داغ ننگ پیرامون آن است؛ وجود این مشکل منجر به عدم پیگیری درمان و نیز انزوای بیشتر افراد می شود و روابط آن ها در جامعه به خطر می اندازد. پیامدهای ناگواری از قبیل خشونت، افسردگی، خودکشی، رفتارهای آسیب¬زننده به خود و دیگران چکیده کامل
از جمله مسائل مهم در جامعه، اختلالات سلامت روان و داغ ننگ پیرامون آن است؛ وجود این مشکل منجر به عدم پیگیری درمان و نیز انزوای بیشتر افراد می شود و روابط آن ها در جامعه به خطر می اندازد. پیامدهای ناگواری از قبیل خشونت، افسردگی، خودکشی، رفتارهای آسیب¬زننده به خود و دیگران و مواردی از این قبیل، نتایج محتمل این مسئله اجتماعی هستند. این مقاله بر اساس پژوهشی است که تلاش کرده تا با بررسی برنامه های دانشگاه های پیشگام در جهان، سازوکارها و الگوهای مورد استفاده توسط آن ها در بحث سلامت روان دانشجویان را گردآوری و تحلیل نماید. نظریات فناوری اجتماعی، پیوند اجتماعی و یادگیری اجتماعی مورد استفاده قرار گرفتند. این مطالعه توصیفی-تحلیلی با روش تحلیل محتوا به بررسی اسناد از پیش موجود می پردازد. جامعه آماری، تمامی برنامه ها و راهبردهایی است که در دانشگاه های کشورهای آمریکا، کانادا، انگلستان و استرالیا در ارتباط با پیشگیری و مواجهه صحیح با داغ ننگ اختلالات سلامت روان بکار بسته شده است. بر این اساس، حدود 127 ایده مرتبط یافت شد که بعد از پالایش آنها، نهایتاً 53 برنامه انتخاب شدند. یافته¬ها نشان داد که متغیرهای اصلی در پیشگیری و مواجهه با داغ ننگ اختلالات سلامت روان عبارتاند از آگاهی بخشی، تغییر رفتار، شبکه حمایتی، مشارکت دانشجویی، راهحلهای تشخیص سلامت روان و نرمافزارها.
پرونده مقاله