عصر حاضر، عصر تحولات و تغییرات شگرف در فناوریهاست. عصری که ساختار فکری آن آکنده از عمق بخشیدن به اطلاعات و توجه به مشارکت نیروی انسانی خلاق و دانش گرا به جای نیروی انسانی عملکردی است. از اینرو مدیریت هوشیار بر آن است تا هرچه بیشتر و بهتر در جهت استفاده از ابزاری به نا چکیده کامل
عصر حاضر، عصر تحولات و تغییرات شگرف در فناوریهاست. عصری که ساختار فکری آن آکنده از عمق بخشیدن به اطلاعات و توجه به مشارکت نیروی انسانی خلاق و دانش گرا به جای نیروی انسانی عملکردی است. از اینرو مدیریت هوشیار بر آن است تا هرچه بیشتر و بهتر در جهت استفاده از ابزاری به نام دانش برای رویارویی و مقابله با عوامل عدم اطمینان، حفظ موقعیت و ایجاد خلاقیت و نوآوری، جهت گسترش عرصه رقابتی خود بر آید؛ این امر مستلزم آن است که مؤسسات کوچک و متوسط با ارج نهادن به مدیریت دانش و متقابلاً مدیریت خلاقیت و نوآوری، آنرا به عنوان یک نیاز استراتژیک و ضروری جهت پیشگامی در عرصه رقابت پذیری در زمره برنامههای دارای اولویت خود قرار دهند. امروزه سازمانهایی موفق هستند و میتوانند در دنیای پر رقابت ادامه حیات بدهند که دائماً افکار و اندیشههای جدید و نوآورانه را در سازمان کاربردی سازند. این امر تنها از عهده مدیران و کارکنان خلاق بر خواهد آمد و مستلزم بکارگیری اهرمهای مناسب جهت بهینه ساختن موفقیت نوآوری میباشد. مقاله حاضر به بحث پیرامون مدیریت دانش، نوآوری و نقش و جایگاه مدیریت دانش در رشد و توسعه نوآوری مؤسسات کوچک و متوسط دانش بنیان پرداخته است.
پرونده مقاله
دانشگاه و صنعت دو نهاد کلیدی هر جامعهای محسوب میشوند و از آنجاییکه توسعه همه جانبه جوامع و کشورها تا حد زیادی ناشی از کاربست توانمندیهای هر کدام از این دو نهاد در جهت رفع نیازهای همدیگر میباشد، نظر سیاستگذاران، برنامهریزان و مجریان آنها را به خود جلب کرده است و مقو چکیده کامل
دانشگاه و صنعت دو نهاد کلیدی هر جامعهای محسوب میشوند و از آنجاییکه توسعه همه جانبه جوامع و کشورها تا حد زیادی ناشی از کاربست توانمندیهای هر کدام از این دو نهاد در جهت رفع نیازهای همدیگر میباشد، نظر سیاستگذاران، برنامهریزان و مجریان آنها را به خود جلب کرده است و مقوله ارتباط مستمر و بهینه دانشگاه و صنعت را مورد توجه قرار داده است. اين مقاله در راستاي تبيين رابطه دانشگاه و صنعت، نخست به پيشینه موضوع در دنيا و ايران پرداخته و سپس اين موضوع را به عنوان چالشي فراروي جامعه در ارتباط با آموزش عالي، مورد بررسي قرار داده است و در ادامه ضمن معرفي ساز و كارهاي تعامل دانشگاه و صنعت با اقتباس از روشهاي انتقال دانش و فناوري، الگوهاي تعامل دانشگاه و صنعت را نيز با نشأت از الگوهاي نوآوري و رشد فناوري، تشريح كرده است. آنگاه با مروري بر طرحهاي به كار گرفته شده جهت تعامل دانشگاه و صنعت، منافع متقابل اين دو نهاد از برقراري رابطه را با توجه به دادهها و ستاندههايي كه با همديگر دارند، توضيح داده است.
پرونده مقاله
یکی از اهداف اصلی دانشگاهها، شناخت نیازهای دانشی فعلی و آتی صنعت کشور و آموزش دانشجویان در راستای این نیازهاست. از جمله ابزارهای موثر در جهت رسیدن به این مهم، بهکارگیری سیستم مدیریت دانش در دانشگاهها و مراکز صنعتی کشور، و ارتباط هر دو سیستم آنها با یکدیگر است. ام چکیده کامل
یکی از اهداف اصلی دانشگاهها، شناخت نیازهای دانشی فعلی و آتی صنعت کشور و آموزش دانشجویان در راستای این نیازهاست. از جمله ابزارهای موثر در جهت رسیدن به این مهم، بهکارگیری سیستم مدیریت دانش در دانشگاهها و مراکز صنعتی کشور، و ارتباط هر دو سیستم آنها با یکدیگر است. اما حجم انبوه و پراکنده مباحث مدیریت دانش باعث سردرگمی و روی گرداندن آنها، از پیاده سازی مدیریت دانش شده است. لذا هدف این تحقیق، بررسی مهمترین نقشه راههای پیاده سازی مدیریت دانش و ارائه نقشه راهی برای پیاده سازی مدیریت دانش در دانشگاه جامع امام حسین (ع) است. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری تحقیق شامل 80 نفر کارشناس اجرایی مدیریت دانش و آشنا به محیطهای دانشگاهی است که از طریق فرمول کوکران، 45 نفر به روش نمونه گیری هدف دار انتخاب شدند. نقشه راه بدست آمده از ادبیات موضوع، به وسیله پرسشنامهای با طیف 5 گزینهای لیکرتی، که روایی آن توسط فرمول لاشه و پایایی آن توسط آلفای کرونباخ (91/.) احراز گردید، مورد ارزیابی قرار گرفت. جهت تایید مدل از آزمونهای فرض و جهت تحلیل دادهها، از توزیع دوجملهای استفاده شد. در نهایت نقشه راهی کاربردی، شامل 11 فاز اصلی و 30 فعالیت کلیدی به همراه جزئیات و نحوه ارتباطات آنها، به منظور پیاده سازی مدیریت دانش در دانشگاه بدست آمد.
پرونده مقاله
: در این مقاله نیاز صنعت به استفاده از فناوریهای نوین و سطح بالا برای افزایش سوددهی و قابلیت رقابت در بازارهای داخلی و عرصه جهانی مطرح شده و نشان داده شده است که با توجه به شرایط موجود، مراکز تحقیقاتی و دانشگاههای قدرتمند کشور مطمئن ترین منبع تامین فناوری به روز با قاب چکیده کامل
: در این مقاله نیاز صنعت به استفاده از فناوریهای نوین و سطح بالا برای افزایش سوددهی و قابلیت رقابت در بازارهای داخلی و عرصه جهانی مطرح شده و نشان داده شده است که با توجه به شرایط موجود، مراکز تحقیقاتی و دانشگاههای قدرتمند کشور مطمئن ترین منبع تامین فناوری به روز با قابلیت ایجاد ارزش افزوده بالا هستند.
راهکار کاربردی ارائه شده در این مقاله برای رسیدن به هدف کسب درآمد از طریق ارائه فناوری موجود در دانشگاه به عرصه تولید و کسب و کار، ایجاد واحدهای تولیدی و یا تامین کننده فناوری با شراکت فعال دانشگاه و یا تشکیل شرکتهای خصوصی در ساختار مرکز رشد واحدهای فناوری دانشگاه و فروش مالکیت معنوی فناوری مورد نیاز به شرکتهای واجد شرایط می باشد.
برای مدیریت و تامین سرمایه این مجموعه متشکل از واحدهای گوناگون در زمینههای مختلف و با سوابق متفاوت، با توجه به مطالعات انجام شده و متمم اصل 44 قانون اساسی کشور، ساختار شرکتهای مادر تخصصی و به صورت سهامی عام و اختصاص سهم ممتاز به هیات مدیره پیشنهاد می شود.
پرونده مقاله
در اين مقاله با نگاهي به فرآيند تجاري سازي به كار رفته در سازمان گسترش و نوسازي صنايع ايران شكاف هاي موجود در فرآيند بررسي شدند. مهمترين شكاف شناسائي شده در فرآيند تجاري سازي، شكاف بين مرحله تدوين دانش فني و تهيه طرح تجاري مي باشد. با انجام يك مطالعه تطبيقي، مدل هاي مخت چکیده کامل
در اين مقاله با نگاهي به فرآيند تجاري سازي به كار رفته در سازمان گسترش و نوسازي صنايع ايران شكاف هاي موجود در فرآيند بررسي شدند. مهمترين شكاف شناسائي شده در فرآيند تجاري سازي، شكاف بين مرحله تدوين دانش فني و تهيه طرح تجاري مي باشد. با انجام يك مطالعه تطبيقي، مدل هاي مختلفي كه در دنيا براي تجاري سازي طرح هاي پژوهشي استفاده مي شوند بررسي شده و اين نتيجه حاصل شد كه مدل spin off يك مدل مناسب براي پر كردن شكاف موجود در مرحله مياني فرآيند تجاري سازي موجود مي باشد. وظايف يك spin off شناسائي شده و بر مبناي آن يك مدل مفهومي براي فرآيند تجاري سازي ارائه شد. اين مدل قادر خواهد بود شكاف هاي موجود در فرآيند تجاري سازي را پر كند. اين مدل مفهومي از مرحله دانش فني تا بازار را پوشش مي دهد. در نهايت ساختار سازماني مناسب براي پياده سازي چنين مدلي ارائه شده است
پرونده مقاله
پارکهای علم و فناوری، به عنوان یک سازمان و با هدف افزایش ثروت در جامعه از طرف متخصصان حرفهای مدیریت میشوند تا جریان دانش و فناوری را میان دانشگاهها، مؤسسههای تحقیق و توسعه، شرکتهای خصوصی و بازار به حرکت درآورند. این پارکها از طریق مراکز رشد، سازمانهای نوآور را ت چکیده کامل
پارکهای علم و فناوری، به عنوان یک سازمان و با هدف افزایش ثروت در جامعه از طرف متخصصان حرفهای مدیریت میشوند تا جریان دانش و فناوری را میان دانشگاهها، مؤسسههای تحقیق و توسعه، شرکتهای خصوصی و بازار به حرکت درآورند. این پارکها از طریق مراکز رشد، سازمانهای نوآور را تقویت و فرایندهای زایشی را تسهیل میکنند و به عنوان محیطی عمل میکنند که در آن واحدهای تحقیقاتی مستقل یا وابسته به سازمانها و صنایع، مجتمع شده و زیر پوشش و حمایت قرار گیرند تا به خلاقیت و نوآوری بپردازند. مأموریت نهایی این پارکها هماهنگ کردن نتایج به دست آمده از پژوهشهای دانشگاهی با نیازهای صنعت در جهت پُر کردن خلأ رابطه صنعت و دانشگاه میباشد و این امر درنهایت به تجاریسازی دانش منجر خواهد شد. بنابراین با توجه به این کارکردها، شکلگیری و توسعه بسیاری از پدیدههای نوظهور فناوری از درون این پارکها به وقوع میپیوندند و دولتها میکوشند با ایجاد محیطی مناسب، شرایط کار و فعالیت را برای شرکتهای کوچک و متوسط و جذب شرکتهای بینالمللی مبتنی بر فناوری فراهم کنند. در ایران نیز در سالهای گذشته این پارکها گسترش چشمگیری یافته و در شرایطی که کشور با تحریمهای یک جانبه مواجه بوده، توانستهاند نقش تأثیرگذاری در استفاده از دانش و فناوری بومی ایفا نمایند. در این راستا هدف از مقاله حاضر پرداختن به اهمیت و کارکردهای اصلی پارکهای علم و فناوری در دنیا و همچنین ایران میباشد. در ادامه با توجه به نقش پارک فناوری پردیس بهعنوان بزرگترین و مهمترین پارک فناوری کشور در توسعه اقتصاد دانشبنیان و همچنین جایگاه راهبردی آن در زیستبوم نوآوری، مورد بررسی قرار گرفته است.
پرونده مقاله
هر جامعه ای برای نیل به اهداف توسعه حقیقی و پایدار نیازمند تعامل و کنش مداوم دو نهاد علمی و فنی است که در قالب دانشگاه و صنعت شکل می گیرد. با توجه به روابط ارگانیک این دو نهاد که یک سیستم واحد را تشکیل می دهند نقض در هرکدام، باعث نقض در کل سیستم می شود. پژوهش حاضر سعي د چکیده کامل
هر جامعه ای برای نیل به اهداف توسعه حقیقی و پایدار نیازمند تعامل و کنش مداوم دو نهاد علمی و فنی است که در قالب دانشگاه و صنعت شکل می گیرد. با توجه به روابط ارگانیک این دو نهاد که یک سیستم واحد را تشکیل می دهند نقض در هرکدام، باعث نقض در کل سیستم می شود. پژوهش حاضر سعي دارد تا با رويكردي تفسير گرايانه چالش ها و موانع ارتباط بین صنعت و دانشگاه را از نگاه مدیران صنایع و اساتيد دانشگاه شناسايي كند. رويكرد پژوهشي به كاربرد شده از نوع روش شناسي كيفی می باشد و از روش مردم نگاري براي انجام عمليات تحقيق استفاده شده است. داده هاي اين پژوهش با استفاده از روش مشاهده مشاركتي، تكنيك مصاحبه نیمه ساختار و تحلیل اسناد جمع آوري شده و سپس با استفاده از تكنيك مثلث-سازي تركيب شده اند. روش نمونه گيري مورد استفاده در اين پژوهش از نوع نمونه گيري كيفي- هدفمند است و با استفاده از شاخص اشباع نظري تعداد 15 نفر از اساتيد دانشگاه و 10 نفر از مدیران صنایع به عنوان نمونه پژوهش مورد مصاحبه قرار گرفتند. نگرش و ديدگاه آنها نسبت به چالش ها و موانع برقراری ارتباط بین صنعت و دانشگاه مورد بررسي قرار گرفت. يافته-هاي اصلي اين پژوهش با استفاده از نظريه زمينه اي شامل مقولاتي همچون ضعف در بستر سازی و حمایت، ضعف دانشی و مهارتی، فقدان سیستم مدیریتی کارآمد، بی میلی در برقراری ارتباط، فقدان فرهنگ و باور مناسب، انعطاف ناپذیری ساختار ها و فرایند ها، ناتوانی در شبکه سازی می باشند. طبق نتیجه تحقیق می توان تمامی این مقولات را زیر مقوله چالش ارتباط صنعت و دانشگاه قرار داد.
پرونده مقاله
مبانی اقتصاد دانشبنیان را نوآوری و تحقیق و توسعه فناوری تشکیل میدهد که فعالیتی هزینهبر و پرریسک است. با توجه به هزینه و ریسک فراوان توسعه فناوری، بخش خصوصی به تنهایی از عهده این کار برنمیآید و ازاینرو، دولتها در کشورهای مختلف نهادها و سازوکارهای متنوعی را برای تأم چکیده کامل
مبانی اقتصاد دانشبنیان را نوآوری و تحقیق و توسعه فناوری تشکیل میدهد که فعالیتی هزینهبر و پرریسک است. با توجه به هزینه و ریسک فراوان توسعه فناوری، بخش خصوصی به تنهایی از عهده این کار برنمیآید و ازاینرو، دولتها در کشورهای مختلف نهادها و سازوکارهای متنوعی را برای تأمین مالی نوآوری توسعه دادهاند. در ایران نیز از حدود 10 سال پیش بحث شکلگیری و توسعه اقتصاد دانشبنیان با تصویب «قانون حمایت از شرکتها و مؤسسات دانشبنیان و تجاریسازی نوآوریها و اختراعات» آغاز شده است و به منظور تأمین مالی این شرکتها، صندوق نوآوری و شکوفایی راهاندازی شده است. در این نوشتار، نگاهی داریم بر مبانی قانونی شکلگیری صندوق نوآوری و شکوفایی و رویکردها و خدمات متنوع این صندوق در راستای حمایت از نوآوری و توسعه فناوری و درنتیجه تحقق اقتصاد دانشبنیان در کشور.
پرونده مقاله
چالش ارتباط دانشگاهها و صنعت، موضوعی است که کارشناسان و مسئولان دانشگاهی و صنعت در سالهای اخیر بیش از پیش به آن میپردازند و درصدد هستند تا راهکارها و مسیرهای مطمئن و برنامهریزی شدهای را برای تقویت این ارتباط در نظر بگیرند. چندین دهه است که در کشور از ارتباط صنعت چکیده کامل
چالش ارتباط دانشگاهها و صنعت، موضوعی است که کارشناسان و مسئولان دانشگاهی و صنعت در سالهای اخیر بیش از پیش به آن میپردازند و درصدد هستند تا راهکارها و مسیرهای مطمئن و برنامهریزی شدهای را برای تقویت این ارتباط در نظر بگیرند. چندین دهه است که در کشور از ارتباط صنعت و دانشگاه صحبت بهمیان میآید و نخستین بیانات مقام معظم رهبری در این باره مربوط به سال 1369 است، اما آنچه مسلم است تاکنون ارتباط مؤثری بین علم، دانشگاه و صنعت به وجود نیامده است؛ امروز ساختار علم و فناوری و صنعت کشور بیش از هر زمان دیگر نیازمند بازبینی مجدد و تعامل هرچه بیشتر است و دستاندرکاران صنعت باید این واقعیت را قبول کنند که در کنار دانشگاه، قادر به جذب کامل فناوری خواهند بود. این بخشی از بیانات معظمله در دیدار جمعی از اساتید، نخبگان و پژوهشگران دانشگاهها است: "ما راجع به «علم نافع» زیاد صحبت کردهایم؛ در دیدارهای مختلف دانشگاهی، دانشجویی و مانند این ها بحث کردهایم راجع به آن، گفتیم "علم نافع" هم یعنی علمی که مسائل کشور را حل میکند؛ حل مسائل کشور، علمِ نافع است یعنی با مسائل گوناگونی که در کشور وجود دارد، مواجههی علمی بشود".
شاید در نگاه اول بزرگترین مشکل فضای ارتباطی بین صنعت، جامعه و دانشگاه، موضوع فنی باشد اما در بدو ورود به این فضا مشاهده میشود که عملاً اینگونه نیست و به نظر میرسد عدم اطلاع، عدم اعتماد و نداشتن انگیزه سه رکن اصلی این موضوع باشد؛ در بسیاری از اوقات صنعت و جامعهی ما از ظرفیت و پتانسیل شرکتهای دانشبنیان و شرکتهای دانشگاهی و اعضای هیئت علمی اطلاعی ندارد. در عصر کنونی دانشگاهها و کارآفرینان، در قبال توسعه اقتصادی، بهرهوری در تولید و ایجاد درآمد پایدار و ارتباط با صنعت و تولید از رسالت و مسئولیت اجتماعی بیشتری برخوردار میباشند. این مشکلات اساسی موجب شد که پژوهشی در این حیطه ارائه گردد تا بتواند در رفع موانع موجود موثر باشد.
یکی از مهمترین چالش های ارتباط صنعت با دانشگاه، سطح علمی دانشگاههای رتبه یک ایران است که در سطح مرزهای دانش بین المللی است در صورتیکه صنایع ایران در سطح کشورهای در حال توسعه است و این عدم هم سطحی موجب عدم هماهنگی دانشگاه با صنعت می باشد.
پرونده مقاله
اقتصاد امروز اقتصاد دانشی بوده و در این میان نقش شرکتهای دانش بنیان در توسعه و کاربردی ساختن علم و در رشد و توسعه اقتصادی جوامع حاضر به عنوان یک نقش برجسته از اهمیت وِیژه ای برخوردار است . در این راستا دانشگاهها به عنوان مهمترین محمل تولید علم به دلیل دارا بودن شرایط و چکیده کامل
اقتصاد امروز اقتصاد دانشی بوده و در این میان نقش شرکتهای دانش بنیان در توسعه و کاربردی ساختن علم و در رشد و توسعه اقتصادی جوامع حاضر به عنوان یک نقش برجسته از اهمیت وِیژه ای برخوردار است . در این راستا دانشگاهها به عنوان مهمترین محمل تولید علم به دلیل دارا بودن شرایط و ویژگیهای خاص آن از جمله الگو و سرآمد بودن برای سایر نهادها و سازمانها در تلاش هستند تا همگام با تولید علم و دانش در کاربردی ساختن آن از طریق ایجاد شرکتهای زایشی دانش بنیان بکوشند اما همانند سایر فعالیتها و اقدامات در این خصوص همچنان موانعی دیده می شود که علیرغم تلاش این دسته از ارگانها نتیجه مطلوبی و موفقیت آمیزی تاکنون حاصل نگردیده است ، لذا این تحقیق با رویکرد شناسایی این دسته از موانع سعی دارد تا گامی در مسیر رفع آنها و تسهیل کاربردی سازی دانش از طریق دانشگاهها بردارد. این تحقیق از نظر هدف در زمره پژوهش هاي كاربردي طبقه بندي گرديده و از روش توصيفي پيمايشي جهت گرد آوری داده های تحقیق استفاده شده است. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه بوده که در مرحله اول شناسایی موانع در بین 80 نفر و در مرحله دوم اولویت بندی این موانع در بین خبرگان شامل 12 نفر از اعضا هیئت علمی در رشته های مختلف دانشگاه ازاد واحد هادیشهر توزیع گردیده است .در این تحقیق از روش تحلیل عاملی جهت شناسایی موانع در مرحله اول استفاده کردید که نتایج منجر به شناسایی سه دسته از موانع محیطی ،سازمانی و فردی در ایجاد شرکتهای زایشی گردیدند .نتایج اولویت بندی موانع با بهره گیری از روش AHP گروهی نشان داد موانع سازمانی به ترتیب در رتبه اول ،موانع محیطی در رتبه دوم و موانع فردی در رتبه سوم موانع ایجاد شرکتهای زایشی دانش بنیان دانشگاهی قرار گرفته اند .
پرونده مقاله
این پژوهش ازنظر روش و ماهیت، ازجمله تحقیقات توصیفی- همبستگی و ازنظر هدف، کاربردی است. جامعه آماری پژوهش حاضر مدیران واحدهای صنعتی فعال در شهرکهای صنعتی شهرستان خرمآباد را شامل میشود که حجم آنها 160 نفر که بر اساس جدول مورگان 112 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدندکه ب چکیده کامل
این پژوهش ازنظر روش و ماهیت، ازجمله تحقیقات توصیفی- همبستگی و ازنظر هدف، کاربردی است. جامعه آماری پژوهش حاضر مدیران واحدهای صنعتی فعال در شهرکهای صنعتی شهرستان خرمآباد را شامل میشود که حجم آنها 160 نفر که بر اساس جدول مورگان 112 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدندکه با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی ساده و قرعه کشی، پرسشنامه، بین مدیران شاغل در این واحدها توزیع گردید. برای سنجش متغیر ویژگی های دانش، از پرسشنامه ترزا و همکاران (2006) که شامل سه بعد پیچیدگی، پارندی بودن و صریح بودن، برای سنجش نوآوری سبز از پرسشنامه سوبرامانیام ویوندت (2005) که شامل چهار بعد عملکرد نوآوری مدیریتی سبز، نوآوری فرایند سبز، نوآوری محصول سبز و نوآوری فناورانه سبز و برای سنجش متغیر استراتژی های مدیریت دانش پرسشنامه ای نیکلاس و همکاران (2011) که شامل 8 سوال و دو بعد کد و شخصی سازی است، استفاده گردید. جهت تحلیل دادهها و آزمون فرضیههای تحقیق از روش مدل یابی معادلات ساختاری با کمک نرمافزار پی ال اس استفادهشده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان میدهد که ویژگی های دانش اثر مثبت و معنیداری بر نوآوری سبز و استراتژی های مدیریت دانش داشته و همچنین استراتژی های مدیریت دانش هم به صورت مستقیم و هم به صورت میانجی اثر مثبتی و معنی داری بر نوآوری سبز دارد.
پرونده مقاله
کارآفرینی و صلاحیتهای آن بهعنوان پادزهر اساسی برای مقابله با مسائل اقتصاد ضعیف و عواقب ناخوشایند آن است. هدف اصلی این پژوهش ارزیابی مؤلفههای تأثیرگذار در صلاحیتهای کارآفرینانه مدرسان دانشگاه جامع علمی کاربردی بوده که محقق یک پژوهش کاربردی و مقطعی با رویکرد کمی و است چکیده کامل
کارآفرینی و صلاحیتهای آن بهعنوان پادزهر اساسی برای مقابله با مسائل اقتصاد ضعیف و عواقب ناخوشایند آن است. هدف اصلی این پژوهش ارزیابی مؤلفههای تأثیرگذار در صلاحیتهای کارآفرینانه مدرسان دانشگاه جامع علمی کاربردی بوده که محقق یک پژوهش کاربردی و مقطعی با رویکرد کمی و استراتژی توصيفي-پیمایشی را انتخاب نموده و ادبیات و پیشینه پژوهش را با روش کتابخانهای و دادههای اولیه را از طریق پرسشنامه محقق ساخته بهصورت آنلاین جمعآوری کرده است. جامعه آماری شامل مدرسان دانشگاه جامع علمی کاربردی بوده که حجم نمونهای به تعداد 250 نفر با نرمافزار Gpower برآورد و با روش نمونهگیری تصادفی ساده بهعنوان واحد تحلیل انتخاب و درنهایت پس از غربالگری 221 نمونه را با روش مدلسازی معادلات ساختاری واریانس محور و نرمافزار Smart PLS3.3 تحلیل نموده است. یافتههای پژوهش نشان میدهد، صلاحیتهای دانشی كاربردي بر صلاحیتهای مهارتی حرفهای تأثیر معناداری ندارد اما صلاحیتهای نگرشي بر صلاحیتهای مهارتی حرفهای تأثیر مثبت و معناداری دارد. صلاحیتهای دانش كاربردي بر صلاحیتهای کارآفرینانه تأثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین صلاحیتهای نگرشي بر صلاحیتهای کارآفرینانه تأثیر معناداری نداشته و صلاحیتهای مهارتی حرفهای بر صلاحیتهای کارآفرینانه تأثیر مثبت و معناداری دارد. از طرفی صلاحیتهای دانش كاربردي بر صلاحیتهای کارآفرینانه از طریق صلاحیتهای مهارتی حرفهای تأثیر معناداری نداشته و اثر میانجی ندارد ولی صلاحیتهای نگرشي بر صلاحیتهای کارآفرینانه از طریق صلاحیتهای مهارتی حرفهای تأثیر مثبت و معناداری داشته و اثر میانجی جزئی دارد.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف بررسی دستاوردها و چالشهای توانمندسازی زنان در شرکتهای دانش بنیان انجام شد. در این پژوهش فرصتها و چالشهای زنان دانشآموخته در شرکتهای دانشبنیان بر اساس تحلیل بیست مصاحبه با فعالین این حوزه مورد بحث قرار گرفت. جهت کسب اشراف نسبی به منظور طراحی سؤال چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف بررسی دستاوردها و چالشهای توانمندسازی زنان در شرکتهای دانش بنیان انجام شد. در این پژوهش فرصتها و چالشهای زنان دانشآموخته در شرکتهای دانشبنیان بر اساس تحلیل بیست مصاحبه با فعالین این حوزه مورد بحث قرار گرفت. جهت کسب اشراف نسبی به منظور طراحی سؤالات و مقولهبندی محتوای اسناد و مصاحبهها، ادبیات تجربی مرتبط با موضوع مطالعه و بررسی قرار گرفت. برمبنای نتایج در حوزه انگیزه پاسخدهندگان برای شروع کسب و کار خود، سه دلیل میل به ایجاد تعادل میان کار و زندگی، میل به کسب درآمد بیشتر، میل به توسعه مهارتهای کسب و کار را برشمردند. در زمینه عاملیت و عوامل موثر بر کارآفرینی زنان در محیط دانش بنیان ویژگیها و رفتارهای کارآفرینانه مانند میل به نتیجه، ریسکپذیری و خودباوری مورد سنجش قرارگرفته است. در بخش عوامل سازمانی و محیطی، ظرفیتهای سازمانی شامل اعتماد، امکان دسترسی به منابع و اطلاعات، توان شبکهسازی، قدرت جذب منابع، دانش مالی و استفاده از تکنولوژی و داشتن الگو تاثیرگذار بودند. در زمینه چالشها عوامل فردی (کمبود جسارت، احساسات زیاد، پایین بودن سطح معلومات تخصصی و فنی مرتبط با کار و کند بودن زنان)، عوامل اجتماعی–فرهنگی (تبعیض، کلیشههای جنسیتی رایج، باورهای مذهبی جامعه و عدم آگاهی و جامعهپذیری صحیح) و عوامل اقتصادی (تبعیض در استخدام و پرداخت دستمزد، نگاه منفی مشتریان و نهادهای مالی و پیشداوریها) مانعی برای حضور موثر زنان در شرکت های دانش بنیان عنوان شد
پرونده مقاله