یکی ازعوامل موفقیت بنگاهها در دنیای کنونی توجه به نوآوری و قابلیتهای نوآوری در شرکتها است و شرکتها برای تضمین بقای خود نیازمند قابلیتنوآوری هستند زیرا قابلیت نوآوری باعث تطابق شرکت با محیط پیچیده جهان امروز میشود. از سوی دیگر، رابطه نوآوری با کارآفرینی سازمانی بسیار أکثر
یکی ازعوامل موفقیت بنگاهها در دنیای کنونی توجه به نوآوری و قابلیتهای نوآوری در شرکتها است و شرکتها برای تضمین بقای خود نیازمند قابلیتنوآوری هستند زیرا قابلیت نوآوری باعث تطابق شرکت با محیط پیچیده جهان امروز میشود. از سوی دیگر، رابطه نوآوری با کارآفرینی سازمانی بسیار تاملبرانگیز و قابل توجه است و در اصل این نوآوری از اجزا و مولفههای جداییناپذیر و دستمایه کارآفرینی سازمانی محسوب می شود. در این پژوهش با مروری بر این عوامل، تأثیر قابلیت نوآوری بر بقای شرکتهای کوچک و متوسط با میانجیگری کارآفرینی سازمانی با استفاده از رویکرد معادلات ساختاری بررسی شده است. روش پژوهش، توصیفی و براساس هدف نیز کاربردی است. جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه پرسنل شرکت مواد غذایی تهران همبرگر به تعداد 180 نفر است، که نمونهگیری به روش تصادفی ساده انجام شده است و با استفاده از جدول مورگان 123 نفر انتخاب گشتند. پس از جمعآوری اطلاعات از طریق پرسشنامه به بررسی و تحلیل اطلاعات جمعآوری شده پرداخته شد که نتایج نشاندهنده تأثیر مثبت قابلیت نوآوری بر بقای شرکت و قابلیت نوآوری بر کارافرینی سازمانی است.
تفاصيل المقالة
امروزه جایگاه و نقش دانشگاهها در درون سیستمی تحلیلی می شود، که به سیستم نوآوری ملی مشهور است. سیستم نوآوری ملی، شبکه ای است از بازیگران عمده که در تعامل منطقی و سازگار با یکدیگر، ضمن برقراری جریان مستمردانش و اطلاعات و تبادل فی مابین، بستر مناسب تولید، توسعه و اشاعه عل أکثر
امروزه جایگاه و نقش دانشگاهها در درون سیستمی تحلیلی می شود، که به سیستم نوآوری ملی مشهور است. سیستم نوآوری ملی، شبکه ای است از بازیگران عمده که در تعامل منطقی و سازگار با یکدیگر، ضمن برقراری جریان مستمردانش و اطلاعات و تبادل فی مابین، بستر مناسب تولید، توسعه و اشاعه علم و فناوری و ایجاد فضای نوآوری را در کشور فراهم میسازد. نقش دانشگاهها دراین سیستمکاملاً متحول شده است. این تحول هم از نظر ساختاری و هم از نظر کارکرد مورد توجه است. این مقاله جایگاه و نقش دانشگاهها درعصر اقتصاد مبتنی بر نوآوری رادرسطوح کلان و خرد تحلیل می نماید. در سطح کلانکارکرد اثرگذار و اثرپذیر دانشگاهها در سیستم نوآوری ملی کشورها بیان می شود ودر سطح خرد، مأموریت جدید دانشگاهها در چارچوب تولید و تجاری سازی داراییهایفکریومشارکت فزاینده در فرایند نوآوری و توسعه فعالیتهای فناورانه بومی، ملی، منطقهای و بینالمللی با نگاهی بر زیر ساختهای فناورانه لازم، منعکس میگردد. دراین راستا با مرور ادبیات موضوع، مدل مفهومی این جایگاه و نقش جدید طرح و تشریح میشود. در پایان پیشنهادهایی جهت تسهیل روند توسعه نقش و کارکرد دانشگاهها بهمنظور دستیابی به اهداف راهبردی و عملیاتی همسو با ارکان اقتصاد مبتنی بر نوآوری ارائه میشود.
تفاصيل المقالة
اهمیت استراتژیک شرکت های کوچک و متوسط در توسعه اقتصادی ملل، توسط بسیاری از کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه تشخیص داده شده است. در کشورهای مختلف جهان، سیاست های معطوف به گسترش صنایع کوچک و متوسط به سیاست های مهم و اساسی تبدیل شده است و پیشرفت صنایع مذکور، نقش مهمی در أکثر
اهمیت استراتژیک شرکت های کوچک و متوسط در توسعه اقتصادی ملل، توسط بسیاری از کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه تشخیص داده شده است. در کشورهای مختلف جهان، سیاست های معطوف به گسترش صنایع کوچک و متوسط به سیاست های مهم و اساسی تبدیل شده است و پیشرفت صنایع مذکور، نقش مهمی در توسعه اقتصادی- اجتماعی کشورها دارد. هرچه یک کشور به لحاظ توسعه اقتصادی در سطح بالاتری قرار داشته باشد، اتکاء توسعه صنعتی آن بیشتر بر صنایع کوچک و متوسط را باید واقعیتی انکارناپذیر در نظر گرفت. هدف اصلی پژوهش، بررسی تأثیر تفکر استراتژیک بر نوآوری استراتژیک شرکت های کوچک و متوسط می باشد. روش پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی و به طور مشخص مبتنی بر مدل معادلات ساختاری است. بدین منظور نمونهای به حجم 125 آزمودنی، از بین مدیران شرکت های کوچک و متوسط شهرک صنعتی خضراء کرمان با روش نمونهگیری تصادفی انتخاب شدند. پرسشنامه نوآوری استراتژیک محقق ساخته و پرسشنامه تفکراستراتژیک جین لیدکا (1998) به روش انفرادی توسط آزمودنیها تکمیل و اعتبار و روایی پرسشنامههای مذکور احراز شد. نتایج اجرای همبستگی پیرسون نشان داد که تمام مؤلفههای تفکر استراتژیک و نوآوری استراتژیک دو به دو با هم همبستگی دارند (P
تفاصيل المقالة
هدف اصلی این مقاله بررسی عملکرد نوآورانه در شرکت های نوپای دانش بنیان مستقر در مرکز رشد دانشگاه سمنان می باشد. این تحقیق از نوع هدف کاربردی و از نوع روش پیمایشی- همبستگی است. نمونه مورد بررسی 103 نفر از مدیران و سرپرستان واحدهای فناور مستقر در مرکز رشد فناوری دانشگاه سم أکثر
هدف اصلی این مقاله بررسی عملکرد نوآورانه در شرکت های نوپای دانش بنیان مستقر در مرکز رشد دانشگاه سمنان می باشد. این تحقیق از نوع هدف کاربردی و از نوع روش پیمایشی- همبستگی است. نمونه مورد بررسی 103 نفر از مدیران و سرپرستان واحدهای فناور مستقر در مرکز رشد فناوری دانشگاه سمنان بوده است. پرسشنامه وانگ و احمد(2004) برای سنجش عملکرد نوآورانه این واحدهای فناور مورد استفاده قرار گرفته است. مقدار آلفای کرونباخ عملکرد نوآورانه به منظور بررسی پایایی ابزار اندازه گیری برابر با 0.886 بدست آمد. در تجزیه و تحلیل داده ها، از تحلیل عاملی تأییدی به منظور بررسی روایی سازه عملکرد نوآورانه، آزمون t تک نمونه ای جهت بررسی وضعیت متغیر و ابعاد آن و آزمون فریدمن جهت اولویت بندی ابعاد متغیر عملکرد نوآورانه استفاده شده است. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد که اولویت شرکت ها در مرتبه اول، نوآوری محصول بوده و نوآوری فرایند و استراتژیک در اولویت های بعدی قرار می گیرند. همچنین نوآوری بازار این شرکت ها به دلیل نوپا بودنشان در رتبه آخر قرار دارد.
تفاصيل المقالة
شرکتهایی که از پس مدیریت مدل نوآوری باز برآیند، خواهند توانست هزینه نوآوری را کاهش داده و نوآوریهایشان را زودتر به بازار برسانند. آنها حتی خطرهای نوآوری را با دیگرانی که درکسبوکار نوآوری باز مشارکت و همراهی داشتهاند تقسیم میکنند. شرکتها از این رهگذر میتوانند زود أکثر
شرکتهایی که از پس مدیریت مدل نوآوری باز برآیند، خواهند توانست هزینه نوآوری را کاهش داده و نوآوریهایشان را زودتر به بازار برسانند. آنها حتی خطرهای نوآوری را با دیگرانی که درکسبوکار نوآوری باز مشارکت و همراهی داشتهاند تقسیم میکنند. شرکتها از این رهگذر میتوانند زودتر با دگرگونیهای بازار سازگار شوند و با جذب ایدههای نو در بازارهای جهانیتر و پویاتر، رقابتی باقی بمانند. بنابراین مدیران باید پیامدهای سهمگین مدلهای کسبوکار بازار را بشناسند و زیرساختهای لازم را به گونهای فراهم آورند که شرکتهایشان بتوانند در فضای نوین نوآوری دوام آورند و رونق یابند. نوآوری باز که در شمار پارادایمهای نوین نوآوری تلقی میشود، در شرکتهای توانمند چند ملیتی به خوبی بکار گرفته شده و ابزارهای طرح شده در این پارادایم، ارزشافزایی هرچه بیشتر را در بنگاهها در کنار ارتقای سطح کیفی محصولات و رضایت بالای مشتریان پرتوقع را به دنبال داشته است. ﭘﮋوﻫﺶ ﺣﺎﺿﺮ از ﻧﻮع ﻣﺮوری اﺳﺖ ﮐﻪ با تعریف نوآوری باز، ارائه الگوی مفهومی و مدلهای اجرا شده در ایران و جهان قصد دارد ضرورت پیادهسازی این طرح را در سازمانها جهت ایجاد رضایتمندی در مشتریان و مهندسی مجدد کسب و کار سازمانی پیشنهاد دهد. نتیجه گیری: از آنجا که اکثر بنگاههای تولیدی و اقتصادی بزرگ، متوسط و کوچک فاقد واحدهای تحقیق و توسعه کاربردی برای دستیابی به فناوریهای نوآوری محور هستند، طرح ملی نوآوری باز با ایجاد تعاملی پویا و باز در کشور قادر خواهد بود با ایجاد تعاملی پویا و دوسویه بین صاحبان نوآوری و کارفرمایان تولیدی، تمامی ظرفیتهای نهفته کشور به خصوص دانشگاهها، اساتید، دانشجویان، صاحبان ایدههای برتر و کارآفرینان نوآور را در خدمت حل مشکلات صنعت و تولید قرار دهد و اتصال مثلث دانشگاه، صنعت و دولت را به ارتباط تبدیل نماید.
تفاصيل المقالة
در دنیائی زندگی میکنیم که فضای کسب و کار هر روز پویا تر، پیچیده تر و غیرقابل پیشبینیتر شده است و در نتیجه نوآوریهای خاص و موردی نمیتواند موفقیت دراز مدت سازمان ها را تضمین نماید، به همین جهت در سالهای اخیر موضوع نوآور شدن و توسعه سازمانهای نوآور در دستور کار ره أکثر
در دنیائی زندگی میکنیم که فضای کسب و کار هر روز پویا تر، پیچیده تر و غیرقابل پیشبینیتر شده است و در نتیجه نوآوریهای خاص و موردی نمیتواند موفقیت دراز مدت سازمان ها را تضمین نماید، به همین جهت در سالهای اخیر موضوع نوآور شدن و توسعه سازمانهای نوآور در دستور کار رهبران ارشد شرکتها قرار گرفته است اما در ایران تاکنون توجه خاصی به این موضوع معطوف نشده است. این مقاله درصدد تو ضیح این مفاهیم و تجزیه و تحلیل ابعاد مختلف انها است بدین منظور ابتدا نوآوری، نوآور بودن سازمانها و تفاوتهای انها بیان می شود، سپس به تشریح مفاهیم کلیدی سازمانهای نواور، ویژگی ها و مراحل مورد نیاز برای طراحی و عملیاتی انها میپردازیم و در پایان چالشها و چشماندازهای آینده این سازمانها را ترسیم خواهیم کرد.
تفاصيل المقالة
امروزه اهمیت تحقیقات به خاطر نوآوری و اهمیت نوآوری نیز به دلیل سود اقتصادی آن است تجاری سازی تحقیقات، بخش مهمی از فرآیند نوآوری است و هیچ فناوری و محصولی بدون آن با موفقیت وارد بازار نمیشود. تجاریسازی تلاشی در جهت کسب سود از نوآوری، از طریق بکارگیری فناوریهای جدید در أکثر
امروزه اهمیت تحقیقات به خاطر نوآوری و اهمیت نوآوری نیز به دلیل سود اقتصادی آن است تجاری سازی تحقیقات، بخش مهمی از فرآیند نوآوری است و هیچ فناوری و محصولی بدون آن با موفقیت وارد بازار نمیشود. تجاریسازی تلاشی در جهت کسب سود از نوآوری، از طریق بکارگیری فناوریهای جدید در محصولات، فرایندها، خدمات جدید و فروش آنها در محیط بازار به شمار میرود. برای بسیاری از فناوریهای جدید، تجاریسازی برافزایش مقیاس از نمونه اولیه به تولید انبوه و دستیابی به منابع بیشتر دلالت میکند. جهت بکارگیری مفهوم تجاریسازی در سازمانها، لازم است با مدلهای تجاریسازی آشنا شویم. مدلهای تجاریسازی تکنولوژی نقشه مسیرِ توسعه فعالیتها و برنامههای استراتژیک برای تجاریسازی تکنولوژی میباشد. این مدلها به دو دسته خطی و غیر خطی تقسیم میشوند. مدلهای خطی تلفیقی از تجربه و تخصص در حوزههای تحقیق، توسعه محصول، بازاریابی و توسعه کسبوکار را نشان میدهند. لذا در این تحقیق، ضمن تعریف تجاریسازی ، هشت مدل مهم از مدلهای خطی تجاری سازی و نقاط اشتراک و افتراق مدل ها بررسی خواهد شد. نتایج این بررسی نشان میدهد که بهترین چارچوب نظری در الگوهای تجاری سازی جدای از ویژگیهای سازمانی که سیستم نوآوری در آن عمل میکند مدل جولی است این مدل نسبت به سایر مدل ها به دلیل تعیین جزئیات فرایند تجاری سازی و توجه به نیازهای بازار کاربردیتر است این مدل به همراه مدل گلداسمیت که مجموعه ای از دستورالعملها را برای هر مرحله از چرخه کسب و کار تجویز میکند می تواند به عنوان مدلی در توسعه و تجاریسازی محصولات جدید به کار رود.
تفاصيل المقالة
در نظام نوآوری ممالک، سیاست گذاری علم، فناوری و نوآوری از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است. زیرا سه حوزه مذکور از حیاتی ترین حوزه های نظام نوآوری ملی می باشند و نقشی اثرگذار و اثر پذیر دارند. از طرفی در فرایند سیاست گذاری و پیاده سازی سیاست های علم، فناوری و نوآوری، پای أکثر
در نظام نوآوری ممالک، سیاست گذاری علم، فناوری و نوآوری از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است. زیرا سه حوزه مذکور از حیاتی ترین حوزه های نظام نوآوری ملی می باشند و نقشی اثرگذار و اثر پذیر دارند. از طرفی در فرایند سیاست گذاری و پیاده سازی سیاست های علم، فناوری و نوآوری، پایش نتایج و پیامد ها و ارزیابی سیاست های مذکور بر توانایی یادگیری در نظام نوآوری ملی خواهد افزود و در نهایت به تدوین نظام مند سیاست علم، فناوری و نوآوری منجر خواهد شد. در این مقاله قصد داریم ضمن مرور و تحلیل ادبیات موضوع و بررسی و تحلیل تطبیقی تجارب برخی ممالک در زمینه ی سیاست علم، فناوری و نوآوری، مدل مفهومی تدوین سیاست های مذکور ارائه شود. در این راستا چهارچوبی برای مدل مفهومی سیاست علم، فناوری و نوآوری ارائه می شود که اجزا و عوامل موثر در تدوین سیاست های مذکور را منعکس می کند. یافته ها نشان می دهند که تبیین فرآیند سیستماتیک سیاست سازی برای تدوین سیاست های علم، فناوری و نوآوری ، نظرسنجی نظام مند از خبرگان امر، انجام مطالعات و تحقیقات مرتبط کتابخانه ای و میدانی، شناسایی مشکلات، شناسایی عوامل اثرگذار پیرامونی، برنامه ریزی، اجرای سیاست ها و ارزیابی آن ها از اهمیت به سزایی برخوردارند. واژگان کلیدی
تفاصيل المقالة
ما در این مقاله به توضیح شاخص های رقابت پذیری بر اساس گزارش مجمع جهانی اقتصاد می پردازیم رقابت پذیری بر اساس این گزارش به مولفه نهاد ها، زیر ساخت ها،ثبات اقتصاد کلان،بهداشت و آموزش ابتدایی،کار آموزی و آموزش عالی، کارایی بازار کالا،کارایی بازار کار،بازار مالی، آمادگی تکن أکثر
ما در این مقاله به توضیح شاخص های رقابت پذیری بر اساس گزارش مجمع جهانی اقتصاد می پردازیم رقابت پذیری بر اساس این گزارش به مولفه نهاد ها، زیر ساخت ها،ثبات اقتصاد کلان،بهداشت و آموزش ابتدایی،کار آموزی و آموزش عالی، کارایی بازار کالا،کارایی بازار کار،بازار مالی، آمادگی تکنولوژی،اندازه بازار، پیشرفت در کسب و کار و نوآوری می پردازد و ما بر آنیم که کشور را بر اساس این مولفه ها مورد بررسی قرار دهیم.
تفاصيل المقالة
این مقاله به تحلیل آن دسته از ادبیات نگرش نظام نوآوری میپردازد که بر شناخت بُعد بینالمللی این نظامها تمرکز دارند. مطالعات نظری و تجربی در خصوص بینالمللی سازی نظامهای نوآوری از اواخر دهه اول قرن بیست و یک، رو به گسترش نهاد. در این مقاله با استفاده از روش تحلیل محتوا أکثر
این مقاله به تحلیل آن دسته از ادبیات نگرش نظام نوآوری میپردازد که بر شناخت بُعد بینالمللی این نظامها تمرکز دارند. مطالعات نظری و تجربی در خصوص بینالمللی سازی نظامهای نوآوری از اواخر دهه اول قرن بیست و یک، رو به گسترش نهاد. در این مقاله با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی، ۳۹ اثر پژوهشی که از سال ۱۹۹۱ تا سال ۲۰۱۷ در این زمینه منتشر شده، مورد بررسی قرار گرفته است. رویکرد روش تحلیل محتوا قیاسی بوده و برای مقوله بندی ساخت یافته، از مفاهیم چهارگانه نظامهای نوآوری (ملی، منطقهای، بخشی، فناورانه) و رویکردهای بینالمللی سازی استفاده شده است. پس از سازماندهی و تجزیه و تحلیل دادههای گردآوری، مقاله به این نتیجه میرسد که میتوان ادبیات بینالمللی سازی نظامهای نوآوری را به ۸ گونه مختلف تقسیم کرد. همچنین در سالهای اخیر یک همگرایی بین گونههای مختلف بینالمللی سازی مشاهده میشود که نمونه بارز آن مفهوم «نظام نوآوری جهانی» است. ادبیات بررسی شده، در خصوص کشورهای تازه صنعتی شده، به عنوان الگوهای موفق، نشان میدهد که این کشورها برای پر کردن شکاف و رسیدن به توسعه یافتگی، نگرش نظامهای نوآوری را به همراه مشارکت بینالمللی و حضور در شبکههای جهانی تولید و زنجیرههای جهانی ارزش به کار بردهاند.
تفاصيل المقالة
امروزه دیگر جایگاه و اهمیت نوآوری در پیشرفت کشورها در عرصه داخلی و بین المللی بر کسی پوشیده نیست. ارزیابی توان نوآوری در سطح ملی مقدمه سیاستگذاری در این حوزه است. به همین دلیل تاکنون مطالعات گستردهای در این حوزه انجام گرفته است. در ایران اسلامی نیز با تعیین «نوآوری و ش أکثر
امروزه دیگر جایگاه و اهمیت نوآوری در پیشرفت کشورها در عرصه داخلی و بین المللی بر کسی پوشیده نیست. ارزیابی توان نوآوری در سطح ملی مقدمه سیاستگذاری در این حوزه است. به همین دلیل تاکنون مطالعات گستردهای در این حوزه انجام گرفته است. در ایران اسلامی نیز با تعیین «نوآوری و شکوفایی» به عنوان شعار سال 1387 توسط مقام معظم رهبری و اعلان عمومی بسیج ظرفیتهای داخلی بهمنظور توسعه زیرساختهای نوآوری، اهمیت موضوع فوقالذکر بیش از پیش نمایان گردید. در مقاطع بعدی نیز این شعار راهبردی با عباراتی از جمله"این یک شعار حقیقی است و نوآوری یک نیاز کنونی حرکت کشور است" در بیانات مقام معظم رهبری مورد تأکید قرار گرفت. در سالهای اخیر هم "اقتصاد مقاومتی" به عنوان یک فراراهبرد در سیاستهای کلان جمهوری اسلامی ایران مطرح شده است که از ارکان مهم آن اقتصاد مبتنی بر دانش میباشد. لذا ضرورت هدایت هدفمند نوآوری در سطح ملی به عنوان یک نیاز بحرانی در مقطع کنونی مورد نظر میباشد. توسعه نظام ملی نوآوری تنها به وسیله تعامل هدفمند مجموعهای از نهادها امکانپذیر است. نهادهای مرتبط با نظام ملی نوآوری در صورت ایجاد انسجام و برقراری ارتباطات هدفمند میان خود، میتوانند در قالب یک نظام پویا و مولد، نوآوری را در کشور ترویج و توسعه دهند. در این مقاله وضعیت و ظرفیت نوآوری ایران طبق شاخصهای جهانی نوآوری ارزیابی میشود و سعی بر آن است تا با تکیه بر اطلاعات معتبر جهانی تحلیل مناسب از جایگاه نوآوری ایران در مقایسه با سایر کشورها ارائه و پیشنهاداتی به سیاستگذاران ارائه شود تا با استفاده از آن بتوانند برای ادامه راه تدابیری بیندیشند.
تفاصيل المقالة
پیشزمینههای متفاوت جمعیت شناختی و تفاوتهای کارکنان، موضوعی است که طی سالیان اخیر از یک چالش صرف، به یک مزیت رقابتی برای سازمانها تبدیل شده است. تنوعگرایی مفهومی فراتر از تفاوتهای جمعیتشناختی یافته است. شاخصهای تنوع را میتوان به دو گروه شاخص اولیه و ثانویه تقسیم أکثر
پیشزمینههای متفاوت جمعیت شناختی و تفاوتهای کارکنان، موضوعی است که طی سالیان اخیر از یک چالش صرف، به یک مزیت رقابتی برای سازمانها تبدیل شده است. تنوعگرایی مفهومی فراتر از تفاوتهای جمعیتشناختی یافته است. شاخصهای تنوع را میتوان به دو گروه شاخص اولیه و ثانویه تقسیم کرد که شاخصهای اولیه کمتر اختیاری و بیشتر ذاتی و ناگزیر هستند اما شاخصهای ثانویه تابع شرایط و تا حدی ناشی از انتخابهای افراد است و امکان تغییر آن وجود دارد. تنوع در کارکنان یک سازمان میتواند به یک مزیت رقابتی تبدیل شده و در بازده مالی سازمان موثر باشد. اما آنچه بیش از تاثیر مستقیم تنوع بر افزایش کارایی سازمان اهمیت دارد، تاثیر تنوع بر افزایش و رشد خلاقیت در سازمانها است و خلاقیت به عنوان یک مزیت بارز رقابت در سازمانهای امروز، نقش مهمی در افزایش بازده سازمان دارد. شرکت مایکروسافت به عنوان یکی از طلایهداران تکنولوژی و کامپیوتر، به تنوعگرایی در سازمان توجه نشان داده است و تمهیداتی را برای مدیریت تنوع و تبدیل آن به یک نقطهی قوت برای سازمان، پیشبینی کرده است.
تفاصيل المقالة
تعاملات فعال، سازنده و همافزای دانشگاهها با محیط پیرامون بهطور عام و صنعت بهطور خاص، یکی از مبانی توسعه دانشگاهها و مطالبات جامعه از این نهاد پیچیده و سرنوشت ساز است. تعاملات گسترده و پیوسته دانشگاهها با محیطهای نزدیک و دور سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، زیستم أکثر
تعاملات فعال، سازنده و همافزای دانشگاهها با محیط پیرامون بهطور عام و صنعت بهطور خاص، یکی از مبانی توسعه دانشگاهها و مطالبات جامعه از این نهاد پیچیده و سرنوشت ساز است. تعاملات گسترده و پیوسته دانشگاهها با محیطهای نزدیک و دور سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، زیستمحیطی، یک ضرورت برای بقا و پایداری دانشگاه بوده و کمتوجهی به محیط و تحولات آن میتواند دانشگاه را بهصورت فیزیکی یا ماهیتی، از صحنه جامعه و نقشآفرینی برای پیشرفت، محو کند. اینکه چگونه برخی دانشگاهها بدون تعاملات اثربخش با محیط و صنعت، بیدغدغه در قید حیاتاند و با خیال آسوده در جزیره مستقل و برج عاج خودساخته به حیات خود ادامه می دهند، ناشی از این نکته اساسی است که اصولا در حقیقت این گونه دانشگاهها به معنای دقیق کلمه دانشگاه نبوده و تلقی آنها از عنوان با شکوه دانشگاه، توهمی بیش نیست. در این مقاله، با تکیه بر برخی نظریههای موجود نظیر الگوی همکاریهای سهجانبه دولت، دانشگاه و صنعت، ایده دانشگاه کارآفرین، نظریه خدمت- یادگیری و نظریه نظام ملی نوآوری، فسلفه و چرایی تعاملات دانشگاه با صنعت و سازگاری آن با محیط پیرامون به روش مرور اسنادی، بررسی شده است. بر اساس یافتههای این پژوهش، تعاملات حقیقی دانشگاه با محیط و صنعت نه تنها برای ایفای نقش و مسئولیت اجتماعی و شهروندی علمی دانشگاه، بلکه برای تحول و توسعه سازمانی و نهادی، کارآمدی برنامه های درسی، ارتقای سطح یادگیری واقعیتمحور و زمینهمند دانشجویان، توسعه هیأت علمی، تقویت سبکها و تواناییهای رهبری و بهسازی کارکنان دانشگاهها ضروری است.
تفاصيل المقالة
با توجه به نقش دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی در فرایند جهانی شدن و توسعه ملی، منطقه ای و محلی، در این مقاله عوامل مؤثر بر توسعه محلی و منطقهای به ویژه عواملی که دارای نفوذ قوی تری در توسعه منطقه ای درازمدت هستند، بررسی شده است. در این مقاله، با استناد به دانشگاه خصوصی أکثر
با توجه به نقش دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی در فرایند جهانی شدن و توسعه ملی، منطقه ای و محلی، در این مقاله عوامل مؤثر بر توسعه محلی و منطقهای به ویژه عواملی که دارای نفوذ قوی تری در توسعه منطقه ای درازمدت هستند، بررسی شده است. در این مقاله، با استناد به دانشگاه خصوصی WSB- NLU که حاصل سرمایهگذاری مشترک دانشگاه ملی لوئیز و ویسزا اسکولا بیزنیسو[1] می باشد، الگوی جدیدی از نهادهای آموزش عالی بهنام «دانشگاههای نسل چهارم» معرفی شده است. دانشگاههای نسل چهارم، از یکسو، تأثیر قابل توجهی بر محیط پیرامون و توسعه محلی و منطقهای دارند و از سوی دیگر، این نوع دانشگاهها موجبات تحول و توسعه خود را فراهم می کنند. این مقاله، بر اساس معرفی اجمالی پروژه معظم «شبکه نوآوری و انتقال دانش» و «شهر چندرسانهای» نووی ساکز[2] لهستان تدوین شده است. بر اساس محتوای این مقاله، دانشگاههای نسل چهارم فراتر از آموزش، پژوهش و کارآفرینی، به مثابه ایجادکننده و فرصت ساز توسعه محلی و منطقه ای عمل می کنند. از این دانشگاهها انتظار می رود که علاوه بر تحول درونی منطبق با شرایط محیطی، زمینه تحول محیط پیرامون خود را نیز خلق کنند. در حال حاضر، اگر چه در عالم واقعیت، تعداد این نوع دانشگاهها کم می باشد، اما کارکرد مسئولیت پذیری اجتماعی و پاسخگویی ایجاب می کند که در دهه های آینده تعداد دانشگاههای نسل چهارم در تمامی نقاط سیاره زمین افزایش یابد. بدیهی است دانشگاههای ایران نیز نمی توانند و نباید از این تحول و دگرگونی شگرف عقب بمانند. [1] . Wyzsza Szkola Biznesu ( WSB) - National-Louis University (NLU) [2] .Nowy Sacz
تفاصيل المقالة
نوآوری سرچشمه رشد اقتصادی و اشتغال بوده و نقش مؤثری در توسعه پایدار ایفا مینماید. برای بهبود و توسعه نوآوری، خدمات ویژهای میتوان ارائه کرد. بررسی دستاوردهای طرحهای برنده جایزه خوارزمی برای سازمان پژوهشهای علمی و صنعتی ایران حائز اهمیت فراوان است. زیرا چنان چه أکثر
نوآوری سرچشمه رشد اقتصادی و اشتغال بوده و نقش مؤثری در توسعه پایدار ایفا مینماید. برای بهبود و توسعه نوآوری، خدمات ویژهای میتوان ارائه کرد. بررسی دستاوردهای طرحهای برنده جایزه خوارزمی برای سازمان پژوهشهای علمی و صنعتی ایران حائز اهمیت فراوان است. زیرا چنان چه سازمان به بازخورد نتایج طرحهای جایزه دسترسی پیدا کند، راهبردهای مناسب برای حمایت از نوآوری این طرحها با استفاده از برنامه چارچوب پژوهش و توسعه فناوری کشور اتخاذ مینماید. در پژوهش حاضر، ابزارهای حمایت از نوآوری و به این منظور توسعه طرحهای برنده جایزه بینالمللی خوارزمی؛ شناسایی مسائل و مشکلات موجود بر سر راه توسعه طرحهای برنده و ارائه سیاستها و راهبردها برای حمایت از نوآوری این طرحها مورد بررسی قرار میگیرد. این طرح پژوهشی پس از بررسی اجمالی تاریخچه و فرایندهای پذیرش و ارزیابی و گزینش طرحهای جایزه بینالمللی خوارزمی، به جریان پژوهشی میدانی در زمینه این جایزه به روش توصیفی پیمایشی از شاخه نظرسنجی با استفاده از پرسشنامه میپردازد. برای توصیف دادهها از روش تحلیل دادههای کیفی استفاده شده است. سپس مروری بر حمایت از نوآوری در اتحادیه اروپا (EU) و بهدنبال آن مروری بر سیاستهای عمومیِ حمایت از نوآوری در کشورهای عضو سازمان همکاری و توسعه اقتصادی (OECD) انجام و در پایان نتیجهگیری و پیشنهادات ارائه میشود. یافتهها نشان میدهد بیشترین درصد را مهندسان با 57% در رشته برق و الکترونیک با 27%؛ و از نظر دولتی یا خصوصی بودن مؤسسه مجری با 71% در بخش دولتی و بیشترین در صد را دانشگاههای دولتی با 31% تشکیل میدهند و 5% از طرحها در مرحله صنعتی متوقف شدهاند. در زمینه مسایلی که برندگان برای گذار از مرحله فعلی با آن روبرو هستند بالاترین میزان با 52% از نوع مسایل مالی بوده و مهمترین مشکلات برندگان در اجرای طرح را عدم حمایت با 53% درصد و در زمینه تغییرات بهینه طرح نسبت به نمونه اول، پاسخهای مثبت با 76% تشکیل میدهد و50% از طرحها در مرحله صنعتی نیاز بهکمک مالی دارند.
تفاصيل المقالة
جهانی شدن و ظهوراقتصاددانش، در تعریف مجدد و توسعه نقش دانشگاه ها، سهم عمده ای درجامعه داشته است. فعالیت های دانشگاه ها همراه باآموزش(مأموریت اول)، و پژوهش(مأموریت دوم)، درحال گذر از مفهوم مأموریت سوم به مأموریت چهارم جهت شناسایی تعاملات بین دانشگاه ها با جامعه و خلق مش أکثر
جهانی شدن و ظهوراقتصاددانش، در تعریف مجدد و توسعه نقش دانشگاه ها، سهم عمده ای درجامعه داشته است. فعالیت های دانشگاه ها همراه باآموزش(مأموریت اول)، و پژوهش(مأموریت دوم)، درحال گذر از مفهوم مأموریت سوم به مأموریت چهارم جهت شناسایی تعاملات بین دانشگاه ها با جامعه و خلق مشترک برای پایداری است. دانشگاه ها دراین گذر همواره درتحول از دانشگاه کارآفرین به دانشگاه تحولی بوده اند. توانمندسازهای عمده نوآوری(خلق مشترک واستخراج دانش،جستجوی فرصت و ظرفیت سازی)، اصول اساسی مارپیچ سه و چهارجانبه و نقشی که دانشگاه ها از راه مأموریت سوم و چهارم درجهت توسعه ظرفیت ها و حمایت از تغییر مفهوم نوآوری ازطریق رویکرد راهبرد تخصص گرایی هوشمندانه دارند، موردبررسی قرارگرفته است. در این جستار مطالعاتی که به نقش های دانشگاه ها در رویکرد تخصص گرایی هوشمندانه پرداخته شده را موردبررسی قرار داده است. همچنین از منظرسیاست نوآوری و اشاراتی درمورد مسایل و روندها بخصوص در کشورهای درحال توسعه پرداخته شده است.
تفاصيل المقالة
امروزه تأثیر نوآوری بر رشد و توسعه اقتصادی و پیشرفت کشورها بسیار مورد توجه است. بسیاری از کشورهای پیشرو در علم و فناوری، کشورهای هستند که سعی کردند نوآوری را در همه سطوح و ابعاد ارکان اکوسیستم نوآوری خود به کار گیرند. یکی از اصلیترین و حائز اهمیتترین ارکان و مؤلفههای أکثر
امروزه تأثیر نوآوری بر رشد و توسعه اقتصادی و پیشرفت کشورها بسیار مورد توجه است. بسیاری از کشورهای پیشرو در علم و فناوری، کشورهای هستند که سعی کردند نوآوری را در همه سطوح و ابعاد ارکان اکوسیستم نوآوری خود به کار گیرند. یکی از اصلیترین و حائز اهمیتترین ارکان و مؤلفههای اکوسیستم نوآوری هر کشور دانشگاهها هستند. امروزه دانشگاهها نقش بسزایی در تولید علم و فناوری دارند. همچنین بسیاری از دانشگاهها در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه سعی کردند نوآوری را در ساختار آموزشی خود به کار برده و تحول آفرین باشند. دانشگاه نوآور مناسبترین بستر برای نائل شدن به این هدف و بسط و گسترش نوآوری در سطوح مختلف دانشگاهی است. در این راستا تلاش شد با روش تحقیق کتابخانهای (مطالعات ثانویه از نوع فراترکیب) و مبتنی بر مطالعه منابع اطلاعاتی به بررسی ادبیات موضوعی دانشگاه نوآور پرداخته شود. جامعه مطالعه این تحقیق، کلیه منابع و مستندات کتابخانهای بود. پژوهش حاضر به بررسی مبانی نظری، تبیین مفهوم و ویژگیهای کلیدی و راهبردهای دستیابی به دانشگاه نوآور میپردازد. هدف از این مقاله بررسی نقش نوآوری و اکوسیستم نوآوری در شکلگیری و توسعه دانشگاه نوآور، همچنین بررسی ساختار دانشگاه نوآور است.
تفاصيل المقالة
آموزش عالی یکی از مهمترین نهادهایی است که یک کشور برای توسعه همه جانبه خود در اختیار دارد. و دارای اهداف و رسالتهای گوناگونی است بنابراین، زمانی خواهد توانست به اهداف خود دست یابد که تعامل پویا و ارتباط متقابلی با سایر نهادهای اساسی دیگر از جمله، صنعت، دولت و جامعه دا أکثر
آموزش عالی یکی از مهمترین نهادهایی است که یک کشور برای توسعه همه جانبه خود در اختیار دارد. و دارای اهداف و رسالتهای گوناگونی است بنابراین، زمانی خواهد توانست به اهداف خود دست یابد که تعامل پویا و ارتباط متقابلی با سایر نهادهای اساسی دیگر از جمله، صنعت، دولت و جامعه داشته باشد. بنابراین برای برقراری تعامل و ارتباط بین این نهادها نیازمند مکانیزمی اساسی است. نهاد تحقیق و توسعه در هر کشور، یکی از مکانیزمی است که باعث برقراری ارتباط و تعامل بین این نهادها می شود. اهمیت سرمایهگذاری روی تحقیق و توسعه، در کشورهای پیشرفته صنعتی به عنوان امری مسلم و بدیهی فرض گردیده است و امروزه این تحقیق و توسعه است که چگونگی تخصیص بودجه و مسائل مالی را تعیین میکند. در حال حاضر سرمایهگذاری در واحدهای تحقیق و توسعه به عنوان یک مزیت رقابتی به شمار میآید. امروزه کشورهایی میتوانند وارد عرصه رقابت در سطح بینالمللی شوند که همواره در پی استفاده از فناوریهای جدید برآمده و این امر به جز با داشتن مراکز تحقیق و توسعه فعال و مطابق با معیارهای نوین جهانی امکان پذیر نخواهد بود. به این ترتیب که دانشگاه با مشارکت در فرایند توسعه فناوری و نوآوری تکنولوژیک، نقش حد واسط را در انطباق تغییرات اقتصادی با تحولات اجتماعی بر عهده میگیرند. صنایع نیز برای استفاده کامل از فناوری ایجاد شده با دانشگاه همکاری میکنند و دولت هم با استفاده از اهرم سیاستگذاری، درصد گسترش تسهیل جریان دانش و فناوری در دانشگاهها و صنایع و کنترل فصل مشترک بین این دو برمیآید و در نهایت این تعاملات باید زمینه را برای حل مسائل و مشکلات جامعه در جهت توسعه پایدار فراهم کند. در همین راستا، پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی، پس از مرور ادبیات موضوع و مراجعه به منابع و مدارک علمی موجود در این حوزه از پایگاههای منابع اطلاعات علمی داخلی و خارجی، به بررسی و تبیین مفهوم تحقیق و توسعه و تعامل این چهار مفهوم و جایگاه آنها در ایران و مقایسه آن با وضعیت موجود ایران با کشورهای منتخب از جمله آمریکا، آلمان، استرالیا، ژاپن و مصر پرداخته شده است. سپس مقایسه تطبیقی بین آنها صورت پذیرفته و در پایان راهکارهایی و دلالتهای سیاستی برای بهبود فرایند تحقیق و توسعه و الگوی تعاملی در جهت پیوند این چهار نهاد در فرایند توسعه کشور پیشنهاد و ارائه شده است.
تفاصيل المقالة
تجاریسازی فرایندی است که طی آن، یک فناوری در قالب محصول، خدمت یا فرایندی جدید به بازار عرضه میشود و این فرایند شامل کلیه فعالیتهایی چون خلق ایده تا طراحی نمونه اولیه و آزمایش آن، تولید، بازاریابی، و فروش نهایی محصول (کالا/ خدمت) است. به همراه تنوع تعاریف و مدلهای تج أکثر
تجاریسازی فرایندی است که طی آن، یک فناوری در قالب محصول، خدمت یا فرایندی جدید به بازار عرضه میشود و این فرایند شامل کلیه فعالیتهایی چون خلق ایده تا طراحی نمونه اولیه و آزمایش آن، تولید، بازاریابی، و فروش نهایی محصول (کالا/ خدمت) است. به همراه تنوع تعاریف و مدلهای تجاریسازی، نکته باریکی وجود دارد که اساساً فرایند و الگوهای تجاریسازی محصولات و فناوریهای نوین، در کشورهای پیشرفته جهان توسعه یافتهاند و معمولاً استفاده از آنها در کشورهای در حال توسعه منجر به تجاریسازی نمیشود، زیرا عوامل و چالشهای متعددی در کشورهای در حال توسعه، بر سر راه تجاریسازی قرار دارند. به همین سبب باید با شناخت دقیق اجزای تشکیلدهنده مدل تجاریسازی فناوری، مدلی متناسب با زمینههای بومی کشور، طراحی شود. بر همین اساس، این مقاله به بررسی و تحلیل مهمترین الگوهای خطی تجاریسازی فناوری پرداخته و با تطبیق و مقایسه، مدلی کاربردی و بومی با رفع نواقص مدلهای موجود ارائه داده است.
تفاصيل المقالة
دانشگاه کارآفرین مکانی است که مشاغل جدید در آن خلق میشوند، این مرکز از افراد کارآفرین حمایت میکند. این حمایت شامل حمایت آموزشی، مالی و بازاریابی است. در چنین دانشگاهایی برای سرمایهگذاران امکاناتی فراهم میشود تا مشکلات آنها پیشبینی شده و از فرصتهای بدست آمده استفا أکثر
دانشگاه کارآفرین مکانی است که مشاغل جدید در آن خلق میشوند، این مرکز از افراد کارآفرین حمایت میکند. این حمایت شامل حمایت آموزشی، مالی و بازاریابی است. در چنین دانشگاهایی برای سرمایهگذاران امکاناتی فراهم میشود تا مشکلات آنها پیشبینی شده و از فرصتهای بدست آمده استفاده کنند که خود تجربه ارزشمندی در حیطه مالی و بازاریابی است. مشاغلی که از این دانشگاهها بهرهمند میشوند مسلماً در توسعه فناوری جدید پیشرو خواهند بود. این فناوری در تولید کالاها به کار رفته و منجر به بالا رفتن سطح استاندارد زندگی خواهد شد. در این بین هدف از تحقیق حاضر تبیین وضعیت حاکم بر دانشگاه کارآفرین در دانشگاههای هزاره سوم با طرح پژوهشی تجربی از طریق سیستم استنتاج فازی است. روش این پژوهش از نظر نحوهی گردآوری دادهها، روش پیمایشی و از نظر مقاصد پژوهش، کاربردی است. جامعه آماری این تحقیق اساتید، خبرگان و مسئولین دانشگاه صنعتی بابل میباشند. یافتهها نشان داد که از میان شاخصهای مورد بررسی فقط شاخصهای چندرشتهای فرارشتهای؛ چشمانداز و ماموریت دانشگاه؛ انتقال دانش و مؤلفه مرکز رُشد، تأمین مالی مخاطرات در شرکتهای مشتق از دانشگاه در سطح مطلوبی بوده است، ولی سایر شاخصها در وضعیت نامناسبی قرار دارند. باتوجه به یافتههای توصیفی و تحلیلی پژوهش حاضر باید اشاره کرد که ظهور دانشگاه کارآفرین در واقع پاسخی به اهمیت روزافزون دانش در نظام ملی و منطقهای نوآوری و ادراک جدید از دانشگاه است.
تفاصيل المقالة
چکیده : "با ورود به هزاره سوم و عصر دانش، سازمانهای پژوهشی و دانش محوری شکل گرفته اند که بقا و حفظ مزیت رقابتی شان در بلندمدت وابسته به نوآوری در طراحی و محصولات جدید است" در موقعیت امروزی نوآوری سازمانی اهمیت بسیار زیادی برای پیروزی و بقای شرکتهادر امر رقابت دارد؛ ز أکثر
چکیده : "با ورود به هزاره سوم و عصر دانش، سازمانهای پژوهشی و دانش محوری شکل گرفته اند که بقا و حفظ مزیت رقابتی شان در بلندمدت وابسته به نوآوری در طراحی و محصولات جدید است" در موقعیت امروزی نوآوری سازمانی اهمیت بسیار زیادی برای پیروزی و بقای شرکتهادر امر رقابت دارد؛ زیرا نوآوری به مثابه عنصری تعیین کننده برای شرکتها در این موقعیت عمل میکند . نوآوری چیز نو و یا ارتقا یافته ای است که در یک سازمان به منظور ایجاد ارزش افزوده چه به طور مستقیم برای سازمان و چه به طور غیرمستقیم برای مشتریان انجام می پذیرد . بر این مبنا، نوآوری میتواند جنبه های مختلفی به خود بگیرد. از جمله اینکه میتوان نوآوری را به عنوان « فرایند ایجاد فناوری جدید » «فرایند بهبود و ارتقای فناوری موجود » و« فرایند تبدیل فرصتها به بهره برداری عملی » دانست . در این مقاله به بررسی نوآوری در سازمانهای تحقیق و توسعه پرداخته شده است .
تفاصيل المقالة
فرانوگرایی از جمله نظریه های جدیدی است که در پاسخگویی به نیازهای سازمان ها و جامعه مطرح شده است. عملی ساختن چنین مدیریتی در سازمان نیازمند وجود شرایطی است. فرهنگ سازمانی و نوآوری سازمانی را می توان از عوامل تأثیر گذار دانست. لذا هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه فرهنگ سازمانی أکثر
فرانوگرایی از جمله نظریه های جدیدی است که در پاسخگویی به نیازهای سازمان ها و جامعه مطرح شده است. عملی ساختن چنین مدیریتی در سازمان نیازمند وجود شرایطی است. فرهنگ سازمانی و نوآوری سازمانی را می توان از عوامل تأثیر گذار دانست. لذا هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه فرهنگ سازمانی و نوآوری سازمانی با پیاده سازی مؤلفه های مدیریت فرانوگرا در میان کارکنان دانشگاه کاشان است. نوع مطالعه توصیفی- همبستگی و جامعه آماری شامل 430 نفر از کارکنان دانشگاه کاشان بود که با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای 203 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. از سه پرسشنامه فرهنگ سازمانی، نوآوری سازمانی و فرانوگرایی برای جمع آوری داده ها استفاده شد. روایی محتوایی و سازه پرسشنامه ها تایید شد. پایایی پرسشنامهها از طریق ضریب آلفای کرونباخ برای پرسشنامه فرهنگ سازمانی 88/0، نوآوی سازمانی 82/0 و فرانوگرایی 79/0 برآورد شد. تحلیل دادهها با استفاده از نرم افزار Spss و آموس در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی انجام شد. یافته ها نشان داد میانگین هر یک از مولفه های فرهنگ سازمانی به جز مؤلفه های توجه به ره آورد و سنجش پایداری، پایین تر از حد متوسط بود. میانگین مؤلفه های نوآوری سازمانی و مدیریت فرانوگرا پایین تر از حد متوسط بود. ضریب همبستگی نشان داد بین فرهنگ سازمانی و میزان تحقق مؤلفه های مدیریت فرانوگرا 68/0 و بین نوآوری سازمانی و تحقق مؤلفه های مدیریت فرانوگرا 72/0 رابطه مثبت و معنادار وجود داشت.
تفاصيل المقالة
عصر حاضر، عصر تحولات و تغییرات شگرف در فناوریهاست. عصری که ساختار فکری آن آکنده از عمق بخشیدن به اطلاعات و توجه به مشارکت نیروی انسانی خلاق و دانش گرا به جای نیروی انسانی عملکردی است. از اینرو مدیریت هوشیار بر آن است تا هرچه بیشتر و بهتر در جهت استفاده از ابزاری به نا أکثر
عصر حاضر، عصر تحولات و تغییرات شگرف در فناوریهاست. عصری که ساختار فکری آن آکنده از عمق بخشیدن به اطلاعات و توجه به مشارکت نیروی انسانی خلاق و دانش گرا به جای نیروی انسانی عملکردی است. از اینرو مدیریت هوشیار بر آن است تا هرچه بیشتر و بهتر در جهت استفاده از ابزاری به نام دانش برای رویارویی و مقابله با عوامل عدم اطمینان، حفظ موقعیت و ایجاد خلاقیت و نوآوری، جهت گسترش عرصه رقابتی خود بر آید؛ این امر مستلزم آن است که مؤسسات کوچک و متوسط با ارج نهادن به مدیریت دانش و متقابلاً مدیریت خلاقیت و نوآوری، آنرا به عنوان یک نیاز استراتژیک و ضروری جهت پیشگامی در عرصه رقابت پذیری در زمره برنامههای دارای اولویت خود قرار دهند. امروزه سازمانهایی موفق هستند و میتوانند در دنیای پر رقابت ادامه حیات بدهند که دائماً افکار و اندیشههای جدید و نوآورانه را در سازمان کاربردی سازند. این امر تنها از عهده مدیران و کارکنان خلاق بر خواهد آمد و مستلزم بکارگیری اهرمهای مناسب جهت بهینه ساختن موفقیت نوآوری میباشد. مقاله حاضر به بحث پیرامون مدیریت دانش، نوآوری و نقش و جایگاه مدیریت دانش در رشد و توسعه نوآوری مؤسسات کوچک و متوسط دانش بنیان پرداخته است.
تفاصيل المقالة
تحقق اهداف مندرج در سند چشم¬انداز بيست¬ساله 1404 و دستيابی به جايگاه نخست علمی، فناوری و اقتصادی منطقه، مستلزم طی طريق مسير توسعه مبتنی بر دانش در سالهای پيش¬رو در کشور است که دگرديسی اقتصاد تک¬محصولی و متکی بر نفت به اقتصاد دانش، از جمله الزامات اساسی آن محسوب میشود. أکثر
تحقق اهداف مندرج در سند چشم¬انداز بيست¬ساله 1404 و دستيابی به جايگاه نخست علمی، فناوری و اقتصادی منطقه، مستلزم طی طريق مسير توسعه مبتنی بر دانش در سالهای پيش¬رو در کشور است که دگرديسی اقتصاد تک¬محصولی و متکی بر نفت به اقتصاد دانش، از جمله الزامات اساسی آن محسوب میشود. تحقق اقتصاد دانش با رويکردی جهانی نيازمند پيدايش، نضج و برقراری تعاملات پويا ميان نظامهای ملی علم، فناوری، نوآوری و کارآفرينی در کشور است که نظام ملی نوآوری از جايگاه ويژهای در اين ميان و در راستای دستيابی به توسعه و اقتصاد مبتنی بر دانش برخوردار است. نهادهای اساسی شکل¬دهنده نظام ملی نوآوری بر اساس الگوی مارپيچ سه عاملی اتزكويتز و ليدسدروف مشتمل بر سه نهاد دولت، دانشگاه و صنعت است. از ديگر سو، اشاعه، ترويج و تعميق فرهنگ کارآفرينی در ميان آحاد جامعه به طور اعم و در ميان سه نهاد اساسی فوق در سطوح کلان، ميانی و خرد به طور اخص، به عنوان يکی از مهمترين الزامات و پيش¬نيازهای تحقق و توسعه نظام ملی نوآوری در کشور محسوب میشود. بنابراين مقاله حاضر در بخش نخست به تبيين جايگاه نظام ملی نوآوری در فرايند توسعه ملی خواهد پرداخت، سپس توسعه فرهنگی کشور به ويژه در حوزه نوآوری و کارآفرينی مورد مداقه قرار خواهد گرفت و در نهايت علاوه بر تشريح نقش توسعه فرهنگ کارآفرينی در شکل¬گيری و گسترش نظام ملی نوآوری، راهکارهای اجرايي به منظور ارتقا و بهبود اين خرده فرهنگ ارزشمند و اساسی در کشور ارائه خواهد گرديد.
تفاصيل المقالة
در کشورها، نظامی وجود دارد بنام "نظام نوآوری ملی1 " که شبکهای است متشکل از نهادهای مختلف که در ارتباط منطقی با یکدیگر، ضمن برقراری جریان اطلاعات و تبادل فی مابین، زمینه و بستر مناسب تولید و توسعهی علم و فناوری را فراهم ميسازد. این نظام، زنجیره ارزشی ایده تا محصول و أکثر
در کشورها، نظامی وجود دارد بنام "نظام نوآوری ملی1 " که شبکهای است متشکل از نهادهای مختلف که در ارتباط منطقی با یکدیگر، ضمن برقراری جریان اطلاعات و تبادل فی مابین، زمینه و بستر مناسب تولید و توسعهی علم و فناوری را فراهم ميسازد. این نظام، زنجیره ارزشی ایده تا محصول و بازار را شکل ميدهد و فضای نوآوری و فعالیتهای نوآورانه را در سرتاسراین زنجیره مهیا ميکند.
آموزش عالی یکی از اجزاء اصلی و محوری در این شبکه و نظام است. در نتیجه مفاهیم کیفیت در آموزش عالی در چارچوب نظام نوآوری ملی که در هزاره سوم حتی به "نظام نوآوری ملی باز2 " نیز تبدیل شده است، قابل بررسی و تحلیل ميباشد. درواقع با رویکرد سیستمی، کیفیت در آموزش عالی از طرفی تأثیر پذیر از "نظام نوآوری ملی باز" است و از سوی دیگر تأثیر گذار بر آن نیز خواهد بود. بنابراین کیفیت در آموزش عالی مقولهای است چند بعدی که مستلزم برنامه کیفیت و مدیریت برآن است.
این مقاله قصد دارد ضمن بیان جایگاه آموزش عالی در نظام نوآوری ملی و تاکید برتحول ایجاد شده در ماموریت دانشگاهها، نقش مدیریت تکنولوژی را نیز در بحث کیفیت با نگاه سیستمی منعکس سازد. سپس باتشریح دیدگاهها و مدلها در خصوص کیفیت در آموزش عالی، تعریف کیفیت را با توجه به جایگاه و ماموریت جدید آموزش عالی، بهمراه مدل مفهومی پیشنهادی ارائه نماید. بدیهی است کیفیت مفهومی است که باید بصورت جریان و فرهنگ نه صرفا ابزاری، در محیطهای آموزش عالی نگریسته شود تا زمینههای نهادینه شدن آن فراهم آید. دراین ارتباط ضروری است که برنامه کیفیت کوتاه مدت و بلند مدت بطورهماهنگ و موازی در چارچوب نظام نوآوری حاکم بر آموزش عالی تدوین، برنامهریزی و اجرا شود.
تفاصيل المقالة
برقراري و تقويت روابط میان نهادهاي علمی و بنگاههاي صنعتی از مهم¬ترین موضوعات سیاست¬گذاری نوآوری در کشورهای مختلف است. ایجاد و تقويت اين ارتباطات، زمینه ايجاد، انتقال و انتشار و بهرهوري از ذخاير دانش در سطح نظام ملی نوآوری را فراهم می-سازد. در كشورهاي مختلف، مکانیزم¬ه أکثر
برقراري و تقويت روابط میان نهادهاي علمی و بنگاههاي صنعتی از مهم¬ترین موضوعات سیاست¬گذاری نوآوری در کشورهای مختلف است. ایجاد و تقويت اين ارتباطات، زمینه ايجاد، انتقال و انتشار و بهرهوري از ذخاير دانش در سطح نظام ملی نوآوری را فراهم می-سازد. در كشورهاي مختلف، مکانیزم¬های رسمی و غیررسمی مختلفی برای ارتباط میان بخش¬های علمی و صنعتی استفاده ميشود كه ميتوان از تجارب آنها برای ایجاد این ارتباطات در كشور الگوبرداري کرد.
در مقاله حاضر، تجارب نهادهای برخي از كشورها که مرتبط با ایجاد ارتباط بخش علمی (دانشگاه¬ها و مراکز تحقیقاتی) و بخش صنعتی و کمک به تجاری¬سازی دستاوردهای تحقیقاتی و گسترش شرکت¬های دانش¬بنیان میبا¬شند، مورد تحليل قرار گرفته¬ و در نهايت مدلی مفهومی برای شناخت و ارزیابی تعاملات بخش¬های علمی و صنعتی ارایه شده است. چارچوب پیشنهادی این مقاله
می¬تواند تبیین کننده ابعاد مختلف ایجاد ارتباط بخشهای علمی و صنعتی باشد.
تفاصيل المقالة
پارکهای علم و فناوری، به عنوان یک سازمان و با هدف افزایش ثروت در جامعه از طرف متخصصان حرفهای مدیریت میشوند تا جریان دانش و فناوری را میان دانشگاهها، مؤسسههای تحقیق و توسعه، شرکتهای خصوصی و بازار به حرکت درآورند. این پارکها از طریق مراکز رشد، سازمانهای نوآور را ت أکثر
پارکهای علم و فناوری، به عنوان یک سازمان و با هدف افزایش ثروت در جامعه از طرف متخصصان حرفهای مدیریت میشوند تا جریان دانش و فناوری را میان دانشگاهها، مؤسسههای تحقیق و توسعه، شرکتهای خصوصی و بازار به حرکت درآورند. این پارکها از طریق مراکز رشد، سازمانهای نوآور را تقویت و فرایندهای زایشی را تسهیل میکنند و به عنوان محیطی عمل میکنند که در آن واحدهای تحقیقاتی مستقل یا وابسته به سازمانها و صنایع، مجتمع شده و زیر پوشش و حمایت قرار گیرند تا به خلاقیت و نوآوری بپردازند. مأموریت نهایی این پارکها هماهنگ کردن نتایج به دست آمده از پژوهشهای دانشگاهی با نیازهای صنعت در جهت پُر کردن خلأ رابطه صنعت و دانشگاه میباشد و این امر درنهایت به تجاریسازی دانش منجر خواهد شد. بنابراین با توجه به این کارکردها، شکلگیری و توسعه بسیاری از پدیدههای نوظهور فناوری از درون این پارکها به وقوع میپیوندند و دولتها میکوشند با ایجاد محیطی مناسب، شرایط کار و فعالیت را برای شرکتهای کوچک و متوسط و جذب شرکتهای بینالمللی مبتنی بر فناوری فراهم کنند. در ایران نیز در سالهای گذشته این پارکها گسترش چشمگیری یافته و در شرایطی که کشور با تحریمهای یک جانبه مواجه بوده، توانستهاند نقش تأثیرگذاری در استفاده از دانش و فناوری بومی ایفا نمایند. در این راستا هدف از مقاله حاضر پرداختن به اهمیت و کارکردهای اصلی پارکهای علم و فناوری در دنیا و همچنین ایران میباشد. در ادامه با توجه به نقش پارک فناوری پردیس بهعنوان بزرگترین و مهمترین پارک فناوری کشور در توسعه اقتصاد دانشبنیان و همچنین جایگاه راهبردی آن در زیستبوم نوآوری، مورد بررسی قرار گرفته است.
تفاصيل المقالة
رایمج
يقوم نظام رایمج بتنفيذ جميع عمليات الاستلام والتقييم والحكم والتحرير وتخطيط الصفحة والنشر الإلكتروني للمجلات العلمية.