سالها است در کشور متفکرین و مدیران در تلاش میباشند تا از طریق نزدیک کردن رابطه صنعت با دانشگاه یافتههای علمی و تلاشهای پژوهشی را در خدمت توسعه فناوري ملی قرار دهند. بعد از تغییر نام وزارت فرهنگ و آموزش عالی به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، انتظار میرفت وزارت در راس
چکیده کامل
سالها است در کشور متفکرین و مدیران در تلاش میباشند تا از طریق نزدیک کردن رابطه صنعت با دانشگاه یافتههای علمی و تلاشهای پژوهشی را در خدمت توسعه فناوري ملی قرار دهند. بعد از تغییر نام وزارت فرهنگ و آموزش عالی به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، انتظار میرفت وزارت در راستای توسعه فناوري، قدمهای اساسی برداشته و نقش مهمی را در توسعه دانش بنیان کشور ایفا کند. بویژه که این وزارت بیشترین متخصصان علمي کشور و محققین را در اختیار دارد. اما با وجود تلاشهای بسیاری که پس از این تغییر نام تا کنون صورت گرفته است، هنوز هم نیاز به اقدامات اساسی، برنامهریزی و سازماندهی شایستهای که منجر به برونداد مناسبتری از توسعه فناوري و یا رویکرد وزارت به سمت و سوی فناوري ملی باشد احساس میشود. برای رسیدن به اهداف تدوین شده در این تغییرات اساسنامهای، اصلاح ساختار تشکیلاتی، ضوابط اجرایی، آیین نامهها و فرایندها از ضروریات است. اما وجود واحدهای موازی پژوهش و فنلوری با اعتبارات و امکانات بیشتر در کشور، خرد و پراکنده کردن امکانات پژوهشی از بزرگترین موانع راهبردی حرکت در جهت توسعه فناوري است. اين مقاله، به ضرورت تحول آموزش عالی کشور بویژه با رویکرد بهبود ارتباط صنعت و دانشگاه و در نتیجه توسعه فناوري ملي پرداخته و